• شماره 2808 -
  • 1402 چهارشنبه 24 خرداد

۱۰ کتابی که درس‌های ضروری زندگی را آموزش می‌دهند

مصطفی رفعت

خواندن یک کتاب عالی باید چندین چیز را برای ما به‌ارمغان بیاورد. برای شروع، ما باید به تورق ادامه دهیم؛ حتی زمانی‌که قصه تاحدودی خسته‌کننده شده است؛ البته نه‌اینکه کاملاً از نفس بیفتد. درواقع، گاهی متون متراکم و دشوار احتمالاً آن‌هایی‌اند که باید با آن‌ها پیش برویم؛ زیرا رازهایی غنی در اعماق لایه‌ها و پیچیدگی آن‌ها مدفون است. اغلب می‌خواهیم وقتی رمانی را می‌خوانیم، احساس سرگرمی کنیم. می‌خواهیم در روایت غرق شویم؛ و وقتی نویسنده‌ای موفق شود ما را با شور و هیجان به ادامه مطالعه‌ای طولانی ترغیب کند، به‌نظرمان «کارش درست است»؛ و اگر بتوانیم واقعاً چیزی از دل نوشته‌هایش یاد بگیریم؛ کشفی لذت‌بخش برایمان رقم می‌زند. طبق گفته فیلسوف آمریکایی «مارتا نوسبوم»؛ «رمان‌ها هستند که می‌توانند به‌بهترین‌شکل به ما بیاموزند چگونه زندگی کنیم». داستان‌های برگرفته از تخیل نویسنده‌ها گاه ما را در موقعیت‌هایی قرار می‌دهند که در آن‌ها می‌توانیم قضاوت اخلاقی خود را قبل‌ازاینکه واقعاً آن‌ها را در زندگی خود تجربه کنیم، اصلاح کرده و چنانچه در واقعیت با لحظاتی مشابه روبه‌رو شدیم، عملکرد مناسب‌تری داشته باشیم. همان‌طورکه پندی قدیمی می‌گوید؛ «از اشتباهات دیگران بیاموز!» به‌نظر می‌رسد که رمان‌ها (و همچنین فیلم‌ها و حتی آهنگ‌هایی با گرایش روایی‌تر مانند آثار «باب دیلن» و «لئونارد کوهن») امکانی مطلوب برای رشد ما هستند. درپیِ «پالایش اخلاقی» به‌این‌شکل، می‌توانیم زندگی بهتر، شادتر و سازنده‌تری در مسیری داشته باشیم که روبه‌توسعه است. گزارش ۲۷ ‌آوریل ۲۰۲۳ مجله Far Out نگاهی انداخته به ۱۰ رمان که می‌توانند «بهترزیستن» را به ما نشان دهند.

شرق بهشت
یکی از دو شاهکار نوشته‌شده توسط «جان اشتاین‌بک» (بانضمام «خوشه‌های خشم») درواقع، یکی از غنی‌ترین رمان‌های اخلاقی‌ست که تابه‌حال خوانده‌اید. این داستان، به تاریخ دو خانواده کالیفرنیایی مربوط می‌شود و براساس خانواده خود «اشتاین‌بک» و تجربه او از رشد و زندگی در دره «سالیناس» شکل گرفته است. خواندن این رمان، چندین درس اخلاقی را برای خوانندگان به‌ارمغان می‌آورد؛ از تبیین اهمیت خانواده و اینکه به چه‌کسانی می‌توان اعتماد کرد؛ تا پیامدهای فاجعه‌بار نبودِ عشق. خیلی‌ساده بگوییم؛ «شرق بهشت» برای همیشه قلب کسانی را که در اسرار آن غور می‌کنند، تغییر خواهد داد.

دریانوردی که از چشم دریا افتاد
تعدادی از رمان‌های نویسنده تحسین‌شده ژاپنی «یوکیو میشیما» حاوی پیام‌هایی درباره نحوه زیستنِ بهتر است؛ اگرچه معمولاً نظم و انضباط سامورایی‌های میهن‌پرست را نیز در دل آثارش تبلیغ می‌کند. رمان او در سال ۱۹۶۳ به‌نام «دریانوردی که از چشم دریا افتاد» ازاین‌جهت متفاوت است که دیدگاه یک پسر ۱۳‌ساله را روایت می‌کند. «نوبورو» در گروهِ پسرانی‌ست که دنیای بزرگ‌سالان را به‌لحاظِ حسی غلوآمیز و ریاکارانه؛ و کلاً فاقد حقیقت و خوبی می‌دانند. بااین‌حال، عواقب اعتقادات آن‌ها فاجعه‌بار است. ما ازطریق این رمان می‌آموزیم که وقتی کودکان به‌حال‌خود رها می‌شوند، چه اتفاقی می‌افتد و نویسنده به‌نوعی از والدین و بزرگ‌سالان می‌خواهد که مراقب آموزش صحیح آن‌ها باشیم.

ساتری
وقتی صحبت از آثار «کورمک مک‌کارتی» به‌میان می‌آید، شاهکار او «نصف‌النهار خون» و کتاب‌های بعدی‌اش «جاده» و «جایی برای پیرمردها نیست» اغلب موردتوجه قرار می‌گیرد. بااین‌حال، «ساتری» را قطعاً باید یکی از بهترین رمان‌هایش دانست. این اثر نیمه‌زندگی‌نامه، قصه مردی میان‌سال است که پس از تجربه فقدانی غم‌انگیز، دانشگاه را رها می‌کند تا زندگی ساده‌تری را به‌عنوان یک ماهیگیر در رودخانه تنسی در «ناکسویل» پِی بگیرد. «ساتری» به ما می‌گوید که همیشه می‌توانیم با بازگشت به بی‌تکلفی و همراهی با طبقات دردمند که بی‌شک «از‌دست‌دادن» را تجربه کرده‌اند، از عمق اندوه بیرون بیاییم و درگیر تراژدی نشویم.

فراداستان
رمان «فراداستان» اثر «ریچارد پاورز»، در سال ۲۰۱۸ یک‌سال پس از انتشار، جایزه «پولیتزر» را دریافت کرد. این داستان از نُه شهروند مختلف آمریکایی می‌گوید که همگی تجربیات عمیقی با درختان دارند که آن‌ها را در یک مأموریت برای جلوگیری از نابودی جنگل‌های جهان، گردهم می‌آورد. نگرانی‌های زیست‌محیطی، اکنون باید در رأس اولویت‌های اخلاقی هر انسانی قرار داشته باشد و ما قطعاً مدیون دنیایی هستیم که در آن زندگی می‌کنیم؛ چراکه طی ۲۰۰‌سال‌گذشته صدمات بسیاری به آن وارد کرده‌ایم. «فراداستان» یک رمان پیشگوست که ما را ترغیب می‌کند مسئولیت اعمال خود را بپذیریم.

مرد مجرد
این رمانِ «کریستوفر ایشروود» بعدها توسط «تام فورد»؛ برای ساخت یک فیلم سینمایی مورداقتباس قرار گرفت. داستان یک‌روز از زندگی استاد انگلیسی در دانشگاهی در لس‌آنجلس؛ که پس از مرگ کسی‌که دوستش داشت، در افسردگی عمیق بسر می‌برد. گفته شده؛ این اثر تحت‌تأثیر رابطه خود «ایشروود» با «دان باکاردی» (نقاش پرتره) قرار گرفته است و با خواندن آن متوجه می‌شویم که حتی وقتی نزدیک‌ترین همراهانمان را از دست می‌دهیم، هنوزهم چیزهایی در جهان وجود دارند که ارزش زندگی‌کردن را دارند؛ حتی اگر بلافاصله یا همان‌لحظه که می‌‌خواهیم، در برابر ما ظاهر نشوند.

ذن و فن نگهداشت موتورسیکلت
«ذن و فن نگهداشت موتورسیکلت» اثری با اهمیت واقعی‌ست؛ بخشی زندگی‌نامه، بخشی رساله فلسفی و بخشی نیز داستانی به‌شیوه سفر در جاده. «رابرت پیرسیگ» دراین‌کتاب، راوی از خاطرات سفر ۱۷روزه‌اش با موتورسیکلت می‌گوید و درخلال‌آن، چندین مفهوم فلسفی؛ از معرفت‌شناسی تا استدلال اخلاقی را برای ما توضیح می‌دهد. راوی همچنین به‌شدت از فناوری‌های مدرن انتقاد می‌کند و اینکه چگونه تکنولوژی ما را مجبور کرده تا مسیر آسان حل مسئله را انتخاب کنیم؛ نه‌اینکه سعی کنیم و بفهمیم چرا مشکلی در وهله اول به‌وجود آمده است؛ بنابراین، خواندن این رمان، ما را ترغیب می‌کند مسائل را به‌دست خودمان بگیریم و همچنین پیشنهاد می‌کند فناوری مدرن را کنار بگذاریم و به‌جایش به سفری مثلاً در بیابانی وسیع برویم؛ جایی‌که ممکن است تنها یکی،دو چیز؛ اما چیزهایی ارزشمند یاد بگیریم.

موبی دیک
این اثر «هرمان ملویل» (در سال ۱۹۵۱) که به‌طور گسترده به‌عنوان یکی از حیاتی‌ترین رمان‌های تمام دوران تلقی می‌شود، از ملوانی جعلی به‌نام «اسماعیل» می‌گوید که به کشتی «پکوئود» با ناخداییِ «ایهاب» می‌پیوندد؛ مردی‌که از وقتی در یکی از سفرهای گذشته، نهنگی عظیم‌الجثه را مجروح کرده، به‌دنبالش بوده تا شکارش کند. «موبی دیک» چیزهای متعددی را به ما می‌آموزد و از اهمیت پیروی از خواسته قلبمان؛ به‌جای آنچه دیگران برایمان تجویز کرده‌اند، می‌گوید. درعین‌حال، هم‌زمان پیشنهاد می‌کند که «پیرویِ کورکورانه» نیز می‌تواند منجر به عواقبی فاجعه‌بار شود.

برادران کارامازوف
«برادران کارامازوف» اثری شاخص و اثرگذار در قلمرو ادبیات اخلاقی‌ست. «فئودور داستایوفسکی»؛ نویسنده افسانه‌ای، آن‌را طی سال‌های ۱۸۷۹ و ۱۸۸۰ به‌صورت دنباله‌دار منتشر کرد و چهارماه پس از انتشار آخرین قسمتش، درگذشت. این رمان، از سه پسر می‌گوید که هریک جهان‌بینی متفاوتی دارند و طبیعتاً با یکدیگر درتضاد‌اند هستند. «دیمیتری» فردی «احساس‌گرا» محسوب شده و دوست دارد در با زنان خوش‌رویی کند؛ درحالی‌که «ایوان» بسیار باهوش بوده و اعتقادش به خیر و شر او را درتضادبا نظرات «الکسی» که یک تازه‌کار در کلیسای ارتدکس است، قرار می‌دهد. «برادران کارامازوف» مملو از درس‌های اخلاقی‌ست که خلاصه آن‌ها این است: یاد بگیریم چگونه با دیدگاه‌های متضاد برخورد کنیم؛ امری‌که در عصر حاضر، از اهمیت بالایی برخوردار است.

اثری غم‌انگیز از نبوغی بهت‌آور
«دیو اگرز» کتاب درخشان «اثری غم‌انگیز از نبوغی بهت‌آور» که خاطراتی از اوایل بزرگ‌سالی اوست را در سال ۲۰۰۰ منتشر کرد. اگرچه بخش «نبوغی بهت‌آور» عنوانش را باید با کمی اغماض نگریست؛ اما بخش «اثری غم‌انگیزِ» آن مناسب است. «اگرز» دراین‌اثر تعریف می‌کند که چگونه برادر کوچک‌ترش (تاف) را پس از مرگ پدرومادرشان براثر بیماری‌های مرتبط با سرطان، بزرگ کرد. مانند «ساتری»، این کتاب به خوانندگانش نشان می‌دهد هنوزهم می‌توان یک زندگی اخلاقی غنی و معنادار داشت؛ حتی وقتی در اعماق فقدانی بزرگ هستیم. با‌اینکه «اگرز» آن‌روزها در اوایل ۲۰‌سالگی‌اش بود، برادرش را طوری تربیت کرد که انگار والدینش دراین‌امر نقش دارند. او به ما نشان می‌دهد که ما بیش‌از‌آنچه تصور می‌کنیم، در درون خود چیزهایی داریم.

سال استراحت و آرامش من
درحالی‌که اکثر رمان‌های این‌فهرست به ما «چگونه زیستن» را نشان می‌دهند، آثاری نیز وجود دارند که می‌توانند «چگونه نزیستن» را به ما نشان ‌دهند؛ و کتاب «آتوسا مشفق» در سال ۲۰۱۸، مطمئناً یکی‌از‌آن‌هاست. داستانی درمورد تصمیم زنی جوان برای‌اینکه یک‌سال ‌تمام را به‌کمک دُزهای سنگین دارو به‌خواب برود تا بتواند از رویارویی با مشکلاتی که سر راه زندگی‌اش سبز می‌شوند، اجتناب کند. رمان او را با حس همدردی با راوی آغاز می‌کنیم؛ اما وقتی می‌بینیم که چگونه اعمال سرزنش‌آمیزش بر دیگران و البته دوست صمیمی‌اش؛ «ریبا» تأثیری منفی می‌گذارد، این همدلی به‌سرعت کاهش می‌یابد. «سال استراحت و آرامش من» خطرات «اتکا به دارو» را به ما نشان می‌دهد و ما را ترغیب می‌کند که به‌جای پنهان‌شدن از مشکلات زندگی، با آن‌ها مقابله کنیم.

ارسال دیدگاه شما

روزنامه در یک نگاه
هفته نامه سرافرازان
ویژه نامه
بالای صفحه