ریبرندینگ و زیستِ شهری نو؛ نخستینگام بازگشت به دورانِ پررونق گردشگری یزد
مهسا رشتیپور
برای گردشگرانی که دنبال کشف تجربههای بکر و ناشناختهاند، برنامهریزی و داشتن سناریوهای مختلف آنقدر تعیینکننده است که بیتوجهی به آن میتواند مقصد گردشگری نظیر یزد با بافت تاریخی ثبتشده در فهرست میراث جهانی را با چالش معنادارِ کاهش حضور مسافر مواجه کند. اگر به نبودِ جاذبههای مکمل در کنار جاذبههای اصلی، ضعف در زیرساخت حملونقل داخلی و خارجی و عدم معرفی درست اینشهر را هم اضافه کنیم، خواهیم دید اینشهر با وجود ویژگیها و شگفتیهای تاریخی پرطمطراق، برای بازگشت به دوران شکوه خود و داشتن مزیتهای رقابتی به بازسازی برند و تأمین جاذبههای مکمل نیاز دارد. گردشگری یزد وابستگی زیادی به توریست خارجی دارد. درطولسال و در شرایط عادی حدود 45درصد از ضریب اشغال هتلهای یزد به گردشگران خارجی اختصاص دارد؛ خارجیهایی که مثلث گردشگری یزد، اصفهان شیراز را تشکیل داده و صرفاً برای بازدید از جاذبههای گردشگری به اینشهرها سفر میکنند. اینمیزان ضریب اشغال در زمان تنشهای بینالمللی 50درصد کاهش مییابد. چنانچه کشور یکسمت درگیری باشد 90درصد تورهای خارجی کنسل و هتلها خالی میشوند. دراینشرایط، مقصد گردشگری نظیر یزد چون از تنوع بالا درزمینه جاذبههای گردشگری برخوردار نیست، با بحران حضور گردشگر مواجه میشود.
غفلت یزد از توریستدرمانی
این یک واقعیت است که یزد بهغیراز پهنه کویری و بافت تاریخی جاذبه گردشگری دیگری ندارد. درحالیکه شهری نظیر شیراز بهخاطر زیرساختهای توریستدرمانی مقصد بسیاری از گردشگران کشورهای حوزه خلیجفارس است؛ اما یزد نهتنها برای گردشگران کشورهای حوزه خلیجفارس هیچ جذابیتی ندارد بلکه جاذبههای مکمل دیگری که اینبخش از گردشگر را بهسمت خود جذب کند را هم مهیا نکرده است. چون گردشگری که برای درمان به اینشهرها سفر میکنند چندان به اتفاقها و تنشهای منطقه اهمیت نمیدهند، بنابراین نبود زیرساختهای درمانی برای گردشگران سبب میشود بخش زیادی از گردشگر خارجی را از دست بدهیم.
یزد، اولویت چندم گردشگر داخلیست؟
در بحث گردشگر داخلی نیز شرایط بههمینشکل است. باید از خودمان بپرسیم آیا مسافران مابین یزد، اصفهان، کیش، بندرعباس، چابهار، بوشهر، تبریز و شمال کدام مقصد را انتخاب میکنند؟ یا یزد اولویت چندم مسافران داخلیست؟ اینمنطقه نسبت به خیلی از شهرها فاقد جاذبههای مکمل است؛ نهتنها ساحل و جنگل ندارد؛ بلکه جاذبههای رویدادی نظیر موسیقی محلی، جشنواره و نظایر آنهم در آن وجود ندارد؛ درعوض شهریست سرشار از آرامش و دور از هیاهو، با برخورداری از کویر بکر که متأسفانه بهدلیل نبودِ سیاستگذاری درست با چالشهایی ازایندست مواجه شده است.
بنای تاریخی کافی نیست
نکته دیگری که ازنظر دورمانده ایناستکه همه شهرهای تاریخی ایران نظیر شیراز و اصفهان از وجود بنای تاریخی بهرهمندند؛ اما معماری و بنای تاریخی برای ذائقه گردشگر امروزی که تنوعطلب و درجستوجوی تجربههای نوست، کافی نیست زیرا گردشگری که به یزد میآید، چندساعتی در بافت تاریخی قدم زده، از بازارچهها و خانههای متعلق به دورانِ قاجار و صفوی و ... دیدن میکند؛ اما پسازآن جاذبه تفریحی که بهانهای شود برای حضورِ چندساعت بیشتر او در بافت تاریخی دیده نمیشود و همین خلأ نبود جاذبههای تفریحی بر کاهش مدتزمان اقامت مسافر که تأثیر زیادی بر اقتصاد گردشگری دارد مؤثر است. برای مثال: بهنظر شما اینشهر برای کودکان چه جاذبههای گردشگری را ایجاد کرده است؟ متأسفانه در جواب باید گفت: هیچ.
ثبت جهانی و دیگر هیچ
بد نیست یادی کنیم از چهلویکمین نشست کمیته میراث جهانی یونسکو که در 18 تیر 1396 در کراکوف لهستان برگزار و در آن با اجماع اعضا، بخشی از بافت تاریخی شهر یزد در فهرست میراث جهانی ثبت شد و با ثبت اینشهر، اولین پرونده یک شهر تاریخی ایران در فهرست میراث جهانی بهثبت رسید. پس ازاینرویداد، یزد در صدر مقاصد گردشگری فرهنگی و تاریخی بسیاری در سطح داخلی و خارجی قرار گرفت اما خرسندی یزدیها ازاینرویداد مهم عمر کوتاهی داشت و اپیدمی کرونا سبب شد که اینشهر و قرارگرفتنش در فهرست میراث جهانی بهدست فراموشی سپرده شود.
بازسازی برندِ یزد بر مدارِ زیستِ شهری و تجربههای نو
بهفراموشی سپردهشدن اینرویداد مهم اگرچه ناخوشایند است اما پایان راه نیست چون یزد این پتانسیل را دارد که با ریبرندینگ گردشگری باردیگر به دوران شکوه خودش بازگردد. میبایست جاذبههای تاریخی یزد بههمراه ایجاد جاذبههای جدید، باردیگر در داخل و خارج معرفی شود؛ اما این بهاصطلاح ریبرندینگ یا بازسازی برند نه بر مدارِ بنای تاریخی؛ بلکه باید بر مدارِ یک زیست شهری نو که گردشگر را بهسمت تجربهمحوری و بازدید از جاذبههای نو سوق دهد، صورت گیرد.
نبودِ پرواز مستقیم خارجی؛ پاشنه آشیلِ یزد در مثلث گردشگری ایران
اما بیتردید یکی از چالشهای قابلتأمل یزد در عرصه گردشگری یعنی، نبودِ پرواز مستقیم خارجیست؛ خلائی که نقش مهمی در کاهش حضور گردشگر داخلی و خارجی دارد. مثلث گردشگری ایران متشکل از اصفهان و شیراز و یزد است. دراینمثلث اصفهان و شیراز از پرواز مستقیم خارجی برخوردارند و نبودِ چنین زیرساختی در یزد باعث شده که اکثر تورهای خارجی برای کوتاهکردن مدتزمان و هزینههای سفر، یزد را از برنامه سفر خود حذف کنند. درحالیکه مسافر بهراحتی به فرودگاه اصفهان، شیراز و تهران وارد و خارج میشود و پروازهای مستقیم و ایرلاینهای خارجی دراینفرودگاهها نشستوبرخاست دارند. فارغ از تورهای خارجی این ضعف حملونقل برای مسافران داخلی هم وجود دارد. شما برای گرفتن بلیت پرواز، قطار و اتوبوس میبایست از روزها و هفتهها قبل اقدام کنید که همینمسئله ضربه سنگینی به این مقصد گردشگری وارد کرده است. البته جای بسی تأسف است که باید به اینموارد، اینموضوع را هم اضافه کرد که طبق آمارها، درحالحاضر ظرفیت قطار یزد برای جابهجایی مسافر درمقایسهبا پیشازکرونا بهطور روزانه حدود ۸۰درصد کاهش یافته که این کاهش چشمگیر جای تأمل بسیار دارد.
دلزدگی از فعالیت در عرصه گردشگری یزد
و درپایان باید از جای خالی برخی مدیران سخن گفت که باعث شده بودند تمام فعالان گردشگری بدون چشمداشت مثل دانههای تسبیح درکنارهم فعالیت کنند و اکنون خلأ آن سبک مدیریتی و برنامهریزیها کاملاً مشخص است. آنزمان تمام ارکان گردشگری یزد از حرفهای تا آماتور بهسهمخود در بازنشر و معرفی یزد فعالیت میکردند، جشنوارههای درخوری برگزار میشد و متأسفانه اینک هیچ هماهنگی و تعاملی وجود ندارد و همه بهنوعی از فعالیت دراینعرصه دلزده شدهاند.