گفتوگو با نیوشا بریمانی؛ نوازنده و مدرس ساز کمانچه
حالوهوایی که موسیقی به روح من داد با هیچچیز قابل قیاس نیست
شیما هاشمی
«من در 10سالگی که آزمون ورودی هنرستان را دادم، هیچ شناختی از ساز کمانچه نداشتم و حتی شکل آن را ندیده بودم»؛ این پاسخ به سوال ما در مورد چرایی انتخاب ساز کمانچه توسط نیوشا بریمانی است؛ یک غریبگی شاید و حالا درخشیدن و مطرح شدن بهعنوان یک نوازنده کمانچه و موزیسین موفق. نیوشا بریمانی ازجمله موزیسینهای نسل حاضر است که فعالیتهای او تاکنون برای او روزمه خوبی در عرصه هنری فراهم کردهاست. نیوشا بریمانی متولد سال ١٣۶٣ و فارغالتحصیل هنرستان موسیقى و دانشگاه عالى موسیقى، مدرس مدرسه هنر و ادبیات صدا و سیما، نوازندگى کمانچه را از سال ١٣٧٣ در کنار اساتیدى همچون اردشیر کامکار، سعید فرجپورى و محمد مقدسى فراگرفت و تاکنون سابقه نوازندگی و همکاری با هنرمندان شناخته شده عرصه موسیقی در کنسرتهای متعدد موسیقی داخل و خارج از کشور را در کارنامه خود دارد. ازجمله این برنامهها میتوان به نوازندگی کمانچه در کانادا، سوئد، آلمان، بلژیک، دانمارک، قطر، ارمنستان، آذربایجان، عراق و اتریش اشاره کرد. همچنین نیوشا بریمانی بهعنوان نوازنده کمانچه، در فستیوالهای بینالمللی موسیقی چون جاده ابریشم (ژاپن-2000)، سروانتینو (مکزیک-2005)، فستیوال مولانا (مراکش-2007)، راسا (هلند-2009)، گواد ماتر (لهستان-2010) شرکت کرده است و کسب مقام دوم در بین 64 کشور در جشنواره شرق ترانه لری (ازبکستان-2011) بهعنوان نوازنده کمانچه گروه آوای مهربانی و کسب رتبه برترین نوازندگی در جشنواره ملی – حماسی خلیج فارس در سال 92 از افتخارات وی بهشمار میآید. آلبوم «نیوش» کار مستقل او که مجموعهای از آثار بیکلام و قطعات مدرنی برای کمانچه است، در سبکهای مختلف از قبیل فیوژن، ترنس، جز، پاپ، فولکلور و سنتى با همکاری نوازندگان نامی موسیقی ایران، ارمنستان و هلند تولید شده است. علاوهبر اینها چندیست در همراهی با گروه خنیاگران مهر، سرپرستی این گروه را به عهده دارد که تاکنون این گروه در چند اجرا، موفقیت چشمگیری از آن خود کردهاست. او در پاسخ به اینکه چه چیزی باعث شد که در 10سالگی تصمیم بگیرد، وارد هنرستان موسیقی شود؟ میگوید: «من برای ورود به هنرستان موسیقی مشوقهایی داشتم، ازجمله برادران نقاش درهباغی که من را برای آزمون ورودی هنرستان بسیار راهنمایی کردند. تا آن زمان شناختی حتی بهصورت مبتدی هم در زمینه موسیقی نداشتم و کمکهای و راهنمایی آنها باعث شد من وارد هنرستان موسیقی شوم». او همچنین درباره اینکه اگر حالا به همون دوره برگردید، بازهم ساز کمانچه رو انتخاب میکنید؟ میگوید: «کمانچه ساز انتخابی من برای آزمون ورودی هنرستان نبود. پیشنهاد انتخاب این ساز از سوی استاد بزرگوارم حسین علیزاده بود که همیشه قدردان و دستبوس زحماتشان هستم. من تا آن زمان شناختی در مورد ساز کمانچه نداشتم و حتی شکل آن را ندیده بودم، اما قطعا اگر در آن زمان آگاهی الان را داشتم بازهم همین ساز را انتخاب میکردم». نیوشا بریمانی در دوره نوجوانی با چهرههایی همراه و بهنوعی هممسیر بود که خیلی از آنها حالا اسامی مطرحی هستند؛ او درباره اینکه چقدر از موفقیت امروزش مانند آنها در همانسالها پایهریزی شد؟ توضیح میدهد: «اگر منظورتان همکلاسیهای من هست، فکر میکنم در مورد افرادی همچون سهراب پورناظری و علی قمصری صدق میکند که در کار خود سردمدار هستند و روزبهروز مطرحتر میشوند. من هم از همان زمان برنامهریزیهای بلندمدتی داشتم و بهدنبال جمعآوری آلبومی بود که به یک نتیجه مطلوب برسم و با همراهی پدر و مادرم و کمک استادان عزیزم این اتفاق افتاد». وقتی از او میپرسیم که در طی این سالها زمینه دیگری در موسیقی جذبتان نکرد؛ مثل خوانندگی یا نواختن ساز غربی؟ پاسخ میدهد: «افرادی که از اول راهنمایی به هنرستان میروند، مجاب میشوند که دو ساز را بهعنوان ساز دوم انتخاب کنند، من هم که از همان زمان وارد هنرستان موسیقی شدم، پیانو و تنبک را انتخاب کردم، اما متأسفانه به صورت حرفهای این دو ساز را دنبال نکردم و بیشتر تمرکزم بر نوازندگی ساز کمانچه بود. البته تجربه همخوانی را در گروههای متعددی داشتم و دوست دارم این حرفه را به صورت تخصصی دنبال کنم». این هنرمند درباره اینکه حضور آدمهای مختلف بهعنوان استاد و همکار، چقدر در روند مسیر حرفهای وی نقش داشتهاست؟ میگوید: «80رصد مسیر پیشرفت من حضور استادانی بوده که از گذشته تا زمان حاضر از کمکهای آنها بهرهمند بودم. استادانی همچون سعید فرجپور، اردشیر کامکار، محمد مقدسی، ملیحه سعیدی، آذر هاشمی و بهزاد عبدی که در حال حاضر از ایشان بسیار آموختهام». نیوشا بریمانی که خیلی زود تجربه رفتن به روی صحنه را از سر گذراند، درباره اینکه اجرای زنده در نوجوانی چه حسوحالی داشت؟ توضیح میدهد: «اجراهای حرفهای برای من از سن 15سالگی آغاز شد که جذابیت و شوق خاصی به همراه داشته و البته به این معنی نیست که این احساس الان وجود ندارد، اما این حال و هوای متفاوتی که در گذشته بوده در حال حاضر تغییر کرده و پختهتر شده است». این هنرمند جوان درباره روند همکاریاش با گروههای خارجی میگوید: «من هشت سال پیش کنسرتی در هلند و بلژیک داشتم که شرکت در آن و چند فستیوال بینالمللی باعث آشنایی من با نوازندگان مطرحی شد که نتیجه آن همراهی با گروههای اریفا و آواهای شرق و همچنین همکاری با نوازندگان مطرح بینالمللی در ضبط آلبوم من بوده است». گروه «خنیاگران مهر» تا الان چندین اجرای موفق داشته است، بریمانی درباره دلیل این موفقیت و مسیری که پیشرو دارد، میگوید: «در ابتدا باید بگویم که گروه خنیاگران مهر، مدیون آقای بهزاد عبدی است که آهنگساز و تهیهکننده گروه نیز هستند. نقطه درخشان و منحصر بهفرد این گروه حضور 12خانم موزیسین است که هرکدام روزمههای بسیار موفقی هم دارند. یک نکته خاص بودن این گروه نسبت به دیگر گروهها همراهی یک تکخوان مرد است، که البته خواننده هم میتوانست خانم باشد اما به علت سیاستهای حاکم بر کشور ما این امکان را برای اجراهای متعدد نمیتوانیم داشته باشیم. مسیری که گروه خنیاگران مهر در ادامه خواهند داشت همکاری با خوانندههای متفاوت است که این هماهنگیها توسط آقای عبدی صورت خواهد گرفت. تاکنون باعث افتخار بوده که گروه خنیاگران مهر با خوانندگانی ازجمله محمد معتمدی همکاری داشته است، من مدت زمان زیادی است که با ایشان همکاریهایی داشتم و به دلیل اخلاق و کار حرفهای که علاوهبر صدای زیبا دارند، همراهی با محمد معتمدی بسیار لذتبخش است. همکاری با آقای وحید تاج هم تجربه بسیار موفقی در جشنواره موسیقی فجر برای ما رقم زد و امیدوارم بازهم در آینده با ایشان همکاری داشته باشیم». از او میپرسیم که تصمیم ندارید برای آینده کاری از ایران بروید؟ که پاسخ میدهد: «خیر، هیچ زمانی این تصمیم را نداشتم، البته یکبار این اتفاق افتاده، اما من معتقدم که هر فردی در کار هنری در کشور خودش موفقتر خواهد بود و در نتیجه هیچ زمانی این تصمیم را نداشتم». این هنرمند با اشاره به اینکه به استثنای خودش معتقد است که نسل همپای او بسیار در زمینه دانش موسیقی و نوآوری درخشان بوده است، ادامه میدهد: «با یک نگاه کلی میتوان دید که موزیسینهای بسیاری هستند که شناخته شده و بسیار موفق هستند، بهعنوان مثال علی قمصری، نگار خارکن و سهراب پورناظری از جمله کسانی بودند که اندیشههای نو در موسیقی داشتند و همچنین دوست خوبم امید حاجیلی که بسیار در کار خودش موفق بوده است». او در پایان درباره اینکه فکر میکند موسیقی چه تحولی در زندگیاش ایجاد کرده؟ میگوید: «تحولی که موسیقی در زندگی من ایجاد کرده آنقدر برایم اعجابانگیز بوده که حاضر نیستم به هیچوجه رشتهام را تغییر دهم و آرزوی همیشگی من انتخاب این رشته و پیشرفت در آن بوده است. حالوهوایی که موسیقی به روح من داد، با هیچچیز قابل قیاس نبوده و نیست».