یادداشت
خطر ریزش بنیان خانواده
زهرا واژیر
در حال حاضر، بهدلیل بیکاری و مشکلات متنوع و زیادی که مردم با آنها مواجه هستند، خانوادهها کمتر این فرصت را دارند تا با هم بنشینند و صحبت کنند. اگر هم فرصتی باشد، آن را صرف تماشای تلویزیون میکنند. باید به این نکته توجه کرد که بیشتر خانوادهها تحت تأثیر پیامهایی قرار میگیرند که از بیرون دریافت میکنند. از آنجا که فرصت کمی برای بحث کردن دربارهی مسائل دارند و عموما خسته هستند، سعی میکنند سهلالوصولترین و راحتترین راه را انتخاب کنند؛ مانند تماشای سریال. باز اگر بخواهند در میان همین مجموعهها دست به انتخابی بزنند، سراغ سریالی میروند که دیگران توصیه میکنند. یکی از مشکلات، باوری است که در ذهن خیلیها شکل گرفته و اینکه بهعنوان یک ایرانی خود را دستکم میگیریم و به مسائل اشتباه غرب پایبند میشویم و فکر میکنیم آنها که به لحاظ تکنولوژی پیشرفتهتر هستند، حتما بهتر از ما هستند. به همین علت هم هر کاری را که میکنند، درست میبینیم. این مسئله بر خانوادهها و بهویژه بچهها تأثیر میگذارد. برای مثال، در باب استفاده از ماهواره و مجموعههایی که از آنها پخش میشود، آنچه در این مدیوم و در قالب این سریالها به خورد خانوادهها داده میشود، شکلی از جنگ نرم است که هدف آن متلاشی کردن خانواده است. کمکم از طریق سریال و فیلم با مضمونهای خاص وارد خانوادهها میشوند و مفاهیمی را القا میکنند که اصلا جزو اعتقادات ما نیست؛ مسائلی چون روابط آزادانه و دوستیهای خارج از عرف و... این درحالیست که ما در ایران با حدود تعیینشدهای زندگی میکنیم و یادمان میرود که روش زندگی ما با آن تفکر اروپایی و غربی کاملا منافات دارد. بسیاری از مسائل در گذشته در حجاب و پرده بود و همیشه مسائلی بود که بچهها و نوجوانها نباید میدانستند؛ اما بسیاری از آن مگوها را حالا از طریق ماهواره میتوان دید. ماجرا به حدی پیش میرود که گاهی مفاهیمی را مطرح میکنند که واقعا آسیبرسان است. برای مثال، زنی که دو شیفت کار میکند، بهتدریج از زندگی و تربیت بچهها غافل میشود و به او گفته میشود حالا که در محیط خانه امکان خوبی ندارد، میتواند این کمبودها را در محیط کاری جبران کند. القای چنین تفکری بیشک بر بنیان خانواده نقش منفی خواهد گذاشت. اینجاست که باید در انتخاب برنامهها هوشمندانه عمل کرد.