جاماندنِ زنان از مسابقات فرمول یک!
مصطفی رفعت
یکی از واقعیات تلخ در ورزش حرفهای این است: «فرمول یک» مشکل «تنوعِ حضور» دارد. اینرویداد در عمرِ ۵۳سالهاش، خود را بهعنوان نماد «ورزشهای موتوری» (Motorsport) تثبیت کرده و ادعا میکند که میزبان بااستعدادترین رانندگان جهان است؛ اگرچه اینافراد اکثراً «مردان سفیدپوست» بودهاند و سهمی اندک برای «رانندگان زن» یا سایر اقلیتها درنظر گرفته شده. از ۷۴۴ رانندهای که در یکی از مسابقات «فرمول یک» شرکت کردهاند، تنها پنجنفر زن بودهاند و هیچیکازآنها نیز جلوتر از سال ۱۹۹۲ نیامدهاند. گزارش ۲۴ آوریل ۲۰۲۳ سایت The Courier دراینباره نوشته است؛ علیرغم تفاوت آشکار در کمیت مسابقهدهندههای مرد و زن، هیچ «شجرهنامهای» هم برای زنان دراینرشته وجود ندارد. چندین زن به اوج رسیدهاند که برجستهترین آنها «میشل موتو» از کشور فرانسه بوده. او نماد رویداد «رالی قهرمانی جهان» (WRC) است؛ و بهخاطر شرکتکردن در مسابقات با خودروسازانِ نمادین اروپایی (فیات، آئودی، پژو) در دشوارترین رقابتها درخشید. «موتو» اولینبار در WRC در سال ۱۹۷۴، طی رقابتهای جهانیِ Tour de Corse با یک خودرویِ Alpine A110 ظاهر شد و چنان عملکرد چشمگیری داشت که او را متهم به استفاده از یک موتور «ویژه» کردند! موفقیت انفرادی او باعث شد که در سال ۱۹۸۰ به شرکت تازهتأسیس Audi Sport منتقل شود؛ انتقالی که کمک کرد تا «موتو» اولین گامهایش را در «رالی گروه B» با آئودیِ Quattro؛ یک هیولای توربوشارژ با قدرتی بهمیزانِ ۳۰۰اسببخار بردارد. اولین رالی حرفهای خود را درآنسال در Sanremo (چالش رالی ایتالیا) بُرد و تبدیل به اولین زن در تاریخ WRC شد که اینکار را انجام داد. ازآنپس، موفقیت برای «موتو» به عادت تبدیل شد! و نهایتاً با ۱۶۲ پیروزی، به بازنشستگی رسید. البته قبلازآن، در مسابقات قهرمانی و «رالی داکار» شرکت کرد و اولین رئیس کمیسیون زنان و ورزش موتوری FIA (فدراسیون بینالمللی اتومبیلرانی) شد. «موتو» تنها راننده زن پیشرو دراینزمینه نبود که در سال ۱۹۷۴ اولین مسابقهاش را آغاز کرد؛ «للا لومباردی» (از ایتالیا) بهعنوان تنها زنِ امتیازآور «فرمول یک» نیز اولین مسابقهاش را آغاز کرده بود. او از سالهاقبل، بودجه لازم برای حضوریافتن در رویدادی حرفهای را تأمین کرده بود؛ در سال ۱۹۶۵ خودرویی برای رقابت در «فرمول مونتزا» (یک گرندپری از سری مسابقات قهرمانی جهان فرمول یک که در ایتالیا برگزار میشود) خرید و خیلیزود سمت سطوح بالای مسابقات پیش رفت. جایگاهی در March Engineering (سازنده بریتانیاییِ اتومبیلهای سرعتی فرمول یک) بهدست آورد و اولین زن واجدشرایط برای حضور در مسابقه F1 پس از «ماریا ترزا د فیلیپیس» (از ایتالیا) شد که در سال ۱۹۵۸ به چنین فرصتی دست یافته بود. علیرغم اینکه خودروی March تاحدودی نسبت به رقبا ضعیف بود، «لومباردی» در «بارسلونا» جایگاه ششم را کسب کرد و برای تلاشهایش نصف امتیازهایش را گرفت. پسازآن، وارد چالش استقامتی شد و چهاربار در Le Mans (قدیمیترین مسابقه خودروهای اسپُرت در جهان که طی آن، رانندهای که بیشترین مسافت در ۲۴ساعتِ مسابقه را طی کند، برنده است) حضور یافت؛ و سال ۹۷ نیز خودش را در رویداد NASCAR (بزرگترین برگزارکننده مسابقات اتومبیلرانی در ایالاتمتحده) محک زد. او یکی از پنج راننده زن برتر F1 است. اخیراً، Iron Dames؛ تنها تیم فعلی WEC (مسابقات قهرمانی استقامتی جهان)، توانسته پیروز میدانِ The 24 Hours of Spa شود. آنها که تحتعنوان Iron Lynx Motorsport Lab بهرقابت میپردازند؛ یک تیم اتومبیلرانی ایتالیاییاند که توسط چهار زن بهاسامیِ «آندریا پیچینی»، «دبورا مایر»، «کلودیو شیاوونی» و «سرجیو پیانزولا» تأسیس شده است. البته باید به موفقیتهای «دانیکا پاتریک» (از ایالاتمتحده) در Indy Car و «زابینه اشمیتس» (از آلمان) ملقب به «ملکه نوربورگریگ» (مجتمع ورزشهای موتوری بهظرفیت ۱۵۰هزارنفر در نوربورگ آلمان) نیز اشاره کنیم. بااینحال، «لومباردی» آخرین بازمانده اینفهرست بهشمار میرود؛ زنیکه در «فرمول یک» مسابقه داده است. باید گفت که این حضور کمرنگ، بهخاطر عدم تلاش زنان علاقهمند یا الزاماً کمکاریِ تیمها نیست؛ اتفاقاً در سالهای اخیر، برنامههای متعددی برای «افزایش مشارکت زنان در ورزشهای موتوری» اجرا شدهاند؛ ایجادِ تیم کارتینگ Alpine’s Rac(H)er که تلاشی درجهتِ «خلق فرصتهای برابر برای دختران و پسران» جهت شناسایی و معرفی استعدادهای جدید است؛ یا ایجاد سری W (مسابقات قهرمانی تکنفره زنانه) را باید ازآنجمله خواند؛ اما بهنظر میرسد اینها «موفقیت مطلوب» را نداشتهاند. سری W بهعنوان اقدامی درراستای تنوعبخشی جنسیتی، تلاشی شکستخورده بود. این قهرمانی بهعنوان یک سریِ «فیدر» (هر سری مسابقهای که راننده حرفهای صرفاً برای رسیدن به کلاس برتر موتوراسپرتِ انتخابیِ خود، در آن شرکت میکند) جایگزین «فرمول یک» در ۲۰۱۹ معرفی شد که تنها ۲٫۵ فصل دوام آورد و بهخاطر عدمحمایتِ مالی سقوط کرد. خروجیِ آن نیز یک راننده بیشتر نبود: «جیمی لورا چادویک» که او نیز ازآنزمان تنها موفق به انتقال به Indy NXT (سری مسابقات اتومبیلرانی توسعهیافته آمریکایی) شده است. او یکی از تنها رانندگان این سری بوده که در مسابقات «فرمول پیشرفتهتر» فارغالتحصیل شد. بهعنوان یک سریِ «فیدر»، W دو اشتباه اساسی مرتکب شد: اولینمورد اینکه به «چادویک» اجازه داد پس از کسب اولین قهرمانی خود، بازگردد. او اگر مجبور شده بود مانند قهرمانان «فرمول دو» یا «فرمول سه» پیش برود، سری W میتوانست چهرهای که به جامعه ورزشی معرفی کرده بود را در ردههای بعدی و بالاتر محک بزند و او را با انتقال به رقابتی حرفهایتر، ثابت کند. دومین کاستی سری W، در «مفهومِ» آن بود. این ایده، در تئوری «هدفی بزرگ» داشت: جذب زنانِ بیشتر به سطوح برتر ورزشهای موتوری؛ بااینحال، در اقدام ضعیف بود. جداسازی رانندگان زن در سریِ مجزای خود با حداقل ارتباط با مسابقات رسمی FIA، کمک چندانی به ورود آنها به حوزه F1 نکرد و درعوض، بر جدایی زنان از آن تأکید داشت. هرچند باید گفت که روزنه امید بسته نشده است؛ «فدراسیون بینالمللی اتومبیلرانی» بهتازگی F1 Academy را معرفی کرده که جایگزینی برای سریِ W است. این مسابقه دقیقاً زیر F3 در هرم «فرمول نوجوانان» قرار خواهد گرفت و رقابتها توسط تیمهایی دارای سابقه ثابت مسابقه «فرمول» انجام خواهد شد؛ اقدامی که قطعاً باید به ایجادِ مسیر مشخصتری به دنیای F1 برای رانندگان زن منجر شود. بهنظر میرسد آکادمی F1 بهریاست «سوزی وولف» (یکی از موفقترین رانندههای مسابقهای زن در دهه گذشته؛ از بریتانیا)، بسیار امیدوارکنندهتر از سری W باشد. فصل افتتاحیه آن در سال ۲۰۲۳ آغاز شد و باید دید که آیا میتواند به وعده خود عمل کند یا خیر؟! فهرستکردن عواملی که زنان را برای مدت طولانی از «فرمول یک» دور نگه داشته، تقریباً ناممکن است؛ اما مصالح لازم برای ساخت این پیست وجود دارد. ممکن است سالها طول بکشد؛ اما قصد ایجاد تغییر وجود دارد و توسط افراد مناسبی نیز حمایت میشود. ۴۷سال از خروج «للا لومباردی» از «فرمول یک» میگذرد؛ وقت آن رسیده که ما یک زن دیگر را پشت فرمان داشته باشیم.