• شماره 711 -
  • ۱۳۹۴ پنج شنبه ۲۲ مرداد

کنکور دیگر سکوی پرواز نیست

کنکور پیش ازین به عنوان یک مرحله برای پیشرفت تحصیلی محسوب می‌شد و قبولی و موفقیت در آن در آینده شغلی و فرهنگی هر فردی نقش مهمی را ایفا می‌کرد اما امروز به یک معضل اجتماعی تبدیل شده است. معنی این واژه فرانسوی (کنکور) دیگر برای ما تداعی فتح و پیروزی نیست و دیگر نمی‌توان هم ه معانی که کنکور در گستره ادبیات فارسی به خود گرفته را در فرهنگ‌ لغت و واژه‌نامه‌ها یافت. حالا دیگر وقتی از کنکور در جامعه ایرانی سخن می‌گوییم مفهومی فراتر از تمام معادل‌های نوشته و نانوشته را برای شنوندگان تداعی می‌کنیم که نه تنها یک واژه وارداتی در ادبیات فارسی یا یک ابزار گزینش در نهاد آموزش کشور ما، بلکه معضلی اجتماعی است که چندسالی است جامعه ما با آن دست به گریبان است.در سال‌های اخیر موفقیت در کنکور را دیگر نمی‌توان یک مسله فردی دانست و به جرات می‌توان گفت که اکنون پیامدهای این معضل اجتماعی نه تنها فرد شرکت کننده، خانواده‌ی وی و نهاد آموزش کشور بلکه دیگر گروه‌ها و نهادهای جامعه را نیز تحت تاثیر قرار می‌دهد و حتی شاید اغراق نکرده باشیم اگر بگوییم که تاثیر آن به صورت پنهان بر بخش‌هایی چون اقتصاد، سیاست، قضاوت و قانون‌گذاری نیز قابل لمس است. استرس‌های ناشی از کنکور در مقاطع تحصیلات تکمیلی زمانی پررنگ‌تر می‌شوند که مدت‌هاست مدرک‌گرایی بر آموزش عالی کشور ما سایه افکنده و از سوی دیگر دانشگاه‌ها و مراکز آموزش عالی دولتی در این مقاطع ظرفیت پذیرش تعداد محدودی دانشجو دارند و تعداد متقاضیان تحصیلات عالی چندین برابر بیشتر از ظرفیت این مؤسسات است. با وجود این معضلات این تفکر در ذهن جوانان ما رشد کرده که گذشتن از سد کنکور و گرفتن مدارک بالای تحصیلی می‌تواند در موفقیت و شان اجتماعی آنان تاثیر به سزایی داشته باشد. البته نمی‌توان یک‌طرفه قضاوت کرد و خط بطلان براین نگاه کشید، چراکه در جامعه‌ای که کمیت در آن بسیار پررنگ‌تر و مهم‌تر از کیفیت می‌شود و اعداد و ارقام در قضاوت مسایل جایگاه ویژه‌ای دارند شاید بتوان این حق را داد که چنین تفکراتی بذر اهمیت مدرک گرایی در ذهن جوانان را پرورش داده باشد.

 کمتر کسی هست که در ادارات خصوصی و دولتی شاهد این مسله نباشد که افرادی با مدارک تحصیلی بالا در منصب‌هایی مشغول فعالیت هستند که مهارت لازم و کافی در آن را ندارند. در اینجا می‌توانیم نگاه نقادانه‌مان را به سیستم آموزش عالی کشور نیز داشته باشیم که در دانشگاه‌ها و تحصیلات تکمیلی مهارت لازم آموزش داده نمی‌شود و کسانی که به دنبال آموزش کافی در این زمینه هستند باید خودشان اقدام کنند و کم و کاستی‌های آموزش‌های دیده شده در تحصیلات تکمیلی را با مراجعه به موسسات خصوصی و موازی با دوران تحصیل‌شان کامل کنند.شاید به ظاهر این مسئله بسیار خوب و معقول به نظر برسد اما نمی‌توان به خودکفایی دانش‌جویان برای یادگیری کامل امید داشت، چراکه این روزها شاهد این هستیم افرادی که مدارک تحصیلی بالایی هم دارند در دوران تحصیل انرژی لازم را برای کسب مهارت کافی نداشته‌اند و بعد از فراغت از تحصیل نیز با استفاده از روابط و موقعیت‌های خود می‌توانند در شغل مناسبی وارد شوند و از اهمیت و احترام بیشتری برخوردار باشند در صورتی که کارایی و مهارت لازم در آن منصب را ندارند و هستند افرادی که مهارت‌ها و استعدادهای آنان بسیار می‌تواند مفیدتر باشد، اما جایگاهی برای فعالیت ندارند.اگر به معنی لغات «سازمان سنجش آموزش کشور» دقت کنیم و کمی بیاندیشیم، خواهیم دید که بنیان‌گذاران این سازمان می‌خواستند سطح آموزش را در کشور بسنجند و جایگاه و فاصله آن را نسبت به استانداردهای جهانی تعیین کنند.
اما ظاهرا آن هدف بزرگ به یک هدف فرعی تقلیل پیدا کرده است. در سال‌های قبل وارد شدن به دانشگاه بسیار سخت‌تر از زمان حاضر و به پایان رساندن دوران تحصیل مثل زمان حاضر بسیار آسان بود. اما متاسفانه با گسترش دانشگاه‌ها و زیاد شدن ظرفیت ورودی مراکز آموزش عالی فارغ التحصیلان مقطع کارشناسی زیاد شده‌ و متقاضی برای تحصیلات تکمیلی بیشتر شده است. از سوی دیگر برخی از این خانواده‌ها از اقشار آسیب‌پذیر جامعه هستند و توانایی مالی چندانی ندارند و مسایل اقتصادی ناشی از تحصیل در دانشگاه فشار زیادی را به آنها تحمیل می‌کند.امروز هنوز هم برای افرادی که تنها می‌توانند در دانشگاه‌های دولتی تحصیلات تکمیلی خود را ادامه دهند کنکور یک التهاب است و سکوی پیشرفت‌شان نیز در جامعه‌ی مدرک‌گرا شاید تنها همین باشد. با نگاه عمیق‌تر و بررسی همه جانبه در مورد کنکور درمی‌‌یابیم که در حال حاضر و با توجه به شرایط فعلی جامعه و افزایش عوامل استرس‌زای بیرونی و درونی در افراد، مضرات کنکور بسیار بیشتر از فواید آن است شاید وزارت آموزش و پرورش نیز به این مسئله پی برده که چندسالی است برنامه‌ریزی‌هایی در راستای حذف کنکور انجام داده است. به می‌رسد با توجه به مشکلات نگاهی متفاوت به آموزش و پرورش به عنوان مقطعی که فرد می‌خواهد برای زندگی آینده خود تصمیم بگیرد نقش پررنگی دارد لذا توصیه می‌شود که در نگاه اول به جای سوق دادن همه‌ی دانش آموزان برای ورود به دانشگاه راه‌های متعدد و متنوعی در کسب مهارت‌های مختلف برای جذب در بازار کار فراهم شود. جامعه‌ای که در آن در کنار دکتر و مهندس به جواهرساز، عینک ساز، نجار، مکانیک، تمیرکار لوازم خانگی و... نیاز مبرم و جدی احساس می‌شود. فرهنگ‌سازی و درک عمیق از رسیدن به هر موقعیت لازمه و اولین قدم برای بسترسازی آن امر است که ظاهرا این امر در تحصیلات تکمیلی در کشور ما به خوبی اتفاق نیفتاده، به این امید که شرایط جامعه‌مان به گونه‌ای تغییر کند که از ظاهربینی و کمیت به درک و بینش عمیق دست یابیم.

شیما هاشمی

ارسال دیدگاه شما

روزنامه در یک نگاه
هفته نامه سرافرازان
ویژه نامه
بالای صفحه