سخن مدیرمسئول
نقد منصفانه تیمملی فوتبال
وقتی در کشوری سخن از تیمملی در هر رشته ورزشی میشود، مراد تیمیست که حداقل ۹۰درصد مردم کشور، آنرا قبول داشته باشند؛ چون در ورزشی که در کشور ما از آن سخن گفته میشود، بیش از تمام رشتههای دیگر علاقهمند دارد و کمکم در پوست و گوشت 90درصد مردم راه دارد؛ بهخصوص وقتی تیمملی کشورمان مسابقه دارد و تعصبات تیمی رنگوبوی خاصی ندارد، حساسیت درنهایت ابعاد، همگانی میشود، چون همه مردم، پیروزیهای آن درصحنه جهانی آرزو دانسته و به آن فراوان افتخار میکنند لذا عقل سلیم حکم میکند که فردی در رأس آن یا در لباس سرمربی گری عهدهدار آن باشد که اولاً تعصب رنگی نداشته باشد، ثانیاً متکیبهخود و قائمبهذات باشند که حتی فدراسیونیها هم بر او تسلط کاری نداشته باشد، اما درکمالتعجب، در فوتبال ما زمانی از یک مربی خارجی بنام ویلموتس استفاده میشود که عمر کاری او فقط در دوهفته و انجام دو مسابقه توأم با باخت خاتمه میپذیرد و نزدیک به 20میلیاردتومان از حقوحقوق این ملت را غصب کرده و فرار را برقرار ترجیح میدهد که متأسفانه یک قرارداد با او بستهشده که بهگفته ورزشیها از قرارداد ترکمن چای و گلستان هم ننگینتر است که همین فدراسیون پسازآن از یک مربی باسابقه و موفق درگذشته دعوت بکار میکند و کلاً عنان انتخاب را به او واگذار میکند که عملکرد او، بسیار منفی بوده و اکثریت مردم فوتبالدوست، به او نمره منفی دادهاند، بهطوریکه میگویند، در 20سالاخیر این فرد در عرصه مربیگری نهتنها موفق نبوده بلکه کاملاً کارایی او درحد متوسط هم نیست که چون از وقت مربیگری او گذشته است. در چندسال اخیر به لژیونرهای حاضر در کشورهای دیگر بسیار بها میدهد تاجاییکه چندنفر از آنان، کارکردهای بسیارضعیف داشتهاند و حتی یکی دو تن از آنان در تیمهای باشگاهی خود هم بهعلت ضعف شدید بازی نمیدهند، اما تقریباً همهکاره بازیکنان تیمملی شده و سرمربی موفق گذشته بهعلت ضعف کاری، از آنان استفاده میشود که نتایج ضعیف دو بازی آخرین در عرصه رقابتهای دستهای ضعیف در آسیا، بهسختی موفق به شکست آنان شده است، تاجاییکه در نیمه دوم مسابقه تیمملی ما بهشدت زیر فشار دو تیم درجهسه قاره آسیا نظیر کرهشمالی و قرقیزستان قرار بگیرد که اگر شانس با ما یار نبود شکست ما حتمی بود، چون حداقل پنج تا شش بازیکن لژیونر این تیم، درحالحاضر از فرم خود خارجشدهاند و در زمین مسابقه توان برابری با نفرات دو تیم یادشده را ندارند و بهیقین بازیکنان ایرانی بسیار از آنان برتر و شایستهتر هستند، اما چون سرمربی بهشدت تحتتأثیر نفوذ گذشته این بازیکنان موفق گذشته و بهشدت ضعیفحال حاضر است، اما تبلیغات وسیع پیرامون موفقبودن این تیمملی که از هماکنون به مسابقات جهانی راهیافته است را در بوقوکرنا کرده و آنرا بسیارموفق جلوه میدهند، حالآنکه تیم ما درگذشته، درحالی به مسابقات جهانی راهیافته است که از دو قاره آسیا و اقیانوسیه تنها یک تیم به مسابقات جهانی میرفته که نشان از عظمت تیمملی ما درگذشته میدهد، حالآنکه در مسابقات جامجهانی پیشرو، هشت کشور یا تیم بهنمایندگیاز قاره آسیا به مسابقات جهانی راه پیدا میکنند و بههمینعلت خاک خوردههای گذشته و پیشکسوت، بهشدت نگران این تیم هستند و معتقدند نباید در سایه اولشدن در یک گروه ضعیف، تنها به راهیافتن به مسابقات تبلیغات آنچنانی بکنند، چراکه تیمملی ما باید سمبل نجابت و شجاعت باشد و اگر قرار است، برای این تیم کاپیتان انتخاب بشود، از کسوت نیز پیروی بشود و نه کسانی را کاپیتان کرد که هرروز عکس او با هنرپیشهای آنچنانی، زیور مطبوعات و رسانههای اجتماعی باشد، چون مردم و نظام ما بهشدت معتقد به اخلاق خوب اجتماعی و خوشنامی هستند.