قتل و عوارض اجتماعی آن؟

موضوع موردبحث امروز من با 3000 مقاله‌ای که پیش‌تر نوشته‌ام، تفاوت عمده‌ای دارد. در مقالات قبلی، سعی شده از کارهای خوب و بزرگ دولتمردان و حتی بخش خصوصی به نیکی یاد کنم تا به‌نوعی الگوسازی کرده باشم یا از نقایص و کمبودها بگویم درصورتی‌که با امید به اصلاح و رفع، قدمی درجهت کشور و مردم برداشته باشم و با امید به اینکه رسالت مطبوعاتی و اطلاع‌رسانی را در حد کافی به انجام رسانده باشم؛ اما این‌بار بر آن شدم که دقیقاً به‌مانند پلیس راهور و مقررات راهنمایی و رانندگی، موارد بازدارندگی و غیر صواب را گوشزد کنم تا شاید توانسته باشم از میان خوانندگان صدیق و باوفای این روزنامه نیز، افرادی را تحت‌تأثیر قرار دهم تا شاید در این راه همراهانی داشته باشم؛ لذا امروز از قتل و عوارض و نتایج یک کار ناصواب غیر خداپسندانه با شما به صحبت می‌نشینم و از‌آنجایی‌که به دین مبین اسلام و آموزه‌های رسول خدا، مولای متقیان، امامان پیشوای ما و حتی ائمه جمعه و جماعات و روحانیون و آحاد مردم کشورمان، کاملاً پایبند به این اصول هستیم و همواره ظلم و جور و قتل و کشتار را امری ناصواب می‌دانیم و از آن دوری می‌جوییم، باید از خود پرسید که به چه علت پاره‌ای‌از‌افراد، خود به‌جای قاضی به قضاوت می‌نشینند و دست به قتل می‌زنند؟ آن‌هم چهره‌هایی که عمر خود را در کار و کوشش و تلاش صرف کرده‌اند را به شدیدترین و قساوت‌بارترین نوع آن به قتل می‌رسانند؛ یعنی قتل نفس می‌کنند و جان کسی را که خداوند خوبی‌ها به او داده است از او می‌گیرند. این موضوع باید از چند منظر موردبررسی قرار گیرد؛ ازجمله قتل داریوش مهرجویی و همسرش که با شقاوت بسیار زیاد صورت گرفته است که باید به قاتل یا قاتلین این دو نفر گفت که به‌چه‌علت چنین کاری را مرتکب شده‌اید که در پیشگاه خداوند مهربان و رحمان بسیار مذموم، نکوهیده و ناپسند است؟ دوم اینکه؛ بالاخره مأمورین اطلاعاتی و امنیتی، با تسلط و وقوفی که بر جامعه دارند، دیر یا زود، قاتل یا قاتلین را شناسایی کرده و به دستگاه قضائی تحویل خواهند داد. سوم اینکه؛ به پدران و مادرانی که خود لباس قضاوت می‌پوشند و حکم بر قتل می‌دهند و از دست بر قضا خود هم مجری می‌شوند، باید یادآور شد که هرچه‌زودتر تارهایی را که تنیده‌اید و خود را درون آن حبس کرده‌اید و به یک سری رسوم یا عرف کهنه و مذمت‌شده پایبند شده‌اید، پشت کرده؛ به خود بیایید و اگر اشتباهی از طرف فرزندتان صورت گرفته‌، آن را بزرگ نکرده و به باورهای غلط یا تربیت غیراصولی خودتان، مصر نباشید و جای آنان را نگیرید؛ به‌خصوص درمورد حذف دختران که در چندساله اخیر، مواردی ازاین‌دست داشته‌ایم و بالاخره از افرادی‌که در لباس شرارت یا دزدی، مرتکب قتل و کشتار می‌شوند، باید یاد کنیم که هنوز هم حتی در پایتخت کشور بزرگ ایران در محلات خاصی افرادی بی‌گناه را به قتل می‌رسانند که باز جای شکرش باقی‌ست که خوشبختانه پلیس و مأمورین انتظامی کشورمان در تمام شبانه‌روز و با گشت‌زنی در خیابان‌ها و محلات، در حفظ نظم و امنیت بسیار کوشا هستند و مبارزه جانانه‌ای را با این قبیل افراد به‌صورت جدّ آغاز کرده‌اند و هرروز شاهدیم که افرادی از این قماش را که موجب سلب ‌آسایش همشهریان هستند را دستگیر کرده و اجازه نمی‌دهند که افراد شرور و مفت‌خور، با نام لات و گنده‌لات، باعث ناامنی کشورمان شوند که امید است، کشورمان از لوث وجود این انسان‌نماها پاک و منزه شود و کشور عزیزمان همچنان در امنیت و آرامش کامل و با سرافرازی، در عرصه جهانی حضوری موفق و مؤثر داشته باشد. آمین.