سخن مدیرمسئول
گرانی نان بهخاطر جنگ
علیاکبر بهبهانی
تمام ملل جهان از آغاز خلقت، جنگ و ستیز را تقبیح کرده و آنرا مرگبار دانستهاند؛ اما چه میشود که اغلب دولتها، اعتقادی به این باور عمومی جهانی ندارند؟ و چون پندار بدینگونه به خطا میرود، دو حاکم در دو کشور، از منطقی که خواست مردم است، خارج شده و ملت دو کشور ناخواسته باید نسبت به جنگ با هم اقدام کنند؟ بعضیازاوقات جنگ بین دو کشور، جنگ جهانی اول و دوم را رقم میزند که موجب بر باد رفتن هستی میشود. حال اگر جنگ روسیه با اوکراین را تفسیر کنیم، مضار آن تاکنون تمام دنیا را بهمخاطره انداخته است؛ تاجاییکه آسایش را از بسیاری از کشورها بهشکل ناخواسته سلب کرده است. اینک اثر این جنگ بیمنطق را در جامعه خود و بر شرایط کشورمان موردبررسی قرار میدهم. در کشور ما قوت اصلی را نان تشکیل میدهد و ادامه حیات بهویژه برای فرودستان، بدون آن امکانناپذیر نیست و بهخاطر این جنگ، اینمسئله به خطر افتاده است؛ چراکه سخن از نان کوپنی و دهبرابرشدن قیمت نانهای ماشینی باگت و تست و ... شده است و بهتبعآن افزایش قیمت ماکارونی را شاهد هستیم؛ بهویژه که با افزایش ۲۰برابری قیمت یککیلو برنج، بهناچار ماکارونی به غذای بیش از ۷۰درصد مردم کشور ما شده است و بهیکباره تا حدود بستهای ۳۰ و ۴۰هزارتومان باید آنرا خریداری کرد. اینامر نشان از کمبود آرد دارد؛ چون دو کشور روسیه و اوکراین که تا قبل از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی سابق، در یک سفره و از یک سفره ارتزاق میکردند و بسیاری از ادوات جنگی و استراتژیک اتحادیه شرق که در برابر بلوک غرب شکل گرفته بود، در همین کشور اوکراین کنونی نگهداری میشد و حتی ادوات هستهای و شیمیایی این بلوک در اوکراین و در نزدیکی پایتخت آن کیف نگهداری میشده است، پس چه شده است که دوستان قدیمی اینچنین، به جان هم افتادند که فوجفوج از اکراینیها به مسلخ کشیده میشوند؟ بهیقین زیادهخواهیهای ابرقدرتان دیروزی بسیارتأثیرگذار است که حتی امروز هم نمیخواهند با رؤیای اربابورعیتی خود فاصله بگیرند و هنوز هم به سایر کشورها به چشم دیگری نگاه میکنند و چنیناستکه بههنگامیکه هنوز بزرگان دیروزی در هوای دیروز سیر میکنند، بقیه کشورها در حاشیه امنیت بسر نمیبرند. یورش روسیه به اوکراین که بیش از ۷۰روز از آغاز آن میگذرد، مشکلات زیادی را به جهان تحمیل کرده است که نبود و کمبود تورم با گرانی نان در ایران و پارهای از کشورها بهواسطه این جنگ لعنتی حادث شده است؛ چون 40درصد گندم این کره خاکی توسط این دو کشور متخاصم تأمین میشود. اینروزها در اوکراین گندمها بهعلت عدم امنیت درحال ازبینرفتن هستند؛ درحالیکه در پارهای کشورهای آفریقایی، مردم از گرسنگی، روزانه زندگی را با همه علایق آن ناخواسته ترک میکنند؛ اما کشور ما نیز که همین آمارها صادق است و 40درصد گندم موردنیاز ما از دو کشور روسیه و اوکراین وارد میشود، بهشدت در تنگنا قرار گرفته است و اگر بپذیریم که پنجمیلیون افغانی آواره نیز اخیراً به کشور ما آمدهاند، کار به جایی رسیده است که دولت بهشدت نگران شده و چاره را در کوپنیکردن نان دیده است و درنتیجه وقتی قیمت نان هم زیاد شود، دود آن مستقیماً به چشم 78درصد جمعیت کشور میرود که درآمدی کمتر از 10میلیونتومان در ماه دارند. در اروپا و غرب نیز که گرمایش آن کشورها، به گاز و انرژی روسیه وابسته است تا حد بسیار زیادی نگرانی و دلواپسی آنان را در زمستان پیشرو بالا برده است. اگر قطع صادرات این دو کشور را در یک دوره سهماهه شاهد باشیم، جنگ خانمانسوز، بین دو کشور، برای بسیاری از کشورهای دیگر هم اثرات ناگوار دارد. بهخصوص در کشور ما که ازیکسو با تحریمهای گسترده زورگویان غربی روبهرو هستیم و در دیگر سو، توقف واردات گندم که غذای اصلی ما ایرانیان است، مشکلات عدیدهای را برای ما ایجاد میکند که اولین نشانههای آن اعلامنظرهای بعضی از مسئولین، پیرامون گرانی نرخ آن و حتی کوپنیکردن نان است که به ما و بسیاری کشورهای دیگر ناخواسته تحمیل شده و زیادهخواهیهای قدرتهای جهانی، عامل اصلی ایجاد آن است؛ باید دعا کنیم این زیادهخواهیها روزی بسر آید تا میلیاردها زن و مرد، درکنارهم و بهصورت مسالمتآمیز، روزگار را سپری کنند.