• شماره 800 -
  • 1394 شنبه 7 آذر

هوای تازه

مديريت‌های سايه‌ی هزاردستان سازمان‌هاي غيررسمي

‌از جمله مديريت‌هايي كه سايه سنگين‌شان بر فرهنگ مديريت از ديرباز تاريخ در همه جوامع و خصوصاً جوامع صنعتي غرب، وجود داشته و دارد، مديريت سايه است. در مديريت سايه، ظاهراً فرد ديگري بر مسند مديريت نشسته است و دلش خوش است كه مديرعامل است، وزير يا وكيل است، ولي در باطن، فرد يا افراد ديگري بر سازمان او حكومت مي‌كنند و فرمان مي‌رانند. مديريت سايه به دور از هرگونه تصميم‌گيري ظاهري و قانوني و با حضور كمتر در سيستم اداري و با استفاده از ابزار نيروي انساني و ايجاد موج، دامنه قدرت خود را تا ساحل امن پنهان‌كاري، گسترش مي‌دهد. مديريت سايه هميشه پشت سر مديريت اصلي پنهان شده و حركت مي‌كند، اين مديريت چون ظاهر سايه‌وار دارد، لذا به نظر بزرگ‌تر، وحشتناك‌تر و حتي ترسناك‌تر به نظر مي‌رسد. مديريت سايه با ابزار و امكانات و نيروهاي وفاداري كه به مرور براي خود جمع كرده است، از خود تصوير هزار چهره مي‌سازد و «هزاردستان» تاريخ مي‌شود. پدرخوانده‌ها در همين سيستم مافيايي زاييده مي‌شوند و معمولاً در سازمان‌هاي اقتصادي حضور پررنگ‌تري دارند و آن‌ها را مي‌توان در خروجي‌هاي مالي، بهتر مشاهده كرد. «هزاردستان» معمولاً به مسائل سياسي، فرهنگي، هنري، اجتماعي، علمي و... علاقه ندارد و فقط بخش اقتصادي را درك مي‌كند و توجهي به ساير امور جزيي ندارد و از هنر و فرهنگ و سياست هم فقط بوي اقتصادش را مي‌فهمد. تفكر «هزاردستان» با گذشت زمان و حضور بيشتر در يك سازمان، توانمندي‌هاي بيشتر پيدا مي‌كند كه گاهي قادرند حتي سازمان‌هاي جديدتري را در دل سازمان اصلي خلق كنند، تولد انواع شركت‌ها و مؤسسات و هركدام براي انجام يك كار خاص در پوشش سازمان اصلي مانند حلقه‌هاي زنجير بر قدرت مدير مي‌افزايد، خلق اين مجموعه دانه‌هاي تسبيح در دستان او، از «هزاردستان»، قدرت نيرومندي مي‌سازد كه با به كارگيري فرهنگ شوم توطئه، هر روز قوي‌تر هم مي‌شود. مديريت‌هاي سايه دل به فرهنگ شايعه مي‌بندند و در ترويج آن از هيچ كوششي دريغ نمي‌ورزند، آن‌ها از عدم اطلاع‌رساني شفاف و ضعف مديران اصلي حداكثر بهره‌برداري را مي‌كنند، آن‌ها با دامن زدن به انواع شايعات و گسترش آن‌ها در دل مديريت ظاهري، حكومت كوچك خود را آرام آرام، اما سايه‌وار مي‌گسترانند. اين تفكر به ظاهرسازي اهميت مي‌دهد، خود را موجه جلوه مي‌دهد، با استفاده از پيشنهاد دادن، مشورت كردن، دلسوزي و راهنمايي و امثال آن، عوامل خود را در پست‌هاي كوچك و بزرگ مي‌نشاند و سفره را لحظه به لحظه بزرگ‌تر مي‌كند. مديريت سايه در پشت وزير، وكيل و مديرعامل پنهان مي‌شود، عوامل خود را از نيروهاي خدماتي تا روِساي ادارات، از كاركنان ساده تا هيأت مديره‌ها گسترش مي‌دهد، براي خودش با استفاده از مديريت‌هاي فاميلي و رفاقتي، «قلعه‌ الموت» محكمي مي‌سازد و تلاش مي‌كند در طيف دايره خود، از آدم‌هاي كم‌مايه، اما فرصت‌طلب، زبان‌باز، متملق، بله قربان‌گو و قدرت‌طلب استفاده نمايد. مديريت سايه، بنيان‌گذار سازمان‌هاي غيررسمي دردل سازمان‌هاي رسمي است، يكي از مديران ارجمند در جلسات شوراي مديران يك سازمان هميشه به سازمان‌هاي غيررسمي كه در سازمان رسمي زاييده شده‌ بودند و هر روز گسترش مي‌يافتند و با رقابت خود باعث ضعف مديريت و تصميم‌گيري‌هاي جمعي شده بودند، رسماً اشاره مي‌كرد و مديرعامل و هيأت مديره به جاي خشك كردن ريشه اين قارچ سمي، فقط مي‌خنديدند!سازمان‌هاي غيررسمي، نام ديگر مديريت سايه است كه با ظاهر فريبنده و به سرعت اين امكان را فراهم مي‌سازند كه هركس كه ساز مخالف با آن‌ها مي‌نوازد را به ترفندهاي گوناگون كنار بگذارند. مديريت‌هاي سايه با خدعه و نيرنگ و دشمني و دوستي وارد مي‌شوند، آن‌ها به ظاهر هيچ چيز براي خودشان نمي‌خواهند، آن‌ها هميشه توصيه به كارگيري ديگران را مي‌كنند، عوامل‌شان را در مسووليت‌هاي ديگر به كار مي‌گيرند و بعد، از منافع پيوسته همديگر بهره‌مند مي‌شوند. مديريت‌هاي سايه ازجمله مديريت‌هايي است كه در بخش‌هاي اقتصادي جوامع غربي از رشد و نفوذ بيشتري برخوردار است تاجايي كه انتخابات رياست جمهوري آمريكا در دل مديريت‌هاي «هزاردستان» و گاهي با فريب افكار عمومي شكل مي‌گيرد. مديريت سايه ظاهر ترسناك دارد، هرچقدر هوا گرگ و ميش‌تر باشد و نور كمتري بتابد، بيش‌تر جان مي‌گيرد و زور بيش‌تري پيدا مي‌كند. آن‌ها با رشد انگلي تبديل به غول بي‌شاخ و دمي مي‌شوند كه هزارپاي سازمان نام مي‌گيرند و امكان مبارزه با آن‌ها سخت‌تر مي‌شود، اما همان‌طور كه از نام‌شان پيدا است، در سايه قرار دارند و از آفتاب و نور گريزان هستند. مديريت سايه با همه قدرتش درمقابل چراغ روشنايي علم و دانش و صداقت و صراحت و واقعيت، سريع از بين مي‌رود. با طلوع اولين سپيده، كمرنگ مي‌شود و با تابش اشعه آفتاب، سايه وجود منحوس‌شان از سازمان‌ها محو مي‌گردد. آفتاب سازمان با شفاف‌سازي سازماني، اطلاع‌رساني دقيق، پاسخگويي مناسب، به كارگيري نيروهاي عاشق، متعهد و شايسته‌سالاري متخصصان واقعي شكل مي‌گيرد، استفاده از آفتاب سازمان، ابزار مقابله و از بين رفتن اين‌گونه مديريت‌هاي مافيايي است. مديريت سايه به ظاهرقدرتمند است اما توخالي است، سايه است، نور هرچه بيشتر شود، سايه كوچكتر و كم‌رنگتر مي‌شود. افشاگري، گفتن و نوشتن، مديريت‌هاي سايه را مي‌ترساند و به تاريك‌خانه مي‌فرستد، استفاده از نيروي جمعي كاركنان سطوح مياني و پاييني با بهره‌گيري از مديريت‌هاي دلسوخته و لايق و دوري گزيني از محافظه‌كاران دلبسته به ميز و صندلي، مديريت‌هاي سايه را در همه بخش‌ها و خصوصاً بخش‌هاي اقتصادي ازبين خواهد برد. كساني كه دل به نيروي جمعي جوامع خود مي‌بندند، از هيچ كس باكي ندارند. آن‌ها به كمك توانمندي نيروي جمعي در دهان قدرتمندان زمانه هم مي‌زنند، همان‌طور كه امام(ره) زد، اگر دنبال سرمشق باشيم، به آفتاب اطلاع‌رساني و شفاف‌سازي سازمان‌ها كه رهبر معظم انقلاب فرمودند فكر مي‌كنيم.

 

ارسال دیدگاه شما

روزنامه در یک نگاه
هفته نامه سرافرازان
ویژه نامه
بالای صفحه