هوای تازه
نقش رسانهها و مردم در مدیریت پاک
سایه - ناصر بزرگمهر
از کودکی در باورهای سنتی و مذهبی ما آمده است که دروغگو دشمن خداست، اما گاهی راستگویی را در جهانی دیگر جستوجو میکنیم و بیان این فرهنگ بسیار سخت است. در خبرها آمده بود که «در سوئد همهی افرادی که در پستهای دولتی به کارگمارده میشوند باید از هرگونه خطایی، چه در گذشته و چه در زمانیکه مشغول خدمت هستند، پاک باشند. در انتخابات پارلمانی سوئد در سال 2006 ائتلافی از احزاب دست راستی با به دست آوردن 178کرسی نمایندگی، اکثریت کرسیهای مجلس را نصیب خود کرد و دولت تشکیل داد. چندی بعد نخستوزیر به تدریج وزرای کابینهاش را معرفی کرد و خانم «ماریا بورلیوس» را به عنوان وزیر بازرگانی معرفی کرد. روز بعد دختری به یکی از روزنامهها اطلاع داد، این خانم چند سال پیش او را به مدت یک ماه برای نگهداری از بچهاش استخدام کرده، اما موضوع را به اداره مالیات گزارش نداده است. در سوئد هرگاه کسی، فردی را به کاری بگمارد باید آن را به اطلاع اداره مالیات برساند و به عنوان کارفرما مالیات و هزینهی بیمهی آن فرد را بپردازد. هر کس کار میکند، باید در زمان انجام کار بیمه باشد تا اگر اتفاقی حین کار بیفتد، بیمه بتواند نیازهای آن فرد را پوشش دهد. بورلیوس به عنوان کارفرما باید استخدام آن دختر را به ادارهی مالیات اطلاع میداد و علاوهبر حقوق دختر، سهم کارفرما را نیز به اداره مالیات میپرداخت. بورلیوس به اداره مالیات اطلاع نداده بود و خلاف قانون رفتار کرده بود. وقتی این مساله فاش شد، وی از طریق تلویزیون از مردم سوئد پوزش خواست و گفت در زمان انجام این کار خلاف که سالها پیش اتفاق افتاده بود، وضع مالی خانواده آنها چندان خوب نبوده است. روزنامه نگاران و وبلاگ نویسان که مانند سایر مردم بدون هیچ محدودیتی حق تحقیق و گزارش دارند دست به کار شدند و پرونده مالی خانم وزیر را طی سالهای گذشته مورد بررسی قرار دادند.
چطوری همه شهروندان در سوئد میتوانند اطلاعات مالی افراد دیگر را مطالعه کنند؟
برای این کار کافی است به سالن کامپیوتر اداره مالیات مراجعه کنند و با وارد کردن نام یا شماره شخصی افراد در رایانهها، اطلاعات مربوط به درآمد افراد، اشتغال آنها و مقدار مالیات پرداختی توسط هر فرد را به دست آورند. پس از برملا شدن کار خلاف این خانم وزیر، شهروندی به نام ماگنوس به سرعت در وبلاگ خود نشان داد که این خانم دروغ میگوید و این دروغ در فرهنگ سوئدی یعنی یک جنایت وحشتناک! و درآمد آنها در سالی که آن دختر خانم را به کار گرفته است، بالای یک میلیون کرون یعنی خیلی بیشتر از درآمد متوسط شهروندان سوئدی بوده است. دو روز بعد نخستوزیر سوئد اعلام کرد «خانم بورلیوس» از کار خود کنارهگیری کرده است. بورلیوس نه تنها از کار وزارت کنار گذاشته شد بلکه بنابر گزارش روزنامهها از سوئد فرار کرد، او خانه و زندگیاش را در مدت کوتاهی فروخت و به انگلستان کوچ کرد تا چشمش به چشم مردمی که به آنها دروغ گفته بود نیفتد.» داستان سادهای است، روشن بودن قانون وتلاش قوهی مقننه برای ایجاد قوانین با ثبات وتوجه به همه جزییات و شفافیت دولتها در ارایهی اطلاعات عمومی و خصوصی از مالیات افراد تا سایر موارد بودجه و نحوهی هزینه کردن سازمانها و وزارتخانهها توسط قوهی مجریه و حمایت قوهقضاییه از حقوق شهروندی و آزادی بیان و آزادی رسانهها بعد از گفتن و نوشتن، این امکان را برای هر شهروند در هر کشوری فراهم خواهد کرد که هیچکس خطای مالی نکند. اگر رسانهها و شهروند خبرنگار جدی گرفته میشد، در همین چند سال اخیر و در ماجرای پرداخت یارانهها، چند میلیون نفر با درآمدهای زیاد به جمع یارانه بگیران نمیپیوستند، رییس شعبه بانک، آهن فروش، میداندار و خارجنشین سهم 45هزار تومانی بیتالمال را به جیب نمیگذاشتند و دولتها را با چنین دردسر بزرگی رها نمیکردند. دزدیهای سنگین 3هزار میلیاردی و به وجود آمدن «آقازادهها» و «جزایریها» و «زنجانیها» و «شاندیزها» و دهها نمونه کوچک وبزرگ، به دلیل بسته بودن اطلاعات ساده دخل وخرج سازمانهای وابسته به دولت و نهادهای حاکمیتی و نبودن فضای مناسب اطلاعرسانی و حمایت نکردن از رسانهها و نویسندگان و روزنامهنگاران فراهم میشود. کلاسهای درس و محیطهای دانشگاهی باید همانطور که بارها مقام معظم رهبری فرمودهاند، توسط اساتید و دانشجویان، تبدیل به فضای نقد و بررسی و گفتوگو دربارهی مباحث مختلف جامعه از سیاست تا اقتصاد، از فرهنگ داخلی تا خارجی، از دردها تا درمان شود. تاریخ پرافتخار سرزمین ما زودتر از خیلی از کشورها، و دین و آیین ما بیشتر از مذاهب و سنن آنها بر راستگویی و درستکاری تاکید کردهاند، گفتارنیک، پندارنیک و کردارنیک بعدها به فرامین غیرقابل انکار پیامبران بزرگ خداوند و خاتم آنها محمد مصطفی (ص) و مولای متقیان رسیده است. با کمی دوری از سیاستزدگی و باور کردن مردمی که عاشق رشد و سرسبزی این سرزمین همیشه ماندگار هستند، میتوانیم فضای دروغگویی وخلافکاری را ریشهکن کنیم. اجازه دهیم رسانهها، اساتید، خبرگان، منتقدین و از همه مهمتر مردم، ذرهبین خود را به دست بگیرند و اعمال و رفتار مسوولین را به چالش بکشانند، از خطاهایی که گاهی ناخواسته پیش میآید از ابتدا نهراسیم. باور کنید اگر رسانهها به جایگاه خود برگردند، همه دروغگویان که دشمن خدا هستند، فرار را بر قرار ترجیح خواهند داد.