اهمیت موضوع و ایده در نمایشهای کودکان و نوجوانان
بهزاد دودانگه
نمایشنامه، نیمی از کار نمایشی است و اگر موضوع خوب و جذابی را برای آن انتخاب کرده باشیم و طرح اولیه ما از استحکام کافی برخودار باشد، بیشک میتوانیم نمایش خوبی را برای دیدن فراهم کنیم. تمام هدف ما از اجرای یک برنامه نمایشی یا «نمایش عروسکی»، اثرگذار بودن آن بر مخاطبان نمایش یا حداقل خوانندگان نمایشنامه است. بدین لحاظ ضرورت دارد تا در انتخاب موضوع و ارائه ایده و طرح اولیه دقت نظر بیشتری داشته باشیم. بیشتر نمایشهای آماتوری (تجربی) و حتی گاه حرفهای که جاذبهای برای مخاطبان ندارند، از ضعف متن و نارساییهای نمایشنامه رنج میبرند! در حالی که یک نمایشنامه قوی و جذاب را اگر یک گروه متوسط هم به صحنه ببرد، از جاذبه کافی برای بیننده برخودار است. متن ضعیف نمایشنامه را یک گروه قوی هم نمیتواند برای تماشاگر قابل تحمل سازد. بدین ترتیب، تا حدودی پاسخ پرسشهای ما درباره اهمیت «انتخاب موضوع» و «طرح اولیه» نمایشنامه داده میشود. حال باید در جستوجوی «موضوع»، «ایده» و «طرح» برای نمایشنامه باشیم. ایده و طرح اولیه نمایشنامه را که طبعا دربرگیرنده یک موضوع (محتوا) است، از کجا باید به دست بیاوریم؟ برای کسی که اهل کتاب و مطالعه باشد، یافتن ایده و فکر اولیه از بین داستانها، حکایتها، اشعار و سرودهها، زندگینامهها، مجلات و منابع مکتوب مرتبط با ادبیات کودک و نوجوان بسیار آسان است. علاوه بر منابع مکتوب ادبیات کودکان و نوجوانان، منابع ادبیات شفاهی مثل «قصهها و حکایتهای عامیانه»، «ضربالمثل»، «ترانهها و چیستانها» و هر آنچه که در گفتار شفاهی مردمان این سرزمین شنیده و دیده میشود، میتواند ایده و موضوع مناسبی برای طراحی یک نمایشنامه باشد. البته باید توجه کنیم که هر قصه و حکایت یا موضوعی ممکن است «قابلیتهای نمایشی» یا دراماتیک نداشته باشد. شاید موضوع برای شنیدن خوب باشد؛ اما مناسب تبدیل شدن به نمایشنامه و دیدن نباشد. به هنگام جستوجوی طرح اولیه برای نمایشنامهها باید سراغ موضوعات و قصههایی برویم که جذاب، بکر و حتیالامکان دست اول باشند و قابلیتهای نمایشی داشته باشند. گاهی نیز ممکن است ایده اولیه بر اساس یک موضوع یا موضوع یا قصه، توسط نویسنده نمایشنامه تغییر پیدا کند و در جریان تبدیل شدن به نمایشنامه مورد «اقتباس»، «الهام» یا «بازآفرینی» قرار گیرد یا از تلفیق و ترکیب دو یا چند موضوع و حکایت، یک اثر هنری جدید و خلاق آفریده شود. در هر صورت، نویسنده نمایشنامه میتواند در جریان آفرینشهای هنری یا ادبی کار خود از منابع مکتوب یا شفاهی الهام گرفته و بر اساس تخیلات و خلاقیت شخص خود، به آفرینش هنری و ادبی تازه و بدیع در حوزه نمایش با حفظ امانت و قید منابع مورد استفاده بپردازد. علاوه بر منابع ادبی، بعضی «مشاهدات» و «وقایع و حوادث» روزمره زندگی نیز میتواند منبع ایده باشد. یک نویسنده میتواند با دقت کردن و مطالعه پیرامون حوادث و وقایع زندگی خود و اطرافیانش و محیط، یا با مراجعه به «خاطرات» و «مشاهدات» دیگران و بازنگری در آنها به طراحی یک داستان برای نمایشنامه بپردازد. اتفاقا وقتی موضوع یا ایده برای نمایشنامه یا هر نوع اثر ادبی از منابعی اقتباس میشود که ما نسبت به آن شناخت بیشتری داریم، طبعا از دقت نظر و موشکافی بیشتری برخوردار شده و همه جوانب آن مورد توجه قرار میگیرد. در حال حاضر چون عمده فعالیت نمایشی در مراکز فرهنگی هنری پیرامون «نمایش عروسکی» چرخ میزند و نمایشنامهها باید در خدمت فعالیتهای عروسکی باشند، بیشک نمایشنامههای نگاشته شده نیز باید از قدم اول و انتخاب موضوع و ارائه طرح با «نمایش عروسکی» همراه و هماهنگ باشند.