• شماره 2795 -
  • ۱۴۰۲ يکشنبه ۷ خرداد

هزار‌توی پارادوکس یا ناساز‌نما در جامعه کنونی‌!

وحید حاج‌سعیدی

پارادوکس یا ناسازنما به هر گزاره یا نتیجه‌ای گفته می‌شود که با گزاره‌هایِ قبلیِ گفته‌شده در همان نظریه یا با یکی از باورهایِ قویِ پیش‌زمینه، شهودِ عقلی یا باورِ عمومی در تناقض و تضاد باشد. مثل این جمله که هر‌چه‌بیشتر تلاش می‌کرد، کمتر موفق می‌شد! البته این تضاد‌های عینی در همه جای دنیا دیده می‌شوند ولی ما می‌توانیم اعلام کنیم در‌زمینه پارادوکس به خودکفایی رسیده‌ایم و در مملکت شاهد انواع و اقسام تضاد در گونه‌های مختلف هستیم! به‌عنوان‌مثال؛ با‌وجود ایجاد انواع و اقسام دانشگاه‌های دولتی و غیر‌دولتی، سطح سواد مردم پائین‌تر آمده است! (نقل از روزنامه جام‌جم‌، گناهش به گردن نویسنده‌اش) سالانه چند‌صد‌میلیارد در فوتبال هزینه می‌کنیم ولی جز بی‌اخلاقی و حیف‌و‌میل بیت‌المال چیزی حاصل نمی‌شود و تیم ملی سال‌هاست در آسیا مقامی کسب نکرده و آخرین افتخار ما در جام‌جهانی مهار پنالتی رونالدو و برد ولز است؛ ولی در بقیه ورزش‌ها مثل تکواندو‌، کاراته، کشتی‌، والیبال نشسته و ... که یک‌صدم فوتبال برایشان هزینه نمی‌کنیم به کمتر از طلای جهانی راضی نیستیم! اتوبان‌ها و خیابان‌ها عریض‌تر و بیشتر شده‌اند و سرعت ماشین‌ها دو‌چندان شده است؛ ولی دیر‌تر به محل کار می‌رسیم! برای سیل‌زدگان آن‌سوی جهان اقلام مورد نیازشان را با کامیون و هواپیما ارسال می‌کنیم؛ ولی وقتی در همین شمال خودمان سیل یا برف می‌آید، چکمه و آب معدنی و نان لواش را خدا تومان به در و همسایه و دوست و فامیل می‌فروشیم. پزشک‌، مراکز درمانی، آزمایشگاه‌های تشخیص طبی، دارو و ... فراوان داریم ولی سلامتی، گنجی نایاب شده است. چند‌ده‌برابر گذشته کتاب چاپ می‌شود و همه نویسنده شده‌اند، ولی هر روز از تعداد کتاب‌خوان‌ها کاسته می‌شود. دستگاه‌های چاپ مدرن‌تر و سریع‌تر شده‌اند ولی تیراژ کتاب‌ها به‌زور به 500 نسخه می‌رسد. تابستان در ادارات پوشیدن کت مرسوم است و در زمستان تی‌شرت! حیرتا که بخشنامه‌های هدفمندی مصرف حامل‌های انرژی به این ادارات واصل نشده است. مفهوم چراغ زرد را «عبور با احتیاط» تعریف می‌کنیم؛ ولی به‌محض زرد شدن چراغ راهنمایی، پدال گاز را چنان فشار می‌دهیم که به کف ماشین می‌چسبد! در ژاپن برای جلوگیری از تصادفات‌، ساخت موتور با سه چرخ رو‌به‌افزایش است؛ اما ما با موتوری که دو چرخ دارد‌، تک‌چرخ می‌زنیم! در کشور‌های اروپایی با آخرین فن‌آوری‌ها سعی در کاستن صدای اگزوز خودرو‌ها و موتورسیکلت‌ها دارند؛ ولی ما با دستکاری در انباری اگزوز، صدای آن را تا حد ممکن بالا می‌بریم! با وجود تأکید همه اساتید و کارشناسان محترم بر روی اهمیت مسئله آموزش‌، در تلویزیون همه رقم برنامه پخش می‌شود؛ از تهیه ماسک پوست کدو و خیار برای صورت گرفته تا قلمه‌زدن گل شمعدانی و طرز تهیه ساندویچ نان و پنیر، ولی راجع به آموزش‌و‌پرورش و مدارس، برنامه مستقل نداریم! سیگار و توتون قلیان میوه‌ای در بسته‌بندی‌های شیک و متنوع و با کمترین قیمت در بازار عرضه می‌شوند‌؛ بعد انتظار داریم هیچ‌کس طرف دخانیات نرود! با هر‌بار تنفس یا دو‌بار عطسه پشت‌سر‌هم‌، تقریباً نیم‌کیلو سرب وارد ریه همشهریان تهرانی و ساکنان شهر‌های بزرگ می‌شود؛ ولی از طرف دیگر به مردم می‌گوییم سوسیس و کالباس نخورند! در بزرگراه‌ها انواع و اقسام بیلبورد‌هایی تبلیغاتی نصب کرده‌ایم از ‌این‌طرف تا آن‌طرف خیابان، بعد از مردم می‌خواهیم هنگام رانندگی، با تلفن‌همراه صحبت نکنند! بدیهی‌ترین اصول را که باید در مهد‌کودک‌ها آموزش داد با درشت‌ترین فونت در مکان‌های عمومی نصب کرده‌ایم نظیر: «‌لطفاً در این مکان سیگار نکشید؛ در برابر اشتباهتان عذر‌خواهی کنید‌، لطفاً کف اتوبوس آشغال نریزید‌، لطفاً گل نچینید‌، لطفاً به صندلی راننده دست نزنید، لطفاً نوبت را رعایت کنید، لطفاً در پارک آتش روشن نکنید و ...» آن‌وقت انتظار رعایت قوانین از مردم داریم! بزرگان فوتبال ما در صدا‌و‌سیما و روزنامه‌ها و سایت ها بدترین توهین‌ها و بی‌احترامی را به هم روا می‌دارند‌، بعد دنبال سرنخ می‌گردیم که چرا در ورزشگاه‌ها تماشاگران به یکدیگر ناسزا روا می‌دارند! این‌ها بخش‌های کوچکی از هزاران پارادوکس یا نا سازنما‌های این سرزمین دارند که حذف یا حتی کمرنگ ساختن آن‌ها نیاز به برنامه‌های کوتاه‌مدت، میان‌مدت و دراز‌مدت دارد. زمان را از دست ندهیم.

 

ارسال دیدگاه شما

روزنامه در یک نگاه
هفته نامه سرافرازان
ویژه نامه
بالای صفحه