• شماره 2790 -
  • ۱۴۰۲ دوشنبه ۱ خرداد

خانه برناردا آلبا به‌روایتِ ساینا سماک و ملیکا شهاب

مصطفی رفعت

با تمدید اجراهای «خانه برناردا آلبا»، این نمایش همچنان در سالن اصلی «برج آزادی» (تهران) پذیرای تئاتردوستان است. دراین‌نمایش، اثر «فدریکو گارسیا لورکا» با بازنویسی، تهیه‌کنندگی، دراماتورژی و کارگردانیِ «دانیال اربابی» که از ۷ اردیبهشت‌ماه 1402 روی صحنه رفته است، مهشید آبیار، لیلا آقاسی، مبینا پورمیرزا، سحر خیراله، نیلوفر ذوالفقاری، الناز سلیمانی، ساینا سماک، ملیکا شهاب، فائزه صدر، مریم کوچک‌خانی، مينا محب‌زاده، سحر منصوری، آتنا نورانی، آیدا نوروزی و نونا هشیار؛ نقش‌آفرینی می‌کنند. «قطب‌الدین صادقی» (نویسنده و کارگردان تئاتر)، مشاور کارگردان تازه‌ترین اثر نمایشی گروه هنری «پیکسل بیت» به‌سرپرستی «دانیال اربابی» است. در خلاصه‌داستان آن آمده: «برناردا آلبا»؛ زنی بیوه است که پنج دخترش، اسیر حزن و اندوه بی‌پایان زندگی او شده‌اند. هر‌یک‌از دختران تلاش می‌کنند به‌نوعی آزادی خود را به‌دست آورند؛ اما عواقب تراژیکی در انتظار آن‌هاست ... با دونفر از بازیگران این نمایش، گفت‌وگو کرده‌ایم.

ساینا سماک؛ متولد ۱۳۸۰ و مترجم زبان ترکی استانبولی، ‌آلمانی و فارسی‌ست و می‌گوید: «نزدیک ۱۰‌سال در ترکیه زندگی کردم. در سن ۱۲‌سالگی رکورد تیم ملی ایران را بعد از ۱۰‌سال شکستم و جزو تیم ملی ایران به‌مدت شش‌سال بوده‌ام. در ۲۰۲۱ وارد سینمای ترکیه شدم. دانشجو در دانشگاه İstanbul üniversity در رشته مترجم آلمانی به ترکی استانبولی هستم. برای ادامه هدف (بازیگری در ایران) به ایران برگشتم. دوره بازیگری را با استاد علیرضا امینی و نوید محمودی گذراندم و اولین فیلمم را در سینمای ترکیه به‌کارگردانیِ علیرضا امینی بازی کرده‌ام». او که در نمایش «خانه برناردا آلبا» به‌کارگردانی «دانیال اربابی» اولین تئاترش را بازی می‌کند، دراین‌باره می‌گوید: «نقش خدمتکار برناردا آلبا را دارم؛ که شخصیتی احساساتی، خشم‌گیر و بلبل‌زبان است. او از بچگی به‌عنوان برده از بازار برده‌فروش‌ها خریداری شده و نور خورشید را ندیده و بیرون نرفته است». او درباره ویژگی‌های این اثر توضیح می‌دهد: «این نمایش به‌خوبی نشان می‌دهد که گاه متولی ظلم به یک‌گروه، کسی از جنس و پوست و خون همان گروه است؛ نه غریبه‌ای بیگانه. خودکشی، رسوایی، به‌هم‌خوردن نامزدی؛ و بخشی از تنفر و حسادتی که میان خواهران جریان دارد، به‌دلیل کمبود فضا و کمبود معشوق به‌صورت هم چنگ می‌زنند». او متن قوی و همکاری با دانیال اربابی به‌عنوان کارگردان را مهم‌ترین دلیل برای بازی دراین‌اثر می‌داند و دراین‌باره‌که این اثر، تاچه‌اندازه ویژگی‌ها و شاخصه‌های زنانه خویش را حفظ کرده است؟ می‌گوید: «ادلا؛ جوان‌ترین دختر خانواده به‌عنوان الگویی برای سایر دختران خانواده عمل می‌کند. او موفق شده چارچوب‌های تجملی و ظالمانه را شکسته و به‌هم بریزد و نابود کند و الگویی برای سایر دخترهاست تا همان‌گونه عمل کنند». او خصایص اصلی یک هنرمند تئاتر را برای رسیدن به ویژگی‌های مطلوب که نظر تماشاگران را جلب کند، «توانایی حل موضوع به‌صورت خلاقانه، انگیزه و تعهد، ابتکارعمل، زمان‌بندی به‌موقع، شناخت و پذیرفتن کاراکتر، تمرکز و صبر؛ و تمرین مداوم» می‌داند و دراین‌باره‌که وجود زیرگروه تئاتر در رسانه‌ها؛ ازجمله خبرگزاری‌ها و نشریات مکتوب، چقدر در آگاهی مردم نسبت به این‌حوزه از هنر نقش دارد؟ معتقد است: «اگر خبرنگار و نقدنویس، کاردرست باشند، حتماً در بالابردن سلیقه عمومی و درک و دریافت مردم از هنر تئاتر نقش مهمی ایفا خواهند کرد». او درپاسخ‌به‌اینکه یک نقد صحیح و سازنده در تئاتر، چه ویژگی‌هایی باید داشته باشد؟ می‌گوید: «اینکه مشخص کند نور، موسیقی و لباس‌ها چه سهمی دراین‌فرآیند داشته، بازی‌ها چقدر صادقانه بوده و چقدر درونی شده‌اند، اینکه موسیقی چقدر در تصاویر و رویدادها تنیده شده؛ و آیا توانسته محیط پیرامون خود را درونی کند یا نه». او وجود «یک صندلی خالی در سالن نمایش» را چنین تعبیر می‌کند: «محروم‌شدن فردی‌که می‌توانست روی آن بنشیند؛ برای دریافت حرفی تازه که می‌توانست دریچه‌ای به دنیایِ جدیدتری باز یا دنیایی که در آن زندگی می‌کند را بزرگ‌تر کند؛ و کار هنر چیست جز این؟!» او درپاسخ‌به‌اینکه امروزه با وجود مسائل مختلف موجود در زندگی و شرایط اقتصادی، چه انگیزه‌هایی باید برای مردم درجهت گرایش به تماشای تئاتر ایجاد شود و این‌امر وظیفه کیست؟ می‌گوید: «موضوع باید موضوع روز باشد؛ باید بتوانیم روحیه بدهیم و این، وظیفه تک‌تک تیم و ازهمه‌مهم‌تر نویسنده است؛ اما وقتی مردم مشکلات اقتصادی دارند، چطور انتظار داریم برای هنر هزینه کنند؟ شاید این‌ها با هم منافاتی نداشته باشد اما آیا برای آموزش این‌نکته کاری کرده‌ایم؟ متأسفانه تئاتر همچنان در چشم مردم، هنری لوکس دیده می‌شود». او «نبود بستر مناسبی برای تبلیغات تئاتر در شهر، فقر فرهنگی، استقبال کم مردم از تئاتر؛ و محدودیت فضا» را مهم‌ترین مشکلات تئاتر می‌داند و درباره‌اینکه چگونه می‌توان از هنر نمایش درجهت انتقال صحیح فکر استفاده کرد؟ می‌گوید: «درگیری متقابل و مستقیم مخاطب با صحنه تئاتر، خودبه‌خود خودآگاه تماشاگر را درگیر و بر ناخودآگاه او اثر خواهد گذاشت. شاید واقعیتی در کار نباشد؛ اما حتماً حقیقتی در کار است که نمود بیرونی دارد و تماشاگر دنبال ‌آن خواهد گشت». این بازیگر، بااشاره‌به‌اینکه با مشکلات اجتماعی زیادی درگیر هستیم و موضوع باید موضوع روز باشد، می‌گوید: «باید هرطورشده به زندگی مردم نزدیک شویم؛ حتی اگر این‌امر، تمثیلی هم اتفاق بیفتد یا در سبک‌های غیرمعمول و رایج، باز تماشاگر، آنچه را که باید، از این درختِ تناور می‌چینید و به‌کار می‌بندد». او درباره نقش آموزش‌وپرورش در شناسایی استعدادهای نمایشی، می‌گوید: «این ارگان می‌تواند فعالیت و عادت‌های دانش‌آموزان‌ را رصد کند؛ پرسش درمورد تمایل آن‌ها و شرکت‌دادن دانش‌آموزان در کارهای گروهی، می‌تواند راهکارهای مناسبی دراین‌زمینه باشند». سماک، ماندگاری بزرگان هنر تئاتر را متأثر این می‌داند که «آن‌ها فقط سخت تلاش کرده‌اند؛ و مگر جز این می‌شود؟ تئاتر برای مبتدیان، کار سختی‌ست. باید تلاش کرد و از‌همه‌مهم‌تر، پشتکار است». او بااشاره‌به‌اینکه یکی از ابزارهای مناسب برای حل مشکلات و آسیب‌های اجتماعی و نشاط‌آفرینی، استفاده از هنر تئاتر است، می‌گوید: «اگر می‌بینیم شبکه‌هایی نظیرِ پویا و آی‌فیلم نسبت به سایر شبکه‌های دیگر سیما از استقبال بیشتری برخوردارند، به‌خاطر نمایشی‌بودن محتوای این‌شبکه‌ها و جذابیت داستانی‌ست». او نقش جشنواره‌های داخلی را در ارتقای کیفی محتوا و کمی تماشاچی تئاتر «بسیارزیاد» می‌داند و تأکید می‌کند: «تازمانی‌که آگاهی تماشاچی درنظر گرفته نشود؛ و صداقت وجود نداشته باشد، هنر نمایش نمی‌تواند در بهبود ارتباطات انسانی و انتقال مفاهیم معنوی مانند عدالت و درستکاری در میان مردم مؤثر واقع شود».

ملیکا شهاب؛ که به‌عنوان بازیگر، سابقه حضور در نمایش‌های «ابهامات»، «عبور»، «بازی‌های کشتار همگانی»، «در جستجوی نویسنده»، «یرما»؛ سریال‌های «راز ناتمام»، «رهایم کن»؛ فیلم سینماییِ «قدغن» و دو فیلم‌ کوتاه «وقتی‌مانی تنها بود» و «دنباله‌دار» را دارد، می‌گوید: «خانه برناردا آلبا، یکی از بهترین آثارِ لورکاست؛ اثری زنانه که در نگاه اول شاید کاراکترهایش خشن و بی‌احساس به‌نظر برسند؛ اما ردِپای زنانگی و مصائب زنانه در دنیایی که در آن باید زیر سایه مردها زیست را به‌خوبی نمایش می‌دهد». او پیرامون ساختار نمایشنامه توضیح می‌دهد: «متن بازنویسی‌شده بسیار سلیس و ملموس بوده و به‌خوبی تمام زوایای پنهان متن لورکا را بازگو می‌کند». او «متن بازنویسی‌شده قوی و علاقه به کاراکتر آنگوستیاس به‌عنوان دختری‌که آرزوهای بربادرفته بسیاری دارد» را مهم‌ترین علل همکاری دراین‌نمایش بیان می‌کند و می‌گوید: «این اثر، تمام ابعاد و زوایای یک زن را به‌معرض نمایش گذاشته؛ غم، رنج، عصیان و آرزوها و خواسته‌های یک زن که همه غریزی و ذاتی‌ست؛ اما مادر، مثل دیواری ستبر مقابله‌به‌مثل می‌کند». او «تلاش در برقراری ارتباط با کاراکتر، مطالعات میدانی و تمرینات مداوم و اثربخش را از مهم‌ترین خصایص این نقش می‌شمرد» و درزمینه لزوم وجود «زیرگروه تئاتر در رسانه‌ها»، معتقد است که «در میزان تبلیغات و معرفی کار و همچنین در آگاه‌سازی عموم مردم نقش مهمی دارد». او درباره ویژگی‌های یک نقد مناسب و اثرگذاری منتقدان توضیح می‌‌دهد: «نقدی سازنده است که کاملاً بی‌طرفانه و بی‌غرض باشد و تمام جوانب را دقیق بسنجد. ضمن‌اینکه منتقدان، نقش بسزایی در آگاهی بازیگران و عوامل در هرکاری دارند؛ و اینکه تاچه‌اندازه موفق با ناموفق بوده‌اند». او درپاسخ‌به‌اینکه وجود یک صندلی خالی در سالن نمایش، در مقابل صحنه‌ای که در آن به ایفای نقش می‌پردازد، به‌نظرش چه پیامی دارد؟ می‌گوید: «شاید تبلیغاتِ بد؛ و شاید هم کارگردان و بازیگران، در انتقال مفاهیم اصلی، موفق نبوده‌اند». به‌نظر او؛ «قیمت مناسب و معقول بلیت و ارائه تخفیف‌های گروهی» می‌تواند در ‌شرایط اقتصادیِ حاضر، انگیزه‌هایی درجهت تشویق مردم به تماشای تئاتر ایجاد کند. او بااشاره‌به‌اینکه ممیزی‌ها و خودسانسوری، اثرات مخربی بر بدنه تئاتر در سال‌های اخیر داشته؛ درباره‌اینکه چگونه می‌توان از نمایش درجهت انتقال صحیح فکر بهره بُرد؟ می‌گوید: «با میزانسن‌های مفهومی و انتخاب متنِ خوب». او درباره نقش آموزش‌وپرورش درراستای کشف استعدادهای نمایشی، پیشنهاد می‌دهد: «با ایجاد تئاترِ مدرسه‌ای استانی و کشوری؛ و شروع آن‌ها در کلاس‌های نمایش و در مدارس می‌توان دراین‌زمینه پیشرفت کرد». او رمز ماندگاری بزرگانی همچون حمید سمندریان و هما روستا را «در بزرگی روح و قلب پاک و فضایی که تنها برای تلاش به بهترشدن ایجاد شده بود؛ و در تعهد و وجدان کاری‌ که در‌آن‌دوران وجود داشت» می‌داند و معتقد است که تئاتر می‌تواند گروه‌های نمایشی و تماشاگران حرفه‌ای این هنر را با هم پیوند بزند. او درباره اثرگذاری جشنواره‌های داخلی در بهبود وضعیت نمایش کشور، می‌گوید: «به‌شرطی‌که درگیر باندبازی و خودسانسوری نشوند». شهاب در پایانِ درپاسخ‌به‌اینکه نمایش چگونه قادر نخواهد بود در بهبود ارتباطات انسانی و انتقال مفاهیم معنوی مانند «عدالت و درستکاری» در میان مردم، موفق عمل کند؟ تصریح می‌کند: «در حوزه نمایش، کم نیستند کسانی‌که با سرقت‌های ادبی مختلف؛ مثلاً سرقت متن، قصد دارند پله‌های موفقیت را طی کنند، عدالت و وجدان و تعهد کاری ندارند و درنتیجه، به‌هیچ‌وجه به‌عنوان انسان، موردتأیید کسی نیستند».
عکس: آیدا عظیمی

ارسال دیدگاه شما

روزنامه در یک نگاه
هفته نامه سرافرازان
ویژه نامه
بالای صفحه