علی ندایی:
طراحی، تراوشات ذهنی هنرمند است
«علی ندایی» متولد ۱۳۳۶ آبادان و فوق لیسانس نقاشی از دانشگاه هنر تهران است. خودش گفته است که دوران هنری من از سال 1358 شروع شد و همهی آنها در چند دفتر طراحی خلاصه شده است. در سال 1362 پس از كشوقوسی فراوان بالاخره قبول شدم و به دانشگاه هنر رفتم. درواقع، «ندایی» طراحی و نقاشی را از سال ۱۳۶۲ و از زمان ورود به دانشکدهی هنر آغاز کرده است. او از سال ۶۸ تا امروز بیش از ۲۵سال سابقهی تدریس در دانشگاههای ایران داشته و در نمایشگاههای متعدد داخلی و خارجی شرکت کرده است. به گزارش مهر، نمایشگاه طراحیهای «علی ندایی» با عنوان «از لابهلای اسطورهها» این روزها در گالری آتبین برپاست؛ آثاری که هنرمند در آنها با استفاده از خط و حذف پسزمینهها به سراغ خلق مفاهیم رفته است. هیبت اسب، شیر یا سوارها از لابهلای خطوط پرتحرک «ندایی» روی پسزمینههای تیره قابل تشخیص است. استفاده از رنگ طلایی و نقرهای در پسزمینهی تیره جلوهی این فیگورها را بیش از پیش به چشم میآورد. این هنرمند در یکی از مصاحبههایش گفته بود: «شیوهی كارم در نقاشی فیگوراتیو است؛ چون بینهایت به انسان و سرنوشت او علاقهمندم و به همین خاطر، همیشه موضوع اصلی كارم انسان بوده است و در كنار موضوعهای مختلف، اساطیر شاهنامه برایم از جذابیت خاصی برخوردارند». وی در آن گفتوگو عنوان کرده بود که تا زمانیكه بتوانم نقاشی كنم، قهرمانان شاهنامه نقش عمدهای را در آثارم خواهند داشت. «علی ندایی» حالا دربارهی آثار این نمایشگاه خود میگوید: «طراحیها معمولا از تراوشات ذهنی هنرمند بیرون میآید و شما بهعنوان نقاش برای کشیدن یک اثر ابتدا طرحهایی را میزنید. من شخصا برای کشیدن یک تابلو ممکن است هزار طرح بزنم. برای مثال، برای کشیدن دست پرسوناژ اثرم صدها طرح بزنم. آن طرحها احساس واقعی من است. بهنظر من اگر یک تابلوی نقاشی را مثل یک بچهای که بهدنیا میآید در نظر بگیریم، نه ماه بارداری همان طراحیهاست». وی ادامه داد: «من در این طراحیها میخواستم درخشش رنگ و فرم را ببینیم. برای همین پسزمینه را حذف کردم. شما وقتی میخواهید ارزش رنگ و فرم را ببینید، روی بوم سفید کار میکنید و وقتی میخواهید درخشش رنگ و فرم را ببینید، روی بوم تیره». «ندایی» همچنین دربارهی استفادهاش از اسطورهها گفت: «برای من، استفاده از داستانهای شاهنامه در حد الهام گرفتن است؛ وگرنه ممکن است در یکی از کارهایم برای مثال، با استفاده از داستان رستم و سهراب، اثری خلق کنم که سهراب رستم را بکشد. اما برای من اسبها بسیار مهم هستند، چون بهنظرم آنها شاهدان همیشگی تاریخ هستند. شاهد جنگهای بسیاری بودهاند و اساسا از زمانی که تمدن نبود تا الان، اسبها ناظر تاریخ انسانها بودهاند». این هنرمند در ادامه گفت: «شیر نیز در فرهنگ ما یک وجههی اسطورهای دارد». او در گفتوگویی دیگر دربارهی همین مسئله عنوان کرده بود: «با آنکه شخصیتهای من همان کاراکترهای حاضر در شاهنامه هستند؛ اما من هیچگاه در بند شعرهای فردوسی نیستم و داستانهای شاهنامه را با همان روایتی که در کتاب آمده است، کار نمیکنم». او در پاسخ به این پرسش که چرا بهنظر وی طراحی به خودی خود کامل نیست نیز گفت: «قضیه ابزاری است که شما انتخاب میکنید. در همهجای دنیا طراحی از نقاشی جداست و بینالهای طراحی و نقاشی هم از هم جدا هستند. بسیاری هم این سوال را مطرح میکنند که آیا بین نقاشی و طراحی مرزی هست یا وقتی یک اثر نقاشی انجام شد باید طرح هایش مستقل بماند یا نه؟ من میگویم طراحی، تراوشات ذهنی هنرمند است؛ اما بعد یک ابزاری را برای اجرای آن تراوشات ذهنی انتخاب میکنم که با آن ابزار تبدیل به نقاشی میشود». وی در پایان گفت: «بهنظر من مرز طراحی از نقاشی جداست. طراحی مفهومش در یک تکاثر نیست؛ بلکه در مجموعهای از طرحهاست. درحالیکه نقاشی ماحصل یک مجموعهطراحی است و به شکل مجرد مفهومش در خودش است».