نقد و نظری بر نمایش «افسانه پرِ طلایی»
ترکیب هنرمندانه صحنه، بازی و موسیقی
سهیلا انصاری
نمایش «افسانه پرِ طلایی» بهکارگردانی علی شاهصفی؛ تجربهای رنگارنگ و خیالانگیز است که با داستانی پرکشش، بازیهای دقیق و طراحی صحنهای پویا، نهتنها کودکانونوجوانان؛ بلکه بزرگسالان را نیز با خود همراه میکند و جهانی سرشار از احساس، خانواده و ماجراجویی میسازد. این نمایش از آندسته آثاریست که بهخوبی نشان میدهد تئاتر کودکونوجوان میتواند فراتر از سرگرمی صرف باشد و برای مخاطب بزرگسال نیز تجربهای تازه و قابلاحترام رقم بزند. شاهصفی درایناثر، دنیایی خیالانگیز؛ اما ریشهدار در مفاهیم خانوادگی خلق کرده که نهتنها کودکان را با خود همراه میکند؛ بلکه بزرگسالان را نیز به تأمل و لذت میرساند. در مرکز روایت، رابطه پدر خانواده و دخترانش قرار دارد؛ رابطهای صمیمی، قابللمس و کاملاً باورپذیر. این نمایش، تفاوتهای تربیتی درون یک خانواده را با جزئیاتی دقیق و گفتوگوهایی درست به تصویر میکشد: دو دختر که دلمشغول ظاهر، دارایی و جلال دنیا هستند و «آنا» که با نگاهی عمیقتر، اهل کتاب، خرد و هدفگذاریست. درخواست «آنا» برای «پر طلایی» در برابر خواستههای سطحی خواهرانش، نقطه عزیمت داستانیست که جهان اخلاقی نمایش را شکل میدهد. بازی «آنا» از نقاط اوج نمایش است؛ بازیگری که با تسلط بر بدن، لحن و دیالوگگویی، مسیری پرفراز و فرود را با چنان ظرافتی طی میکند که تماشاگر کوچکوبزرگ را بهدنبال خود میکشاند. او در نقش نجاتدهنده سرزمینی که بهدست پادشاه سیاهی طلسم شده، حضوری سرشار از احساس دارد و شخصیتش بهتدریج رشد میکند؛ رشدی که کاملاً طبیعی و قابلباور است. بازیگر نقش پدر نیز با انرژی و صداقت روی صحنه ظاهر میشود. حس پدرانه، احترام، نگرانی و محبت در رفتار و نگاه او مشهود است و به ستون احساسی نمایش بدل میشود؛ ستونی که به استوارشدن روابط خانوادگی در درام کمک شایانی کرده. یکی از امتیازهای بزرگ «افسانه پر طلایی»، طراحی دکور پویا و درحالتغییر آن است. هر صحنه با ایده تازه و طرحی منحصربهفرد شکل میگیرد و همینموضوع باعث میشود فضای نمایش همواره زنده، متحرک و جذاب بماند. المانهای صحنه نهتنها از عناصر زیباییشناسانه برخوردارند؛ بلکه کاملاً کاربردی و باورپذیرند و برای کودک و بزرگسال پلی میان خیال و واقعیت میسازند. گروه حرکت از بخشهای درخشان نمایش است؛ حرکاتی هماهنگ، طراحیشده و چشمنواز که فضا را دگرگون میکند و لایهای جدید به بیان داستانی میافزاید. آواهای تولیدشده توسط گروه در لحظات حساس، سکوت صحنه را میشکند و ضرباهنگی احساسی میسازد که تأثیر آن مستقیم بر دریافت مخاطب است. در کنار همه اینها، موسیقی زنده «ساغر معینفرد» روحی تازه به نمایش بخشیده. ریتم موسیقی بهدرستی با حالوهوای هر صحنه هماهنگ بوده و فضایی لطیف، خیالانگیز و آرام ایجاد میکند. طراحی گریم نیز بهخوبی با فضای فانتزی نمایش همخوان است و ازنظر بصری بر جذابیت اثر میافزاید. درمجموع، نمایش «افسانه پرِ طلایی» اثری کامل، زیبا و سرگرمکننده با لایههایی تربیتی و انسانی است که نشان میدهد چگونه میتوان برای کودکان قصه گفت؛ اما دل بزرگسالان را نیز با خود همراه کرد. شاهصفی با این نمایش ثابت میکند تئاتر کودک میتواند جسور، چشمنواز، اندیشمندانه و درعینحال لذتبخش باشد.