قرآن تا چه اندازه پاسخگوی نیازهای تربیتی ماست؟
قرآن تا چه اندازه پاسخگوی نیازهای تربیتی ماست؟این سوال مبنایی و بسیار مهمی است که پاسخگویی به آن نیازمند دانستن مقدماتی علمی و تخصصی در حوزهی مفهومشناسی تربیت، مبانی، اصول، روشها، و اهداف از نظر گاه قرآن است. مفهومشناسی تربیت، مقصود از تربیت کشف قانونمندیهای حاکم بر قوا و استعدادهای انسان است. جریان تربیت میکوشد استعدادهای بالقوهی انسان را با ایجاد زمینههای مناسب به فعلیت برساند تا انسان مظهر فضائل اخلقی شود. برای درک این تعریف از تربیت باید آن را از دو دانش مشابهش متمایز ساخت. این دو حوزه از دانش عبارتند از علم نفس فلسفی و اخلاق. علمالنفس فلسفی که در آن ساحتهای وجود انسان مطرح میشود. این دانش به معرفی قوا و استعدادهای انسانی میپردازد. به طور مثال در بحثهای انسانشناسی قرآنی گفته میشود انسان دارای قوای شهوت، غضب، عقل و… است. شهید مطهری در آثارشان میفرمایند: انسان دارای دو من است. من سفلی و من علوی (دانی و عالی)، که هریک از این منها دارای استعدادهایی هستند. انسان در تربیت از زمینههایی استفاده میکند تا این استعدادها به فعلیت برسند. اما چالش اساسی و مهم در این است که کدامیک از استعدادها باید به فعلیت برسند؟
عدهای گمان میکنند تنها باید استعدادهای من عالی به فعلیت برسد ولی اسلام معتقد است همهی استعدادها باید به فعلیت برسند اما استعدادهای من دانی در حکم وسیلهای برای رشد و شکوفایی من عالی هستند. به بیان دیگر این که اصالت در اسلام با استعدادهای من عالی است و استعدادهای من دانی وسیله هستند.
اگر استعدادهای من سفلی، فعلیت یابند، باید در راستای من علوی باشد و این تفاوت تربیت اسلام با تربیت سکولار است. پس در انسانشناسی و علمالنفس فلسفی، فقط قوای انسانی را میشناسیم ولکن چگونگی فعلیت دادن آنها دیگر در حیطهی علم تربیت است و نه علمالنفس./حجت الاسلام عبدالحسین خسروپناه/ مهر