نگاه
سفر به آغوش آسمانشب رصدی در برج تاریخ نجومی رادکان
وجیهه نبوینیا
شبهایی هستند که زمان در آنها رنگ دیگری دارد؛ که ستارگان مانند پیامرسانان آسمان، رازهایی را بر زمین میبارند و زمین، برای لحظاتی، سکوت میکند تا قصهای نجومی را بشنود. ۸ مرداد ۱۴۰۴ یکی از همان شبها بود. ما، گروهی مشتاق از کودکانونوجوانان کانون پرورشفکری، همراه با والدین و راهبران علمی و فرهنگی، راهی سفری شدیم که در آن علم و خیال دستدردستهم؛ سفری به برج تاریخ نجومی رادکان در دل خراسانرضوی داشتند.
رقص شهابها در بستر شب
وقتی خورشید آخرین پرتو را از فراز برج رادکان عبور داد، شب با آرامشی نجیب پا به صحنه گذاشت و آسمانش را برای نمایش بارش شهابی برساووشی آماده ساخت. برساووشیها، مهمانان آتشین آسمان، با شتابی خیالانگیز از دل دنبالهدار سویفتـتاتل فرود میآمدند و خطوطی نقرهای بر پرده شب میکشیدند. کودکان، با چشمانی پر از حیرت و دهانی باز از شگفتی، رقص نور و ذره را دنبال میکردند و سؤالاتشان همچون ستارههای نوظهور، از افق دانش طلوع میکرد.
برج رادکان؛ ستارهای در سنگ
پیش از آغاز رصد، بازدیدی از برج تاریخی رادکان داشتیم. این بنا با معماری هندسی و نجومیاش، نهتنها یادگاری از شکوه دانشمندان ایرانی چون خواجهنصیرالدین طوسی؛ بلکه گواهی بر پیوند دیرین میان دانش و هنر است. روایتهایی از تقویم خورشیدی، زوایای دقیق معماری برج و راز گشایش آن در روز انقلاب تابستانی، کودکان را با تاریخ نجوم ایرانی آشنا کرد. راهنمایان با زبانی گرم و تصویری، ایننقطه تلاقی زمان و فضا را برای ذهنهای جوان زنده ساختند.
تجربه زیستن با ستارگان
پس از پایان رصد، اقامتگاه رادک تبدیل به پناهگاهی شد برای جسم و جان. فضایی آرام، با روحی صمیمی و روستایی که در آن شام مشترک صرف شد و گفتگوها پیرامون کهکشانها، سیارات و احتمالات زندگی در سیارات دیگر ادامه یافت. کودکان نهفقط با اطلاعاتی جدید؛ بلکه با خاطرهای از لمس آسمان بازگشتند؛ که شاید روزی آغازگر مسیر علمیشان باشد. دراینشب، والدین نقش مهمی ایفا کردند؛ نهفقط بهعنوان همراه؛ بلکه بهعنوان پل ارتباطی میان کودکان و مفاهیم پیچیده نجومی. حضورشان نقطه اتصال میان خانواده و آموزش بود؛ الگویی از همکاری و یادگیری جمعی.
جمعبندی
اردوی ۸ مرداد در برج رادکان، بیش از یک برنامه علمی بود؛ تجربهای همهجانبه از دیدن، شنیدن، لمسکردن و اندیشیدن. کودکانونوجوانانی که چشم به شهابها داشتند، نهفقط تماشاچی؛ بلکه کاوشگرانی کوچک و بزرگ شاعرانی در لباس کنجکاوی و ستارهشناسان آینده. این رصدگاه، تبدیل شد به بستر رشد تخیل و دانش؛ و آنشب، شبی بود که زمین برای لحظهای به آسمان نزدیکتر شد.