تفاوت زنان و مردان در داستانهای قدیم و جدید
نویسندههای قدیم بهطورِ سنتی به زنان و مردان نگاه میکردند؛ درحالیکه داستانهای معاصر، نقش اجتماعی زنان در جامعه را قبول کردهاند و کمتر از واژه «زیبایی» برای آنها استفاده میکنند. بهگزارشِ ایبنا؛ «ساینسنیوز» نوشت که ایزابل آگوستین؛ محقق و استاد دانشگاه کپنهاگ کشور دانمارک، بههمراهِ همکارانش اخیراً نتایج تحقیقاتی گسترده درمیان کتابهای ادبی را منتشر کرده که حقایق جالبی درباره محتوای رمان و داستانهای ادبیات کلاسیک جهان بازگو میکند. آنها کتابهای منتشره داستانی و مستند را طی یکدهه بررسی کردند. این تیم تحقیقاتی دانشگاه دانمارکی تقریباً 3.5میلیونجلد کتاب چاپشده بهزبانِ انگلیسی بین 1900 تا 2008 میلادی را با هدف تعیین شخصیت زنان و مردان، مطالعه و بررسی کرد. نتایج اولیه محققان دانمارکی نشان میداد که زنان و مردان با ویژگیهای خاص و مشترکی در کتابها بیان میشوند. بهگفته دکتر آگوستین؛ مردان و زنان در داستانهای ادبی و همچنین کتابهای مستند، با ویژگیهای مشترکی یاد میشوند که معمولاً برای زنان، بیشتر از مردان، «ظاهر» اهمیت داده میشود. وی گفت: «ما با همکاری چند دانشگاه و کمک شرکت مایکروسافت، یک الگوی کامپیوتری طراحی کردیم تا محتوای این کتابها را تجزیهوتحلیل کنیم؛ نتیجه کلی اینکه بیشترِ زنان، با مشخصه زیبایی و ظاهر نسبت به مردان تمییز داده میشوند». محققان دانشگاه کپنهاگ مشخصات جمعآوریشده را براساسِ ویژگیهای مثبت و منفی دستهبندی کردند و آمارها نشان داد که بیشترِ زنان در ادبیات کلاسیک، براساسِ ظاهر و زیبایی دارای مشخصات مثبت هستند. محققان گفتند: «تحلیل این کتابها نشان داد که تمام فعلها و جملاتی که در تعریف از زنان استفاده شده؛ پنجبرابر بیشتر از مردان، به ظاهر اهمیت داده است». بیشترِ نوشتههای ادبی در داستانها و کتابهای یکقرنِگذشته وقتی خواستند از زنان تعریف کنند، بیشتر به ظاهر آنها توجه داشتند؛ ولی درموردِ مردان، بیشتر به ویژگیهای شخصی مثل «شجاعت» و «پرهیزکاری» توجه شده است. البته محققان بهایننکته نیز اشاره کردند که در دهههای اخیر، این آمار کمرنگتر شده و «زیبایی» کمتر ملاک ارزیابی زنان و شخصیت اجتماعی آنها بوده. دکتر آگوستین گفت: «نویسندههای معاصر، کمتر از جملات و کلمات تعریفکننده از زیبایی زنان استفاده کردند و بیشتر، به نقش اجتماعی و سیاسی آنها پرداختند».