• شماره 1155 -
  • 1395 شنبه 14 اسفند

سخن مدیرمسئول

ورزش، مدیران جوان می‌خواهد

از قدیم گفته‌اند همه چیز نو و تازه آن خوب است به جز رفیق. اگر این نظریه را بپذیریم، باید باور کنیم نوگرایی در ورزش ضروری‌ست، به‌ویژه جوانانی که در هنگام انقلاب حضور فعال داشته‌اند، اکنون در سنینی هستند که باید سکاندار ورزش باشند. این افراد به جهت تجربه کردن دو فضای قبل و بعد از انقلاب و میزان موفقیت در خصوص انتقال نتایج و دستاوردهای آن به نسل جدید، می‌توانند مهره‌های کارآمدی برای بهبود کیفی ورزش ما باشند، گو اینکه کار انتقال از نسل قدیم به جدید در حال تکوین است ولی کافی نیست. ممکن است در ارگان‌ها و وزارتخانه‌ها هنوز هم نیروهای قدیمی پا به سن گذاشته به خاطر تجربیات فراوان دارای کارآیی مثمرثمری در مقایسه با نیروهای جوان باشند؛ اما در مورد وزارت ورزش آن هم با پسوند جوانان، اصول مدیریت حکم می‌کند که از مدیران جوان و لایق برای اداره امور آن کمک گرفته شود. بسیاری از مدیران فعلی ورزش به‌خصوص در فدراسیون‌ها را پیشکسوت‌ها تشکیل می‌دهند که اولا با دانش روز دنیا کاملا آشنا نیستند، ثانیا تحصیل‌کرده ورزش هم نیستند و این دردی بوده‌است که در رژیم گذشته نیز وجود داشته؛ چراکه ورزش را جدی نمی‌گرفتند و بر رأس مسئولیت آن معمولا یک ژنرال ورزشی می‌گمارد، بنابراین اغلب اوقات مدیریت از نوع نظامی با دیسیپلین سخت حاکم بر فضای ورزشی بود که باید فضایی انبساط‌انگیز و مفرح داشته باشد. در وضعیت فعلی نیز وضع به نوعی دیگر پیش می‌رود. شاید ده‌ها هزار نیروی تحصیل‌کرده ورزشی متخصص تا سقف دکتری داریم؛ اما دریغ از حضور یکی از این کارشناسان متخصص در اداره امور ورزش. کافی است به دو باشگاه زیرمجموعه وزارت ورزش و جوانان چون پرسپولیس و استقلال رجوع کنیم که هیئت‌مدیره‌ آنها را اکثرا غیرورزشی‌ها از نوع متخصص تشکیل می‌دهند که اگر از متخصصین رده‌های ارشد و دکتری تربیت‌بدنی در هیئت‌مدیره آنها استفاده می‌شد، گرفتاری‌های امروزی این دو باشگاه پرطرفدار و مطرح در سطح آسیا اصلا به وجود نمی‌آمد و اگر هم به وجود می‌آمد به راحتی امکان رفع و رجوع آن متصور بود. اگر بپذیریم که مدیران کلان در ورزش نیاز به تخصص در ورزش و تربیت‌بدنی ندارند که فرضیه‌ای قابل قبول است، معاونین وزیر، رؤسای فدراسیون‌ها، مسئولین رده دوم و سوم طبیعتا باید از میان ورزشی‌ها انتخاب شوند که خاک ورزش را خورده باشند. همچنین مدیران کل تربیت‌بدنی که رده دوم و سوم ‌باشند، ضرورت دارد از میان کارشناسان تربیت‌بدنی و ورزش برگزیده شوند که به خودی خود با به‌کارگیری چنین کارشناسانی در مصادر مهم ورزشی، مدیران ورزشی ما هم جوان خواهند شد و به یقین بازده ورزشی ما در میادین جهانی و المپیک بیشتر خواهد شد. امیدواریم اینک که در رأس ورزش و جوانان مدیری غیرورزشی از نوع متخصص قرار دارد که دارای سوابق خدمتی زیادی در مصادر مدیریتی و حتی ورزشی و آشنا به ورزش است، با جدیت و پشتکار بتواند روحیه حاکم بر ورزش ما را که خالی از اشکال نیست با تغییرات عمده و به‌کارگیری هر چه بیشتر نیروهای ورزشی تغییر داده و فضا را از حالت نیمه‌مسموم فعلی نجات دهد؛ چراکه این روزها میادین ورزشی ما به‌ویژه فوتبال، والیبال، بسکتبال و فدراسیون‌ها دچار تشنج و چنددستگی‌ست و بی‌حرمتی‌ها و بداخلاقی‌ها کم‌کم اپیدمی شده و فضای کافی ورزش رزمی ما را دربرمی‌گیرد و متأسفانه این عدم مدیریت‌های اصولی، به‌ویژه در فوتبال کار دست باشگاه‌های ما داده است و از سوی فدراسیون‌های بین‌المللی تنبیهات شدید مالی و فنی، زیان بسیاری به کشور ما وارد کرده‌است. در پایان باید گفت کاش در ورزش کشور ما اصل 44 قانون اساسی مبنی بر خصوصی‌سازی اجرا شود که نتایج نیکویی در برخواهد داشت و این تجربه در کشورهای پیشرفته سال‌هاست اجرا شده و نتایج نیکویی به همراه داشته‌است. 

ارسال دیدگاه شما

روزنامه در یک نگاه
هفته نامه سرافرازان
ویژه نامه
بالای صفحه