لزوم بازنشستگی تفکر تربیت‌بدنی در ورزش ایران
صادق رئیسی‌کیا
سیر حرکت و رویدادهای ورزش و فدراسیون‌ها و باشگاه‌ها و لیگ‌های ورزشی کشورمان در این سال‌ها گواه آن است که باید برای اداره ورزش کشورمان به‌سرعت دست از تفکر تربیت‌بدنی برداریم و این جریان فکری و اجرایی را بازنشسته کنیم. باید به تفکر حرفه‌ای و پیشرفته و سرزنده مدیریت ورزشی بها بدهیم.
1- چندین‌سال است که به دست‌اندرکاران ورزش و فوتبال کشورمان توصیه می‌کنیم احتمال برخورد نهاد ناظر بر صدور مجوز حرفه‌ای در کنفدراسیون فوتبال آسیا با صدور مجوز حرفه‌ای برای سرخابی‌ها و باشگاه‌های فوتبال ایران را ازنظر دور ندارند و پیش‌نیازهای رفع این احتمال را حتی اگر به قیمت برخورد کمیته‌های داخلی صدور مجوز حرفه‌ای با باشگاه‌های ایرانی باشد برآورده سازند. بزرگی و رنگ هیچ باشگاهی، نباید مانع از اعمال استانداردها درباره آن شود. هیجانات و ذهنیات و سیاست‌ورزی بعضی از افراد نباید مانع اعمال استانداردهای مجوز حرفه‌ای بر هیچ باشگاهی شود. گفته‌ایم و بازهم می‌گوییم که اگر به‌فوریت، قاعده‌مند نشویم سطح برخورد با عدم رعایت استانداردها و موازین حرفه‌ای در فوتبال ایران از باشگاه‌ها عبور خواهد کرد و به خود فدراسیون فوتبال و تیمهای ملی خواهد رسید.
2- بارها و سال‌ها گفتیم و دوباره می‌گوییم: باشگاه‌هایی که برای تأمین منابع مالی و هزینه خود به لیگ فوتبال نیاز ندارند و هزینه‌های گزاف خود را از منابع کارخانه‌های مالک خود اعم از صنعتی و معدنی و .... تأمین می‌نمایند یکی از عوامل بسیارمهم ضعف در لیگ فوتبال ایران و عقب افتادن آن از گردونه رقابت در لیگ‌های فوتبال آسیا هستند و خواهند بود. هزینه‌های این‌گونه باشگاه‌ها هرسال بیش از پارسال می‌شود و در کسب قهرمانی، سال‌هاست که ناکام‌تر از پارسالشان بوده‌اند. هزینه‌هایشان بسیار و داعیه مدیریتشان بسیار و دستشان از قهرمانی کوتاه.
3- سال‌هاست که گفتیم و می‌گوییم که دولت و شهرداری‌ها و نهادهای عمومی باید از باشگاه‌داری و تصدی در ورزش حرفه‌ای، پرهیز کنند. دست از رقابت با بخش خصوصی در ورزش حرفه‌ای و قهرمانی بردارند. استمرار باشگاه‌داری دولت و استمرار باشگاه‌داری شهرداری‌ها و نهادهای عمومی و خارج شدن کارخانه‌ها از ریل ورزش کارگری و تندرستی و عدم واگذاری و عدم خصوصی‌سازی اماکن و ورزشگاه‌ها و پروژه‌های ورزشی، امسال بیش از هرسال دیگری آسیب‌هایش را نمایان ساخت.
4- سال‌هاست که گفته‌ایم و می‌گوییم وزارت ورزش باید وزارتخانه‌ای اقتصادی هم شناخته شود. گفته‌ایم و می‌گوییم که شورای عالی ورزش و فعالیت حرفه‌ای و پرقدرت آن تا چه اندازه برای نشاط و سرزندگی جامعه و تقویت و توسعه ورزش کشور لازم است و البته دریغ از توجه.
5- سال‌هاست که گفته‌ایم و می‌گوییم ورزش حرفه‌ای باید بر مدار باشگاه‌ها و لیگ حرفه‌ای اداره شود. گفته‌ایم که فدراسیون‌های ورزشی حرفه‌ای باید باشگاه محور باشند نه هیئت محور، باید فرایند محور باشند نه شخص محور و البته دریغ از عنایت.
6- سال‌هاست که گفته‌ایم و می‌گوییم فدراسیون‌ها باید مبتنی بر اساسنامه اداره شوند نه براساس منش و روش روسا و هیئت‌رئیسه‌ها
گفته‌ایم و می‌گوییم که نقش و کارکرد مجامع عمومی فدراسیون‌ها مهم است و باید به‌شدت موردعنایت و اهتمام قرار گیرد. سیر حرکت و رویدادهای ورزش و فدراسیون‌ها و باشگاه‌ها و لیگ‌های ورزشی کشورمان در این سال‌ها گواه آن است که باید برای اداره ورزش کشورمان به‌سرعت دست از تفکر تربیت‌بدنی برداریم و این جریان فکری و اجرایی را بازنشسته کنیم. باید به تفکر حرفه‌ای و پیشرفته و سرزنده مدیریت ورزشی بها بدهیم.