• شماره 793 -
  • 1394 پنج‌شنبه 28 آبان

جریان اصولگرا « سر» ندارد

سلایق مختلف این جریان به رهبری عقلای قوم‌شان تن خواهند داد؟

از دوره‌ی هفتم مجلس به بعد، به تدریج از قدرت رقیب قدیمی اصولگراها کم شد؛ سخت‌گیری‌های شورای نگهبان و اختلافات داخلی، اصلاح‌طلبان را از میدان به در برد. اما در این دوره و پس از پیروزی در انتخابات ریاست‌جمهوری، اصلاح‌طلبان، جان دوباره گرفته‌اند و این وضعیت، روند را برای اصولگرایان مشکل می‌کند و برای حل این مشکل، اصولگرایان چاره‌ای جز وحدت ندارند تا لیست واحد از توزیع آرای‌شان جلوگیری کند. اما شواهد می‌گوید اصولگراها فاصله‌ی زیادی تا دستیابی به این مهم دارند و خلاء اصلی آن‌ها چهره‌ای است که بتوانند گرد او جمع شوند. فوت چهره‌هایی که معمولا محور وحدت می‌شدند و تغییر رویکرد برخی احزاب اصولگرا این خلاء را به وجود آورده است. به گزارش خبرآنلاین، اصولگرایان مدت‌هاست تلاش‌های‌شان برای رسیدن به وحدت را آغاز کرده‌اند اما با این‌که حدود 3 ماه تا زمان تبلیغات و برگزاری انتخابات باقی مانده است، کمتر نشانه‌ای از به وحدت رسیدن آن‌ها دیده می‌شود؛ نقوی حسینی نماینده‌ی کنونی مجلس در مصاحبه با یکی از خبرگزاری‌ها گفته است: «این‌که اصولگرایان در نهایت به وحدت برسند، خیلی سخت است». تلاش‌ها برای رسیدن به وحدت را سیدرضا تقوی قائم‌مقام آیت‌الله موحدی کرمانی در جامعه‌ی روحانیت مبارز کلید زد. او در جلسات مختلف، میهمان جبهه‌ی پایداری شد اما این کار چندان به مذاق سایر اصولگراها خوش نیامد و سکوت سنگین عمده‌ی جریان اصولگرایی را در پی داشت. دست آخر هم خبری از موفقیت تلاش‌های تقوی منتشر نشد و جلسات او محور هیچ‌گونه وحدتی قرار نگرفت؛ حتی گفته شد اقدام او در جلسه‌ی شورای مکزی جامعه‌ی روحانیت، تکروانه تلقی شده و مورد اعتراض قرار گرفته است. تلاش دیگر اصولگرایان را می‌توان در قاب منشور سه‌گانه‌ی موتلفه، پایداری و ایثارگران دید. حزب قدیمی و موثر موتلفه در اقدامی عجیب به جای تلاش برای وحدت با بزرگان اصولگرا به سراغ تندروها رفت. این 3 حزب همایشی هم برپا کردند و آیت‌الله مصباح یزدی تنها سخنران آن بود و چهره‌هایی مانند آیات موحدی کرمانی و یزدی به ارسال پیام قناعت کردند. پس از آن همایش و بازخوردهای نه چندان خوبی که برای موتلفه در پی داشت، خبرهای این سه‌گانه کمرنگ شد. ظاهرا هر 3 گروه به این‌که بگویند به وحدت پایبند خواهند بود و زیاده‌خواهی نمی‌کنند، قناعت کردند. خبر تشکیل شورای هماهنگی اصولگرایان با موافقت جامعه‌ی روحانیت مبارز، این گمان را تقویت کرد که بالاخره گامی جدی در راستای رسیدن به وحدت برداشته شده است. خبر تشکیل این شورا را محسن کوهکن به رسانه‌ها گفت. او با بیان این‌که محمدرضا باهنر دبیرکل جبهه‌ی پیروان خط امام و رهبری با دبیرکل و اعضای جامعه‌ی روحانیت مبارز دیدار و پیشنهاد تشکیل شورای هماهنگی اصولگرایان را مطرح کرده است، گفت: «جامعه‌ی روحانیت مبارز موافقت خود را با تشکیل این شورا اعلام کرد». وی افزود:‌ «تمام احزاب و شخصیت‌های اصولگرا با وجود سلایق مختلف به تفاهم رسیدند که شورای هماهنگی اصولگرایان با محوریت جامعتین تشکیل شود و نماینده‌ی احزاب اصولگرا که مجوز فعالیت از کمیسیون ماده‌ی 10 احزاب را دارند، در این شورا حضور داشته باشند». کوهکن در پاسخ به این سوال که آیا نماینده‌ی تمام احزاب در این شورا حضور خواهند داشت، گفت: «اعضای شورا به 2 روش اقناعی و توافقی از بین احزاب با صلاح‌دید جامعه‌ی روحانیت مبارز انتخاب می‌شوند. ‌با تشکیل شورای هماهنگی اصولگرایان کمیته‌های سه‌ضلعی و چندضلعی اصولگرایان منحل و همه به این شورا می‌پیوندند». اما با گذشت چند ماه، هنوز خبری از تشکیل شورا و انتخاب اعضای آن و در کنارش انحلال کمیته‌های چندضلعی منتشر نشده است. آخر مهر، آخرین وعده‌ی اصولگرایان برای تشکیل شورای هماهنگی بود و حالا چند روزی تا آخر آبان مانده و تلاش اصولگرایان برای وحدت هنوز نمود عینی پیدا نکرده است. پایداری‌ها همواره عامل انشقاق در اصولگراها بوده‌اند و شاید نزدیک شدن به آن‌ها یکی از دلایلی است که باعث شده در این برهه‌ی زمانی هنوز سازوکار اصولگراها برای رسیدن به وحدت مشخص نشده باشد. محمدرضا باهنر در این راستا گفته است: «اکثر اصولگرایان قبول دارند که اگر ائتلافی بین همه هم ممکن باشد، سخت‌ترین کار ائتلاف با پایداری است». مصداق آخرین تلاش پایداری‌ها برای وحدت‌شکنی بین اصولگرایان انتخابات اخیر هیات‌رییسه‌ی مجلس است؛ وقتی روح‌الله حسینیان در برابر علی لاریجانی کاندیدای ریاست می‌شود تا وزن‌کشی سیاسی کرده باشد. البته این تلاش بی‌سرانجام بود چراکه حسینیان عضو فراکسیون اصولگرایان مجلس است و این فراکسیون حدود 90 نفر عضو دارد اما او تنها 36 رای می‌آورد که نشان می‌دهد نماینده‌ی جبهه‌ی پایداری حتی در فراکسیون اصولگرایان مجلس نیز پایگاه ندارد و در برابر، لاریجانی در بین فراکسیون اصولگرایان مجلس نیز پایگاه دارد و آرای او فراتر از فراکسیون رهروان ولایت است. مرحوم آیت‌الله مهدوی کنی و مرحوم عسگراولادی در این بزنگاه‌های حساس نقش ستونی را داشتند که اصولگرایان می‌توانستند به آن‌ها تکیه کنند. پس از درگذشت آن‌ها، مشکل وجود کسی که این جامعیت را داشته باشد و ایران و انقلاب برایش از نگرانی‌های حزبی‌اش جدی‌تر باشد و در این راستا برای وحدت بکوشد در میان این جریان سیاسی جدی شد.
 البته شاید اگر بازیگران این عرصه بهتر بازی می‌کردند، امروز این مشکل آن‌قدر جدی نبود. کسی مثل باهنر که خود را کارگردان این عرصه می‌داند و تاکید می‌کند بازیگر سیاسی نیست، از اولین کسانی بود که نزدیکی با تندروها را در دستور کار خود قرار داد و اگرچه پس از مدتی از این کار دست کشید؛ اما حالا کسانی هستند که راه او را ادامه می‌دهند. نزدیکی به تندروها باعث می‌شود که بزرگان عرصه‌ی اصولگرایی برای این‌که به تندروی متهم نشوند، سکوت کنند. اما هنوز ماجرا به پایان نرسیده و اصولگرایان می‌توانند بزرگ‌ترهای کارگشای خود را محور قرار دهند، تا بدن جریان اصولگرایی بدون سر نماند. اگر مجلس اصولگرای نهم را به عنوان نمایی از وضعیت اصولگرایان در جامعه بپذیریم، به نظر می‌رسد که افرادی همچون علی لاریجانی می‌توانند مشکل بی‌بزرگ‌تر بودن جریان اصولگرا را حل کنند؛ چرا که پایگاه قابل قبولی در میان مسئولان عالی کشور، نهادها،شخصیت‌های مشهور و نیز جامعه‌ی اصولگرایی دارد. افزون‌بر او، علی‌اکبر ناطق نوری نیز می‌تواند در مناسبات اصولگرایی تاثیرگذار باشد. شاید شرایط امروز اصولگراها، تاوان سکوت‌شان در برابر تخریب چهره‌ی شیخ نور باشد. چهره‌های مختلفی از جریان اصولگرایی بر تاثیرگذاری ناطق نوری و علی لاریجانی تاکید کرده‌اند. سید کمال سجادی، سخنگوی جبهه‌ی پیروان گفته است: «لاریجانی از نفوذ بالایی در میان اصولگرایان برخوردار است». حسین سبحانی‌نیا، عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی در مجلس نیز می‌گوید: «لاریجانی می‌تواند نقش مهمی در هم‌گرایی و وحدت بین نیروهای اصولگرا برای انتخابات آینده ایفا کنند». بهروز نعمتي، نماينده‌ی مردم اسدآباد در مجلس در این راستا خاطرنشان می‌کند: «آقاي لاریجانی تجربه‌ی 2 دوره ریاست مجلس را در کارنامه‌ی خود دارد. ايشان در اين 2 دوره‌ی 4 ساله با توجه به رويكرد ميانه‌روي و اعتدالي خود از مقبولیت قابل قبولي در ميان اكثريت نيروهاي سياسي برخوردار است و از اين‌رو به نظر مي‌رسد كه وي مي‌تواند محوريت وحدت اصولگرايان در انتخابات مجلس دهم را عهده‌دار شود. ابوالحسن نواب، رییس دانشگاه ادیان و مذاهب اما تنها راهکار به وحدت رسیدن اصولگرایان را جمع شدن حول محور لاریجانی می‌داند و برای این سخن ادله‌ای را بیان می‌کند؛ شیوه‌ی اعتدالی لاریجانی، اعتماد مرجعیت، علما، بزرگان دین و رهبری به او و فارغ‌التحصیل دانشگاه صنعتی شریف، باهوش، کاردان، فهیم و باتجربه بودن رییس کنونی مجلس از جمله‌ی این دلیل‌هاست. نواب در کنار لاریجانی، ناطق نوری را نیز در این زمینه موثر می‌داند. علي عباسپور، نماینده‌ی دوره‌های چهارم، پنجم، هفتم و هشتم مجلس به محوریت 3 فرد قائل است؛ ناطق، ولایتی و لاریجانی. او نسبت به شکل‌گیری وحدت شکننده میان اصولگرایان هشدار داده و از کسانی یاد می‌کند که در گذشته به وحدت پایبند نبوده و متحدان خود را دور زدند. در کنار چهره‌های یادشده، اصولگرایان ظرفیت‌هایی دارند که اگر از آن‌ها غفلت نکنند، شرایط از امروز بهتر می‌شود. جامعه‌ی مدرسين حوزه‌ی علميه‌ی قم و جامعه‌ی روحانيت مبارز به عنوان 2 مرجع روحاني کهن، همچنان ظرفيت ايفاي نقش‌محوري در این جریان را دارند؛ نقشي که در انتخابات‌هاي گذشته بر عهده‌ی آن‌ها بود و اگر وحدت‌شکني تندروهايي چون جبهه‌ی پايداري نبود، نتايج مثمر ثمرتري داشت. اما اين ظرفيت حول آیات محمد يزدي و موحدي کرماني همچنان بالقوه و قابل استفاده است. اصولگرایان برای رسیدن به وحدت، زمان کمی دارند و سوال این‌جاست که آیا عقلای قوم، برای این قوم بی‌سر، تدبیری خواهند کرد؟

 

ارسال دیدگاه شما

روزنامه در یک نگاه
هفته نامه سرافرازان
ویژه نامه
بالای صفحه