قمار اردوغان با دموکراسی
انتخابات ریاست جمهوری ترکیه با همه شور و شوق و فراز و نشیبهایش با تصویری تمامعیار از یک دموکراسی جفرسونی هرچند با کمی چاشنی روسویی به فرجام رسید و درنهایت رجب طیب اردوغان در یک رقابت با تصویری آزاد و بهاصطلاح دموکراتیک توانست برای بار دوم اعتماد اکثریت جامعه ترکیه را به دست آورده و تا سال 2028 در کسوت جمهورباشکانی cumhurbaşkani بهاصطلاح خود ترکها، باقی بماند؛ اما سؤالی که باید به آن پاسخ گفت در این موضوع نهفته است که اولاً چرا ترکیه نسبت به همقطاران خاورمیانهای خود چهره متفاوتی دارد؟ و دوم اینکه چطور اردوغان از دل یک بستر دموکراتیک مجدد برنده بیرون آمد؟ در جواب سؤال اول که قطعاً شاید چالش بسیاری از ناظران و افکار عمومی منطقهای و جهانی بوده باشد و حتی برای خود نگارنده نیز بهلحاظ شکلی جای تأمل است ایناستکه چرا واقعاً ترکیه باوجود حضور در ژئوپلتیک خاورمیانه آشوبزده یک جامعه و دولت متفاوت و در قبای یک دولت پیشرفته با چهره دموکراتیک است؟ چرا وجود ترکیه با این فرمت، تئوری دومینو را نیز ابطال کرده است چراکه بر مبنای تئوری دومینو ترکیه نیز اصولاً چیزی جز عراق و لبنان و سوریه و عربستان نمیبود ولی ترکیه با همه این ابهامات خاورمیانهای یک دولت با نهاد دموکراتیک با همان فرمت ترسیمی جهان غرب است که خود غربیها نیز از این فرم مدیریت ترکها در بستر مؤلفههای دموکراسی رضایت دارند. از دریچه همین نقطه قوت است که ادعای حضور در اتحادیه اروپا را متصورند و بهنظر نیز شایسته الحاق به کنسرت اروپا را دارند؛ ولی بیشتر دلایلی که مانع حضور ترکها در اتحادیه اروپا شده موانع سیاسی است که ریشه در عقبه تمدن و گفتمان اسلامی با گفتمان مسیحیت دارد. ترکیه امروزی که از منظر مدیریت سیاسی، اجتماعی و اقتصادی شاید با کمی اغماض بتوان گفت فخر تمدن خاورمیانه است حاصل ذکاوت مصطفی کمال پاشا و یار شفیق وی عصمت اینونو پاشاست که بعد از فتنه دولتهای غربی با استراتژی فروپاشی امپراطوری عثمانی به دنبال وقوع جنگ جهانی اول، توانست از تهدید پیشآمده یک فرصت ساخته و بعد از پیروزی در نبرد چاناک قلعه که به جنگ استقلال معروف است به دنبال معاهده سور و لوزان ترکیه امروزی را در بستر ناسیونالیسم ترک در نظام جهانی تثبیت کرد. از همان ابتدا نیز باتوجهبه غلظت زیاد فرهنگ دینی در نظام عثمانیها بنیان نظام ترکیه را در بافت سکولار و لاییک پایهگذاری کرد و درست از همین زاویه ترکیه مسیر متفاوتی را با کشورهای هم حوزه خاورمیانهای خود پیمود تا درنهایت پس از نزدیک به یک قرن کشوقوس در تثبیت دموکراسی در آغاز هزاره سوم به آک پارتی و رجب طیب اردوغان رسید که پلههای ترقی را یکبهیک و با شتاب طی کرد تا در قواره همین ترکیه امروزی ظاهر شد. تا همین چند دهه پیش تا قبل از روی کار آمدن حزب عدالت و توسعه فضای اجتماعی و فرهنگی جامعه نیز بهکلی لائیسیته بود تا اینکه اردوغان و اصحابش با گفتمان اسلام سکولار کمی از غلظت فضای لاییک کاستند و چاشنی فرهنگ دینی به بافت لاییک تزریق کردند، ولی اصالت سکولار لائیک با استوانه مستحکم همچنان بدون خدشه در بافت سیاسی اجتماعی و فرهنگی ترکیه مشهود است. البته یکسری اقدامات اردوغان جامعه نخبه و روشنفکر و لایههای اجتماعی متمدن و متمول را نگران کرد که شکاف ۲۵ میلیونی و تمایل به حمایت از ائتلاف ملت و کمال کلیچداراوغلو نشان بارز این نگرانی است که بیشک در تدوین سیاستهای آتی اردوغان منشأ ملاحظات جدی وی خواهد بود. به هر صورت باید گفت ترکیه باوجود استقرار جبری در ژئوپلتیک خاورمیانه اما بههیچوجه شکل و شمایلش در قامت یک دولت خاورمیانهای نیست و نظام سکولار لائیک در اعماق بافت اجتماعی سیاسی ترکیه نهادینه و رسوب یافته است. این همان تفاوت جدی با دول سنتی خاورمیانه است که ترکیه را منحصر و متفاوت ساخته است. اکنون در پاسخ سؤال دوم میشود گفت که اردوغان در قامت یک سیاستمدار باهوش و دولتمرد استراتژیک رگ خواب لایههای متوسط و پایین جامعه ترکیه را بهخوبی درک کرده است و باتأکیدبر باورها و ارزشهای دینی با التزام عملی و عینی به نظام سکولار توانسته یک پایگاه بسیار تنومند پشت سر خود پرورش دهد که رقابت را برای هر رقیبی بسیار سخت و طاقتفرسا کرده است. مصداقش همین ائتلاف همهجانبه ملت متشکل از احزاب و رجال ریشهدار ترکیه بود که درنهایت نتوانست بر کاریزمای اردوغان فائق آید. درواقع اردوغان با این نمایش زیبای دموکراسی با احراز همه جوانب آنکه با حضور همه احزاب و رجال و جریانها به وقوع پیوست توانست از فرآیند دموکراسی نیز باذکاوت تمام درراستای تقویت منافع ملی ترکیه بهره ببرد و توجه و تمرکز نظام جهانی را بهسوی آنکارا معطوف دارد. به بیانی دیگر اردوغان و متحدانش و حتی در جای خود مخالفان متحد در جبهه اپوزیسیون ائتلاف ملت همگی دست در دست هم توانستند دموکراسی را در قالب یک صنعت به نمایش بگذارند و از مزایای آن ترکیه را بهرهمند سازند. این تاکتیک بیشتر از همه مدیون خود اردوغان است. همانطور که وی پس از پیروزی در جمع هواداران خود در کاخ بش تپه گفت که (ceçimin galibi 85 milyondur) یعنی برنده واقعی این انتخابات ۸۵ میلیون ترکیهای است. با این انتخابات اردوغان قدرت مستحکم نهاد دموکراتیک ترکیه را به رخ جامعه جهانی کشید و به همه سیاستمداران جهانی فهماند که باوجود همه شبهات میشود در بستر یک نهاد دموکراتیک وزین به پشتوانه کارنامه قابلقبول برنده بیرون آمد. البته فارغ از صورت کلی این انتخابات که به نفع ملت و سیستم جمهوری ترکیه تمام شد برای اردوغان و حزب عدالت و توسعه و متحدانش در ائتلاف جمهوریت قضیه به این سادگی هم نخواهد بود چراکه ۲۵ میلیون مخالف وی سیاستهایش را رصد خواهند کرد و بیتفاوت نخواهند گذشت. او بهطور عریان در فضای حاصل از بستر زیبای دموکراسی توانست با همه رقبای خود از هر طیف و جناحی قمار کند که درنهایت باوجود همه موانع و سختیها مثل یک پوکرباز حرفهای برنده بیرون بیاید و با این قمار خطرناک آنهم با دموکراسی که رقبایش بیشتر امید به برد در این بازی داشتند هم خود را بهشکل واضع و شفاف اثبات کرد و هم جامعه و سیستم ترکیه را بار دیگر در قالب یک بازیگر دموکرات و پیشرفته به رخ جهانیان کشاند. این همان بازی برد برد برای خود اردوغان و ترکیه بود که شاید در تعبیری بتوان گفت همانطور که اردوغان باذکاوت و نبوغ خود از همه ظرفیتهای ترکیه در همه ابعاد از تاریخ و فرهنگ و تمدن اسلام و عثمانی گرفته تا آتاتورک و سکولار و لاییک ذیل منافع ملی ترکیه سود برده این بار نیز در یک قمار از دموکراسی نیز در قبای یک صنعت در قالب یک کارناوال با چشمانداز جهانی توانست در وهله اول درراستای منافع ملی ترکیه بهرهبرداری کند. فقط از قواره یک پوکرباز حرفهای برمیآید هرچند یک کار سخت برای مدیریت شکاف گفتمانی عمیق ۲۵ میلیونی را در این پنجسال پیش روی خود خواهد داشت. در وهله دوم نیز کاریزما و اقتدار خود را تثبیت کند. این درست همان بازی برد برد اردوغان بود که فقط از قواره یک پوکرباز حرفهای برمیآید هرچند یک کار سخت برای مدیریت شکاف گفتمانی عمیق ۲۵میلیونی را در این پنجسال پیش روی خود خواهد داشت.
دکتر عبدالرحمن ولایتی/ دیپلماسی ایرانی