• شماره 2796 -
  • ۱۴۰۲ دوشنبه ۸ خرداد

تحقیر کردن کودکان و دردسرهای آینده

علی‌اصغر شاملو

بسیاری از رفتارهای ما درطول زندگی خواسته یا ناخواسته بر آینده فردی و اجتماعی ما تأثیرگذارند و این مسئله به‌ویژه درمورد رفتار ما در جایگاه یک والد بیش‌تر خود را نشان می‌دهد. برای پرورش و تربیت فرزند، آگاهی و دانایی مادران و پدران شرط اصلی موفقیت است که شوربختانه بسیاری از والدین از آگاهی، دانایی و حتی آمادگی لازم برای تربیت فرزند برخوردار نیستند. با‌توجه‌به‌اینکه کتاب‌های فراوانی درمورد چگونگی این امر مهم در کتاب‌فروشی‌ها موجود است، والدین کمی در این‌مورد حتی یکی، دو جلد کتاب خوانده‌اند؛ اما باید بدانید که حداقل نتیجه چنین سهل‌انگاری از طرف والدین، آسیب‌زدن به فرزندان است. والدی که نداند با فرزندش چگونه رفتار کند و والدی که نداند رفتار نادرستش چه آسیبی به فرزندش می‌رساند؛ متأسفانه به آن رفتار نادرستش ادامه می‌دهد و فرزند آسیب‌دیده امروز به‌احتمال‌زیاد، والد آسیب‌دیده فردا می‌شود که می‌تواند نسل بعد را هم با مشکلات متعددی روبه‌رو کند. یکی از آسیب‌زا‌ترین برخورد‌ها و روش‌های نادرست تربیتی که والدین آن‌را نسبت به فرزندشان انجام می‌دهند، تحقیر و سرزنش آن‌هاست. همان‌گونه که گفته شد؛ اگر والدین از دانایی و آگاهی کافی برخورد نباشند، باورشان برآن‌است‌که کاری که درزمینه تربیت فرزندشان انجام می‌دهند، درست است و این فرزندان هستند که باید به گفته و خواسته پدر و مادر، پاسخ مثبت بدهند. والدین بدون اینکه متوجه ژرفای تأثیری باشند که برخورد نادرست آن‌ها نسبت به فرزندشان ایجاد می‌کند، آن‌را به‌ شکل و فرم‌های گوناگونی انجام می‌دهند. یکی از آزاردهنده‌ترین برخورد‌های نادرست پدران و مادران نسبت به فرزندان، تحقیر و سرزنش‌کردن آن‌هاست. گفته‌هایی از قبیل «تو نمی‌فهمی»، «تو چقدر بی‌دست‌و‌پا هستی» یا «تو دست‌و‌پا‌چلفتی هستی»، «چرا خنگ‌بازی در‌می‌آوری؟»‌، «همه کارهایت این‌جوری هستند»، «آبروی ما رو بردی»، «به تو نمیشه اعتماد کرد» همه از موارد سرزنش‌کردن به‌شمار می‌روند؛ همچنین رفتارهای دیگری نیز از والدین سر می‌زند که می‌توان آن‌ها را به‌عنوان تحقیر فرزند درنظر‌گرفت. ازجمله آن‌ها می‌توان به موارد زیر اشاره داشت؛ مقایسه فرزند با دیگران، او را در حضور دیگران سرزنش‌کردن، به او خجالتی‌بودن را نسبت دادن، حرف او را قطع‌کردن و موارد متعدد دیگر. زمانی که والدی با فرزند خود، چه در تنهایی و چه در حضور دیگران، رفتار تحقیر‌آمیزی داشته باشد، به حرمت‌نفس فرزند خود به‌شدت آسیب می‌رساند و چنین آسیب روانی به‌راحتی قابل‌جبران نخواهد بود. در‌این‌نوشته هدف ما بررسی همه چرائی‌هایی که  والدین، رفتارهای تحقیر‌آمیزی را نسبت به فرزند خود انجام می‌دهند؛ از‌قبیل‌اینکه خود این والدین در کودکی تحقیر شده‌‌اند؛‌ ویژگی‌های شخصیتی والدین، نداشتن آگاهی و دانایی والدین، نیست؛ بلکه فقط به بخش عدم دانایی و آگاهی والدین می‌پردازیم که برطرف‌کردن آن و رسیدن به‌ شرایط مطلوب، سخت و دشوار نیست؛ چراکه در بسیاری از موارد تنها به‌خاطر باورهای غلطی که دارند به فرزند خود آسیب جدی می‌رسانند. پیش از ادامه مطلب، باید تعریفی از «حرمت نفس» ارائه دهیم که ژرفای آسیب وارده ازسوی والدین به کودکان ازطریق تحقیر آنان به‌‌سبب آگاهی اندکی که دارند، را مشخص می‌کند. «حرمت نفس» یعنی باور به ارزشمند‌بودن خود؛ باور به خوب‌بودن خود؛ باور به مهربان بودن؛ باور به خوب‌بودن دیگران؛ باور به داشتن حق و حقوق برابر با دیگران؛ باور به اینکه من نه بهتر و نه بدتر از دیگران هستیم؛ باور به اینکه دنیا با همه بدی‌ها و زشتی‌هایی که دارد، هنوز جای خوبی برای زندگی‌ست؛ باور به برابر‌بودن درعین متفاوت‌بودن انسان‌ها و احساس رضایت از خود داشتن است. فردی که در کودکی تحقیر شده و درکنار والدینی که همواره او را تحقیر و سرزنش کرده باشند، رشد کرده باشد، در بزرگ‌سالی دارای چنین احساسات و باورهای نادرستی نسبت به خود و اطرافیانش می‌شود. مقصر و گناهکار اصلی، والدینی هستند که با داشتن کمترین آگاهی و دانایی درباره پرورش و تعلیم کودک، اقدام به تربیت فرزند کرده‌اند. هرچند امروزه نمی‌توان نه پدر و مادر را مجازات کرد و نه زمان را به گذشته برگرداند؛ اما فرزند تحقیر و سرزنش شده دیروز و فرد با حرمت نفس پائین امروز می‌تواند آسیب‌های گذشته را که والدین بر او روا داشته‌اند، با کمک روانشناس کمرنگ کند تا احساس بهتری نسبت به خود و دیگران پیدا کند.

ارسال دیدگاه شما

روزنامه در یک نگاه
هفته نامه سرافرازان
ویژه نامه
بالای صفحه