• شماره 1155 -
  • 1395 شنبه 14 اسفند

توجه به فعالیت‌های خیریه به مناسبت هفته احسان و نیکوکاری

بنی‌آدم هنوز هم از یک پیکرند؟!

مصطفی رفعت

«من که نمی‌توانم کمک زیادی انجام دهم و کمک ناچیز من تاثیری در بهبود شرایط نیازمندان ندارد!» این جمله‌ای‌ست که به‌عنوان یکی از علل رایج در عدم حضور در فعالیت‌های خیریه یا به زبان می‌آید یا از ذهن آنها که نمی‌خواهند در یک لذت اجتماعی سودمند شریک باشند، می‌گذرد؛ درحالی‌که کارشناسان مجموعه The Life You Can Save که از سال 2009 و تحت حمایت بیل و ملیندا گیتس، در حوزه امدادرسانی به نیازمندان در عرصه بین‌الملل فعالیت دارد، در پورتال آگاهی‌رسان خود آورده است: «اگر هر کسی تنها سالی دو دلار کمک مالی کند، مانع سوء تغذیه هفت کودک در جهان در هر سال خواهد شد و اگر هر نفر تنها سالی شش دلار به این مجموعه اهداء کند، می‌تواند در بهبود وضعیت جسمانی شش کودک مبتلا به شیستوزمیازیس دخیل باشد». در واقع برعکس تصوری که عموم مردم از کمک‌های مالی در فعالیت‌های خیریه دارند، رقم‌های اندک می‌تواند تغییری بزرگ ایجاد کند. در‌این‌زمینه حتی یکی از بهترین تبلیغات را موسسه محک با جمله «هنوز هم با هزار تومان كارهای خيلی مهمی ميشه كرد» ارائه داده است. مسئله مهم در چه‌میزان کمک‌کردن نیست، مهم این است که روحیه کمک‌کردن در ما تقویت و مانا شود. حتما شما هم عنوان «جشن نیکوکاری» را شنیده‌اید. به‌عبارتی از سال 1369 هرسال در اسفندماه و در آستانه عید نوروز و بهار طبیعت، مردم مهربان و نیکوکار کشور ما هم‌زمان با «هفته احسان و نیکوکاری» در 14 اسفندماه در همایشی عظیم که تبلور نو‌ع‌دوستی، نیکوکاری و مهرورزی آنان است، دست یاری‌رسان خود را به‌سوی نیازمندان دراز می‌کنند و این سنت حسنه اگرچه در بازه‌ای محدود، هرسال تکرار می‌شود، اگر به یک عادت معمول بی‌زمان‌و‌مکان تبدیل شود، می‌تواند از بروز بسیاری دردهای اجتماعی ناشی‌از فقر مالی جلوگیری کند. اگر شما هم ازآن‌دست افرادی هستید که فکر می‌کنند نمی‌توان جهان را از فقر نجات داد، باید گفت برای کمک‌نکردن بهتر است دنبال بهانه‌ای دیگر باشید. بر پایه آمار The World Bank در اکتبر سال 2015، آنچه به‌عنوان تعریف «فقر شدید» مطرح می‌شود، درآمدی کمتر از 1.90 دلار در هر روز معین شده و بااین‌حساب، بیش‌از 702میلیون نفر یا به‌عبارتی بهتر و گویاتر حدود 6.9درصد جمعیت جهان از فقر شدید در رنج هستند و اینجاست که ارزش هر دلاری که هر فرد نیکوکار در هر نقطه از این گستره پهناور می‌تواند به موسسات معتبر خیریه اهدا کند، روشن می‌شود. در بخشی‌از همین گزارش می‌خوانیم: «درحالی‌که هدف توسعه پایدار جهانی بر مبنای ریشه‌کن‌کردن فقر است، همه دولت‌ها در کنار هر برنامه‌ای، روی کمک‌های فردی هم حساب کرده‌اند و تنها اگر آن ‌بخش از جمعیت جهان که زیر خط فقر اعلام‌شده از سوی سازمان بانک جهانی قرار نمی‌گیرند، بتوانند سه دلار به موسسات فعال در زمینه مبارزه با مالاریا کمک کنند، دیگر اثری از این بیماری مرگبار برجا نخواهد ماند!» وقتی به این ارقام اندک و تاثیرشان در «زندگی» انسان‌های دچار مشکل نگاه می‌کنیم، ناخودآگاه از خود می‌پرسیم که «پس چرا همین سهم اندک‌مان را در نجات هم‌نوعان خود ادا نمی‌کنیم؟» شاید جالب باشد که بدانید این مسئله ریشه‌های علمی نیز دارد. بر پایه آنچه در گزارش 23 مارچ 2015 نشریه The Guardian آمده است: «دانشمندان متوجه شده‌اند مردم به سه علت عمده در امور خیریه مشارکت می‌کنند: یا صرفا اهداف انسان‌دوستانه است؛ چون این‌گونه کمک‌ها را یک ارزش خوب اجتماعی برمی‌شمارند. یا هدفی انسان‌دوستانه همراه با ریا دارند؛ کمک می‌کنند تا دیگران ببینند آنها هم در شکلی از مشارکت اجتماعی که خوب به‌نظر می‌رسد، سهمی دارند. یا بدون اهداف انسان‌دوستانه شکل می‌گیرد؛ به خیریه‌ها پول می‌دهند تا نشان دهند پول‌دار هستند!» پژوهشگران مرکز سنجش بازار و سازمان‌های عمومی موسوم به CMPO وابسته به دانشگاه بریستول، دریافته‌اند که با همه اینها، بسیاری از مردم تمایلی به فعالیت‌های خیریه ندارند یا آن‌را به‌عنوان مسئولیتی اجتماعی در نظر نمی‌گیرند و برنامه منظمی برای تکرارش ندارند. یکی از یافته‌های جالب این بود که عده قابل توجهی از مردم اگر قرار به کمک باشد، تنها به یک هدف مشخص کمک می‌کنند. در چنین وضعیتی اگر راستای حمایت‌ها و هدف یک مجموعه خیریه مشخص باشد؛ برای مثال، فقط بیماران سرطانی، حاضر به مشارکت هستند و البته آن مورد هم باید نوع آشنایی باشد تا عمق فاجعه را بدانند. در واقع اگر آمار و اطلاعات وحشتناکی از آن مورد ویژه هم وجود نداشته باشد، تمایلی نشان نخواهند داد! این وضعیت حسی هم پایدار نیست؛ چون عموم مردم از قلب‌شان پیروی می‌کنند نه مغزشان! بنابراین، وقتی شواهد درد از جلوی چشمان‌شان کنار برود، دیگر حس هم‌دردی نخواهند داشت و کمک‌شان به همان مورد خاص محدود خواهد ماند. نمونه عینی این یافته علمی را می‌توان در هجوم یک‌باره کاربران شبک‌های اجتماعی نسبت‌به یک موضوع خاص دید که در فرآیندی کوتاه‌مدت چگونه برای رفع یک معضل هم‌صدا می‌شوند و بعداز گذشت اندک‌زمانی از اصل موضوع که تب‌وتابش فروکش کرد، بی‌هیچ‌نتیجه مثبت و درازمدتی آن‌را رها کرده و سراغ مورد بعدی می‌روند. البته خبر خوب اینکه ابعاد «نمایش‌پرور» شبکه‌های اجتماعی تاثیرات خوبی هم در پی داشته که از جمله آنها باید به روند روبه‌رشد مشارکت‌های مردمی در امور خیریه اشاره کرد. آن‌گونه که در پایگاه اطلاع‌رسانی مجموعه Charity Navigator که از سال 2001 در نیوجرسی آمریکا به افزایش آگاهی عمومی نسبت به امور خیریه پرداخته،‌ آمده است: «نمودارها گواهی می‌دهند که تنها در سال 2015 مبلغی بیش‌از 373بیلیون دلار در سراسر جهان در فعالیت‌های خیریه، کمک مالی گردآوری شده است که نسبت به سال 2014 رشدی 10درصدی داشته و نسبت‌به یک‌دهه پیش که شبکه‌های اجتماعی این‌اندازه حضور پررنگ نداشتند، این رشد بسیار قابل توجه‌تر هم هست؛ این در روزهایی که با اخبار فقر، بیماری، جنگ، آوارگی و مرگ احاطه‌شده‌ایم، خبر بسیار امیدبخشی‌ست». دراین‌مسیر باید به نقش چهره‌های محبوب مردم هم اشاره کرد که توانسته‌اند در دعوت به امر خیر، موثر واقع شوند. بر پایه گزارشی که نشریه Forbes به تاریخ ژانویه 2012 منتشر کرد، 30 سلبریتی با ملیت‌های مختلف اقدام به راه‌اندازی سازمانی غیر انتفاعی با اهداف خیریه کردند به‌نام THE GIVING BACK FUND که پیش‌قراول این حرکت، جمی گرتز؛ بازیگر آثاری چون «گردباد» و «کمتر از هیچ» و همسرش آنتونی رسلر بودند و با رقمی نزدیک‌به 11میلیون دلار چراغ این موسسه را روشن کردند! در این گزارش آمده که هرب آلبرت، مل گیبسون، جرج لوکاس، نورا رابرتز، ان‌دامکین سو، لنس بکرمن، مریل استریپ و مارسیا کارسی از دیگر اعضای این مجموعه هستند که سهم قابل توجهی در دعوت هواداران خود به حضور دائمی در فعالیت‌های آن داشته‌اند. این ماجرا در کشور خودمان هم در سال‌های اخیر پررنگ‌تر شده است و بنیادهای خاص مانند محک، رعد، برکت، هورا، مهرآفرین، کمک و... از حضور چهره‌های سرشناس به‌عنوان کمک‌رسان یا مبلغ این امر بهره می‌برند. کمک‌های مردمی را نباید تنها محدود و منحصر به بهبود وضعیت معیشتی نیازمندان دانست. این مجموعه‌ها در زمینه‌های مختلفی حضور دارند که حمایت‌های محیط‌ زیستی و اقتصادی هم از جمله آنهاست. طی گزارشی که شبکه خبری آنلاین CNBC در 29 نوامبر 2016 منتشر کرد، مجموعه‌های NRDC فعال در حیطه محیط زیست، UN فعال در حیطه امداد جهانی، Caring Voice فعال در حیطه خدمت‌رسانی به مبتلایان به بیماری‌های مزمن تمام عمرشان، Billygraham فعال در حیطه کمک‌های روحی و مشاوره‌ای، CMMB فعال در حیطه خدمات درمانی برای مستمندان، Samaritan›s Purse فعال در حیطه خریدهای مناسبتی برای نیازمندان و Rotary فعال در حیطه سرمایه‌گذاری برای کارآفرینان بدون سرمایه جزو بهترین ارگان‌های جهانی در امور خیریه هستند. در واقع تنوع زمینه‌های کمک‌رسانی و فعالیت‌های خیریه بسیار گسترده بوده؛ آنچه مورد توجه است، پرورش زمینه‌های یاری‌رسانی در افراد است و اینکه اهمیت فعالیت‌های خیریه را درک کنیم. به قول مولیر؛ نمایش‌نامه‌نویس معروف فرانسوی «هر کار خوبی، یک عمل خیر است و ثروت ما در واقع آن‌چیزی‌ست که می‌توانیم برای هم‌نوعان خود انجام دهیم». گزارش سال 2016 مجموعه CAF به‌عنوان نهادی امدادرسان که به امور تحقیقاتی و آماری دراین‌زمینه هم می‌پردازد، نشان می‌دهد که رتبه ایران در میان کشورهایی با بالاترین روحیه کمک‌رسانی و فعال در امور خیر، 41 در میان 141 کشور مورد بررسی‌ست و باتوجه‌به همه آنچه که در آموزه‌های دینی، تاریخی و اجتماعی ایران در امر گرفتن دست محرومین وجود دارد، به‌نظر می‌رسد که نتوانسته‌ایم با شعارهای‌مان همراه شویم و قافیه همدلی را به نام‌هایی چون میانمار، ایالات متحده آمریکا، استرالیا، نیوزیلند، سری‌لانکا، کانادا، اندونزی، انگلستان، ایرلند و امارات که 10 نام اول این گزارش هستند، باخته‌ایم. 

ارسال دیدگاه شما

روزنامه در یک نگاه
هفته نامه سرافرازان
ویژه نامه
بالای صفحه