سخن مدیرمسئول
بیمه بازنشستگان کشوری یا بیمه سرکاری؟!
بالاخره نمردیم و معنی بیمه خدمات درمانی بازنشستگان کشوری را هم فهمیدیم که نمونه آن حتی در کشورهای توسعهنیافته جهان هم پیدا نمیشود! اینمورد خاص کشور ماست که چنددهنفر در میدان فاطمی تهران در بهترین ساختمان، بهاصطلاح کارشان رسیدگی به بیمههای خدمات درمانی قشریست که حداقل 30سال از عمر خود را در ادارات کشور گذراندهاند و بهترین ایام عمر که همانا جوانیست را صرف کردهاند تا چرخ مملکت بچرخد و کشور سر پا بماند. وقتی وارد این مکان و مکانی دیگر در شمالغرب میدان فاطمی یعنی مقر کارکنان صندوق بازنشستگی کشوری میشویم، در راهروهای این صندوق، روزانه صدهانفر برای رتقوفتق امور درمانی خود مراجعه میکنند که نشان میدهد، در سر راه درمان این قشر عظیم، چه مشکلاتی نهفته است که حکایت از عدم توجه کافی صندوق بازنشستگی کشوری به زیرمجموعه خود است که بهراستی اینهمه دمودستگاه و کارمند، به چهکاری مشغول هستند که سراسر امور آن، عامل سردرگمی و نگرانی قشر زیاد بازنشستهایست که در دوران پیری و کهولت، شرایط بسیار سختی را ازنظر سلامتی دارند؛ یعنی در این دوران براساس قراردادهای منعقده میان این صندوق و بیمههای موجود در کشور که در اصطلاح به آن بیمه خدمات درمانی گفته میشود، مفهوم و معنی این قرارداد، فقط و فقط بازی با کلمات است؛ چراکه بسیاری از داروها مشمول بیمه نمیشوند. هر بازنشسته در سال فقط حق دارد که یکبار از آزمایشگاه آنهم تا حداکثر یکمیلیون و دویستهزارتومان بهره ببرد؛ یعنی اگر درطول سال دو مرتبه نیاز به آزمایشگاه تشخیص بیماری داشته باشد، فقط تا سقف زیر یکمیلیون و دویستهزارتومان میتواند از خدمات کانون استفاده کند و برای بقیه خرج درمان باید از جیب خالی خود استفاده کند! یا بسیاری از داروهای حیاتی شامل خدمات بیمهای نمیشود و بهعبارتی فقط 10 قرص استامینوفن و چند ورق آنتیبیوتیک مشمول تعهدات بیمه است! یا اگر بازنشسته برای عکسبرداری اندامهای مختلف خود از هزینهای بالای یک حداقل تعیینشده که موردقبول صندوق بازنشستگی بوده است، تجاوز کرده باشد، بقیه هزینه را بیمه قبول نمیکند و خدا کند که بازنشسته بختبرگشته نیاز بهعمل جراحی نداشته باشد وگرنه باید فرش زیر پایش را بفروشد تا بتواند چند صباحی بیشتر زنده باشد. آیا این تعهد بیمهگزار کافیست؟ در این عصر و زمانه که داروها تا 400درصد در دوسال اخیر افزایش قیمت داشته است یا هزینههای عکسبرداری و آزمایشگاهی که تا دودههپیش تمامی هزینهها را بیمه پرداخت میکرد، اکنون با هزینههای چندبرابری، باید بیمهشده پرداخت کند. ایکاش اینهمه دفترودستک و کارمند و کارگر، در این صندوق مشغولبهکار نبودند که بهگفته قدیمیها بگوییم آفتابه و لگن هفت دست؛ ولی شام و نهار هیچ! و این سرنوشت محتوم قشر بازنشسته خدمات کشوریست که عنان و اختیار خدمات درمانی این قشر بزرگ را برعهده دارد. ازسویدیگر اکثر پزشکان، داروخانهها، آزمایشگاهها و تصویربرداران در زمان مراجعه بیمار، از او ویزیت دریافت میکند تا بعداً بتواند مبلغ را از بیمهگزار دریافت کند که آنهم زهی خیال باطل! هنوز بازنشستگان نتوانستهاند هزینه درمان سال 1403 را بعد از گذشت یکسال دریافت کنند و بیمهگزار یعنی بیمه ملت برای پرداخت امروز و فردا میکند. صندوق بازنشستگان هم اقدامی برای وصول نمیکند و متأسفانه سهسال است که بیمهگزار را تعویض میکند. در سال 1402 بیمه آتیه و در سال 1403 بیمه ملت و اینک در سال 1404 بیمه دانا عهدهدار خدمات درمانی نصفونیمه بازنشستگان کشوری هستند. امیدواریم سال آینده بازهم بیمهگزار تعویض نشود تا موجب سردرگمی بیشتر نباشد.