1000 کشته در سههفته
علیاکبر بهبهانی
شاید سنگدلترین آدمها هم از مرگ دیگران بیزار و غصهدار شوند؛ حتی اگر قاتل از نوع حرفهای آن باشد که در یکلحظه بیخبری و از شدت عصبانیت خود، مرتکب قتل شده باشد. بهطورکلی انسانها تلاش میکنند تا چندصباحی بیشتر عمر کنند و از زندگی با همه زشتی و زیبایی آن لذت ببرند و درنتیجه بشر همواره به راههایی فکر میکند تا در محیطی سالم پرورش یابد؛ زندگی کند و از این دنیا لذت ببرد؛ باایناوصاف میتوان پذیرفت که هیچکس خودخواسته قصد مردن ندارد؛ اما در همین دنیا و با همه فکرهایی ازایندست، همیشه شاهدیم که انسانهایی بیگناه، در تصادفات رانندگی از میان میروند و جان به جانآفرین تسلیم میکنند. متأسفانه عموم بر این باورند که فوت اینقبیل از مردم، در تصادفات، بهعلت بیدقتی یا سرعت زیاد بوده است؛ ولی هرگز هیچ سازمان یا هیچ قوهای از قوای سهگانه کشور، نگفته یا نخواسته که بگوید بیش از 15هزارنفر، سالیانه در اثر تصادفات جادهای کشته میشوند. شاید عقیده مسئولین پیرامون آمار سنگین تلفات، بازهم حول مسائلی چون سرعت زیاد، بیاحتیاطی، سبقتهای بیمورد و خوابآلودگی دور میزند؛ که اگر غیرازاین تفکر بود، اجازه فعالیت و تولید بیرویه به کارخانههای داخلی تولید خودرو نمیدادند و در چنین کارخانههایی که در تسریع زمان مردن انسانها، آنهم در شمار زیاد، نقش بسزایی دارند، آنهم بعد از ۴۰ تا ۵۰سال، فکری میکردند و ارابههای مرگآفرین را باقیمتهای گزاف، به مردم تحمیل نمیکردند؛ گواینکه پارهای از مسئولین رده دوم و سوم کشور، هرازچندگاهی از غیراستانداردبودن خودروهای وطنی و عدمرعایت کامل ایمنی در اینقبیل تولیدات سخن میگویند و آمار میدهند؛ اما هیچگونه اثربخشی نداشته و گوش مسئولین این کارخانهها، بدهکار این حقیقت نیست، نبوده و نخواهد بود. درنتیجه بازهم باید ناظر صدمات جادهای باشیم و بازهم قربانیان ۱۵ تا ۲۰هزارنفری سالیانه را باید ببینیم و متأسفانه بپذیریم که برای جلوگیری از اینهمه تصادفات، دو راه بیشتر نیست. یا اینکه مردم به تفریح، دیدوبازدید و استفاده از تعطیلات نوروزی و تابستانی خاتمه دهند تا دیگر اینهمه کشته نداشته باشیم؛ یا اینکه در کارخانههای بیکیفیت خودروسازی را تخته کنیم و ورود اتومبیلهای خارجی ارزانقیمت باکیفیت را آزاد کنیم؛ چراکه اگر قرار بود خودروسازان داخلی توجه کنند، ۴۰ تا ۵۰سال زمان کمی نیست. پس باید بیتوجهی را به اینقبیل کارخانهها نسبت دهیم. بازهم خدا پدر معاون پلیس راهور و رئیس آنرا بیامرزد که هرازگاهی لب به اعتراض میگشاید و تهدید میکند که این خودروهای وطنی شمارهگذاری نمیشوند؛ که اعتراضات این خدمتگزار تااندازهای اثربخش میشود و مسئولین این کارخانهها قول میدهند که اصلاحات اساسی و فنی برای تولیدات خود را معمول کنند؛ اما هیچگاه به مرحله عمل منتهی نمیشود. بازهم جای شکرش باقیست که در هفتهای که گذشت، سخنگوی قوه قضائیه طی یک مصاحبه خبری اعلام میکند که در سههفتهگذشته، 1000نفر در تصادفات رانندگی در کشور جان شیرین خود را ازدستدادهاند و با تأسف بسیار اینمورد را غیرقابلقبول خوانده است. 1000نفری درون اتاقکهای سیار و با سرعتی در حد ۱۰۰ یا 9۰ و 8۰کیلومتردرساعت در جادههای کشور کشتهشدهاند که باید قسمت اعظم اشکال این خودروها را ناایمنبودن آن دانست. ترمز ABS کار نمیکند. ایربگهای هوا باز نمیشوند. مقاومت سرستونها و بدنه اتومبیل بسیار ضعیف، باک بنزین آن غیراستاندارد که در بسیاری از این تصادفات، راکبین یا سرنشینان، در دم و بههنگام تصادف، درون اتومبیل و در لابهلای اتاقکها کشته میشوند و متأسفانه در بسیاریازموارد در لحظه تصادف، خودرو نیز آتش میگیرد و سرنشینان اگر در لابهلای آهن و قطعات خودرو نمرده باشند، در آتشسوزی آن بهآسانی جان میدهند. اینک باید بازهم امیدوار به داشتن تولیداتی ایمن باشیم.