عوامل حفظ و انتشار «زبان قوم خلج» از دیدگاه قرآن و حدیث
شیخ علی واشقانی فراهانی*
زبان در جامعه بشری نقش بنیادی دارد و تحکیم آن وابسته به قلم و عمل است و این انگیزه در زبان خلجی جاریست. اثر زبان بهصورت خطابه، بحث و درس، سخنرانی و مصاحبه و مسائلی ازایندست ارائه میشود و چنانچه مکتوب نشود تأثیرش ماندگار نیست و در مرور زمان اثر آن کمکم از ذهن آدمی زدوده میشود و برای آیندگان باقی نخواهد ماند. زبان خلجی برگرفته از زبان ترکیست که امروزه زبان مستقلی در مناطق استانهای قم و مرکزی مانند خلجستان، روستای واشقان، تلخاب، کردیجان و روستای بهارستان از توابع شهرستان آشتیان هست. زبان خلجی با زبان ترکی آذری تفاوتهایی دارد. دراینجا این سؤال مطرح است که چه لزومی دارد که انسانها بهزبانهای گوناگون صحبت کنند؟ بدون تردید سخنگفتن بهزبانهای مختلف از نشانههای آیات الهیست که بهصراحت در قرآن به آن اشاره شده؛ در سوره روم آیه 22 آمده است: «وَ مِنْ آیاتِهِ خَلْقُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ اخْتِلافُ أَلْسِنَتِکمْ وَ أَلْوانِکمْ ...»؛ و از نشانه آیات او آفریدن آسمانها و زمین و تفاوت زبان و رنگهای (پوست) شماست ... (تُعرَفُ الاشیاءُ به اضدادها). هنر و خلاقیت انسانها در اختلافها و چالشها به شکوفایی میرسد که حیات و ممات جامعه در حوزه ناهنجاریها تصویر مییابند و اگر چنین نبود امامعلی؟ع؟ نمیفرمود: «لایزالُ النّاسُ بِخَیرٍ ما تَفاوَتُوا، فَاِذَا اسْتَوَوا هَلَکوا»؛ مردم همواره در خیر و خوبی به سر میبرند تا هنگامیکه با یکدیگر متفاوتاند و اگر یکسان گشتند هلاک خواهند شد. از کلیات آیات قرآن فهمیده میشود که زبانهای گوناگون برای شناخت اقوام ملتهاست چنانکه آمده است: «یا أَیهَا النَّاسُ إِنَّا خَلَقْناکُمْ مِنْ ذَکَرٍ وَ أُنْثی وَ جَعَلْناکُمْ شُعُوباً وَ قَبائِلَ لِتَعارَفُوا ...»؛ ای مردم! بیگمان ما شمارا از یک مرد و یک زن آفریدیم آنگاه شمارا ملتها و قبیلهها قراردادیم تا یکدیگر را بشناسید؛ پس یکی از معارف کشف استعداد قومها، زبان است که زبان تأثیر در فرهنگ دارد و فرهنگ تأثیر در زبان دارد. زبان مشخصکننده مرزهای جغرافیایی و اعتقادی نیز هست و آنچه دراینجا حائزاهمیت است ایناستکه برای حفظ و نشر و ترویج زبان خلجی باید دقت شایسته با تأسی به قرآن کریم داشت که در سوره الرحمن آیههای یک تا چهار میفرماید: «الرَّحْمَنُ. عَلَّمَ الْقُرْآنَ. خَلَقَ الإنْسَانَ. عَلَّمَهُ الْبَیَانَ»؛ خدای بخشاینده (مهربان). قرآن را بیاموخت. آدمی را بیافرید. او را بیان آموخت. باتوجهبه آیات فوق درمجموع میتوان گفت برای استحکام زبان خلجی، رئوف بودن و آموزش آن نقش بسزایی دارد. خداوندی که انسان را خلق کرد خود نیز به آنها زبان آموخت که همانا امامصادق ؟ع؟ فرمود: «اَلْقَلْبُ یتَّکلُ عَلَی اَلْکتَابَةِ»؛ قلب (و روح) و روان انسان باتکیهبر کتاب آرامش خواهند داشت. چه نیکو گفتهاند: «مِا حُفِظَ فَرَّ وَ مِا کُتِبَ قَرَّ»؛ هرآنچه به حافظه سپرده شود از بین میرود، ولی آنچه در نوشته آید برای همیشه باقی میماند؛ کسیکه در پی حفظ سخن و گفتن آن باشد فراموش میشود و کسیکه آن زبان را بنویسد، باعث ماندگاری آن زبان میشود؛ همچنانکه امامرضا؟ع؟ فرمود: «فَلِمَ أُمِرُوا بِالْقِرَاءَةِ فِی اَلصَّلاَةِ قِیلَ: لِئَلاَّ یکونَ اَلْقُرْآنُ مَهْجُوراً مُضَیعاً»؛ بدینسبب مردم به خواندن سورههای فاتحه الکتاب و اخلاص در نماز موظف شدهاند که قرآن مجید واگذاشته (فراموش) و تباه نشود، حتی در قرآن کریم، سوره فرقان آیه 30 آمده است: «وَقَالَ الرَّسُولُ یا رَبِّ إِنَّ قَوْمِی اتَّخَذُوا هَذَا الْقُرْآنَ مَهْجُورًا»؛ و رسول خدا؟ص؟ (به شکوه درآنروز قیامت) گوید: پروردگارا! این قوم من قرآن را متروک و مهجور گذاشتند؛ بنابراین از دسته نکات انتشار زبان خلجی، تکلم (و صحبتکردن) است. در جای دیگری از قرآن کریم، یعنی سوره آلعمران آیه 200 چنین آمده است: «یا أَیهَا الَّذِینَ آمَنُوا اصْبِرُوا وَصَابِرُوا وَرَابِطُوا وَاتَّقُوا اللَّهَ لَعَلَّکمْ تُفْلِحُونَ»؛ ای کسانیکه ایمان آوردهاید شکیبایی ورزید و در برابر دشمنان پایداری و مرزبانی کنید و تقوا داشته باشید امید آنکه رستگار شوید. میتوان از مضمون آیه دریافت از موارد تحکیم و انتشار زبان خلجی برخورداری از صبر و تقوا و روابط اجتماعیست تا به منزل سعادت و رستگاری رسید. همچنین در سوره ابراهیم آیه چهار فرموده است: «وَمَا أَرْسَلْنَا مِنْ رَسُولٍ إِلَّا به لسان قَوْمِهِ ...»؛ و ما هیچ پیامبری را بر قومی نفرستادیم مگرآنکه امر کردیم بهزبان قومش سخن بگوید تا حقایق را برایشان فهم کند. همانا یکی از راههای انتشار زبان خلجی ایناستکه بزرگسالان در بین خانواده و اقوام خویش بهزبان مادری که زبان خلجیست تکلم و سخن بگویند تا باعث مهجور و متروک شدن زبان خلجی نشوند؛ همچنانکه در آیه بیانشده است و همانا نیز در قرآن کریم سوره علق آیههای یک تا هفت آمده است: «اقْرَأْ بهاسم رَبِّک الَّذِی خَلَقَ. خَلَقَ الْإِنْسَانَ مِنْ عَلَقٍ. اقْرَأْ وَرَبُّک الْأَکرَمُ. الَّذِی عَلَّمَ بِالْقَلَمِ. عَلَّمَ الْإِنْسَانَ مَا لَمْ یعْلَمْ. کلّاً إِنَّ الْإِنْسَانَ لَیطْغَی. أَنْ رَآهُ اسْتَغْنَی ...»؛ بخوان بهنام پروردگارت، همان پروردگاری که همه را آفرید. همانکه آدمی را از لخته خونی آفرید. بخوان که پروردگارت از همه بزرگوارتر است. همان خدایی که نوشتن با قلم را آموخت؛ و به آدمی آنچه را که نمیدانست آموخت. حقیقتاً انسان طغیانگر است؛ زیرا خود را بینیاز میپندارد؛ بر همین لحاظ از موارد حیات زبان خلجی با تأسی از قرآن، باید تلاش نمود ماهیت زبان خلجی را در مسیر خدا، بهیاد و نام او هدایت کرد؛ خدایی که گرامی و بیبدیل و بیهمتاست. این زبان را باید نوشت و کتاب نمود که انسان چیزی را که نمیدانست بهوسیله قلم (و کتاب) آموخت که سرچشمه پیدایش و تمدنهای انسانی، پیشرفت و تکامل علوم مختلف، بیداری افکار و اندیشه بشری، حتی شکلگرفتن ادیان و مذاهب و آغازگر هدایت و آگاهی بشر است و اینکه در قرآن کریم سوره شعرا آیه 84 آمده است: «وَاجْعَلْ لِی لِسَانَ صِدْقٍ فِی الْآخِرِینَ»؛ دراینآیه حضرت ابراهیم؟ع؟ از خداوند میطلبد در امتهای آینده برای او (لسان صدق که همان یاد نیک است) قرار دهد تا مکتب او همچنان ادامه یابد؛ پس یکی از نکاتی که باعث استمرار زبان خلجی میشود، گویش به این زبان که از یاد انسانها نرود. یادآور میشوم که اینهمایش، حیاتبخش ارزشهای قوم و زبان خلج است بهخصوص ذکر نیکیهای بیهمتای مرحوم فرهیخته که از افتخارات قوم خلج؛ آقای مصیب عرق گل است که راه آن زندهیاد زمانی به شکوفایی خواهد رسید که قلمها و اندیشهها در درخشش زبان خلج همچنان درحرکت باشند که دراینخصوص علیاصغر جمراسی، محقق و شاعر زبان خلجی و عبدالله واشقانی فراهانی در حفظ محتوایی زبان خلجی کتابهایی را تألیف نمودند که امید است سایران نیز همگام دراینحوزه شوند. همانطورکه پیشتر اشاره شد از افتخارات قوم خلج، زندهیاد مصیب عرق گل بوده همچنانکه آن مرحوم مدافع فرهنگ و ادب خلج بوده است خانواده ایشان درصحنههای دیگری از اجتماع مشغولبهخدمت هستند که ازآنمیان میتوان به دکتر فریبا عرق گل مدافع سلامت در بیمارستان امامحسین؟ع؟ تهران اشاره کرد.
در آخر شعری از زندهیاد مصیب عرق گل از فرهیختگان قوم خلج که یادش گرامی، نامش جاودان، روانش شاد و راهش پر رهرو باد برای حسن ختام این مقال میآورم:
افتخارم به همیناستکه خلج زاده شدم
بین اقوام خلج شهره به آزاده شدم
آریا بود نژادم، وطنم ایران است
در ره عشق وطن، عاشق و دلداده شدم
درپایان از تحمل زحمات اسدالله عبدلی آشتیانی و همکاران ایشان در مدیریت همایش نکوداشت و بزرگداشت قوم خلجیها، بهتعبیر امامسجاد؟ع؟ که فرمود: «أشکرُکم للّه، أشکرُکم للناسِ»؛ تقدیر و تشکر مینمایم که اینهمایش از فرهنگ و ادب و بلندنظری آقای عبدلی آشتیانیست که باید قدر و منزلت اینهمایش را دانست که فرصتیست برای احیای زبان خلج و قوم خلج و اینمسیر زمانی استمرار و استحکام خواهد داشت جایگاه خویش را در تاریخ بدانیم و بر آن عمل کنیم و از استعدادهای همدیگر بهره گیریم.
اثرگذار اگر عمر جاودان خواهی؛ که مقدار زندگی هر کس به آثار است
«فجعلکم اعمالکم لما یبقی» امامعلی؟ع؟
*مؤسس و امامجماعت مسجد امامرضا ؟ع؟؛
دهکده المپیک