گفتوگو با علیاکبر عبدالرشیدی
چرا گفتوگوهای تلویزیونی جذاب نیستند؟
مدتیست که برنامههای تلویزیونی بهسمت مهمانمحوری پیش رفتهاند و با دعوت از چهرههای سیاسی، هنری، فرهنگی، ورزشی و... تلاش میکنند تا دایرهی مخاطبانشان را افزایش دهند. اما بهنظر میرسد که چهرهها، سوالات و پاسخهای تکراری مانعی برای رسیدن آنها به هدفشان شدهاست. به اعتقاد بسیاریاز اهالی رسانه، برنامههای گفتوگومحور قوانین و شاکلهی مشخصی دارند که عموما در برنامههای رسانهی ملی فراموش میشوند. به گزارش ایسنا، علیاکبر عبدالرشیدی؛ روزنامهنگار و مجریکارشناس باسابقهی برنامههای تلویزیونی با بیان اینکه در همهی دنیا برنامههای گفتوگومحور جزو پربینندهترین و محبوبترین برنامههای تلویزیونی محسوب میشوند، اظهار کرد: «شاید بتوان بعداز مسابقات و سریالها، برنامههای گفتوگومحور را جزو برنامههای پربینندهی تلویزیونی برشمرد؛ بهصورتیکه حتی گاهی برخیاز برنامههای گفتوگومحور رکورد برنامههای دیگر را هم میشکنند؛ برای مثال، برنامهی اپرا از پربینندهترین برنامههای تلویزیونی آمریکاست یا مصاحبههای سیاسی لری کینگ، از شهرت بالایی برخوردار است». او ادامه داد: «بهطورکلی، برنامهی گفتوگومحور به این معنا نیست که دو نفر بنشینند و بدون سناریو و دکوپاژ هنرمندانه و حرفهای فقط صحبت و سوالوجوابهایی را از حافظه مطرح میکنند که مخاطب میتواند بهراحتی آنها را حدس بزند؛ همین موضوعات باعث میشود تا جاذبهی این برنامههای گفتوگومحور کم شوند. در برخیاز برنامههای گفتوگومحور تلویزیونی مشاهده میکنیم که از شخصیتهایی در برنامه دعوت میشود که نهتنها در گذشته، بلکه در همان ایام هم مخاطبان بارها صحبتهای آنها را شنیدهاند و چون حوزههای مورد بحث و جنس سوالات کاملا مشخص است، میتوانند حدس بزنند که چه سوالاتی از این افراد پرسیده میشود و آنها هم چه پاسخهایی را ارائه میدهند». این مجری تلویزیونی با اشاره به نحوهی شناسایی و دعوت از مهمانهایی که در برنامههای گفتوگومحور حضور پیدا میکنند، گفت:«خیلیاز برنامههای تلویزیونی در دنیا، برای پیداکردن آدمهایی که در حوزههای مختلف صاحبنظر باشند، ستادهایی دارند که بتوانند آنها را شناسایی کنند و از حضور آنها در برنامههایشان بهرهمند شوند. گاهی موضوعات بهقدری ریز میشود که متخصصی در حوزهی جنوب لبنان با متخصصی در حوزهی لبنان بسیار فرق میکند و سعی میشود از این افراد بهصورت پیوسته و پشت سر هم استفاده نکنند؛ اما مهمتر از همهی اینها در برنامههای گفتوگو محور، استفاده از الگوی هرم وارونه است. ما باید بتوانیم سوالات را با رعایت فرم و قانون هرم وارونه استفاده کنیم تا جاذبه و تعلیق بیشتری در آن برنامه وجود داشته باشد و مخاطب آن را دنبال کند». عبدالرشیدی با اشاره به سوالاتی که در برنامههای گفتوگو مطرح میشود، اظهار کرد: «به کرات مشاهده شده که در برنامههای گفتوگومحور، سوالات بهصورت چندمجهولی مطرح میشوند؛ به این معنی که سوال با پیچیدگیهایی مطرح میشود و طبعا پاسخی هم که به آن داده میشود، پیچیدهتر از خود سوال است؛ اما باید به این نکته توجه کرد مخاطب این برنامهها الزاما صاحب دانش گستردهی تخصصی در این حوزهها نیست. ممکن است برخی از مخاطبان از این دانش تخصصی بهرهمند باشند؛ اما الزاما مخاطبان عام دانش تخصصی ندارند که بتوانند سوال و پاسخهای پیچیده را دنبال کنند. همین سوال و پاسخهای طولانی و پیچیده باعث میشود که مخاطب ارتباطاتش را با برنامه از دست بدهد. متأسفانه این عارضهایست که حتی گاهی در برنامههای علمی هم مشاهده میشود؛ بهطوریکه گاهی مخاطبان ترجیح میدهند خودشان بعدا موضوع مورد بحث را مطالعه کنند». او همچنین با تاکید بر لزوم استفاده از زبان فاخر در برنامههای گفتوگومحور، گفت: «این برنامهها همانطور که از اسمشان نیز مشخص است، باید گفتوگومحور باشند و در آن گفتوگوها هم باید از زبان فاخر، بیانات شفاف و جملهبندیهای سلیس استفاده شود؛ چراکه این نوع ادبیات کمک میکند مخاطبان بتوانند سوال و جوابها را بعدا در ذهنشان بازسازی کنند. گاهیاوقات در برنامههای گفتوگومحور زبان، لغات، جملات و حتی ضربالمثل و شعرهایی را شاهد هستیم که به غلط عنوان میشوند و بههمینخاطر هم مخاطب ارتباطش را با آن برنامه از دست میدهد». عبدالرشیدی با اشاره به نقش مجریها در برنامههای گفتوگومحور، اظهار کرد: «نکتهی مهم دیگر که در جامعهی ما تبدیل به یک رسم شده، اینست که مجری یا همان کسیکه سوال را مطرح میکند، گویا فقط قرار است سوال را مطرح کند و قرار نیست که مطمئن شود پاسخی که دریافت میکند، پاسخ خودش یا اینکه پاسخ درست، علمی و منطبق با آمار و اطلاعات درست است. اگر مجری در میانهی صحبتهای فرد مصاحبهشونده وارد بحث شود و خواهش کند که به پرسش مطرح شده، پاسخ بدهد یا اینکه بگوید این آمار، نقل قول، اسم و... غلط است، بیاحترامی محسوب میشود و این موضوع تا آنجا پیش میرود که به همان اصطلاح پایه میکروفون میرسیم که گاهی گفته میشود بعضی از مجریان تلویزیون و خبرنگاران فقط سوال میکنند و پاسخهای طرف مقابل را فقط میشنوند، بدون اینکه بدانند و دانش داشته باشند که آیا پاسخ مطرح شده درست است یا نه؛ به همین علت است که گاهی در برخی از برنامههای گفتوگومحور سوالات بسیار کم و جوابها بسیار طولانی میشود و مخاطب مجبور است بنشیند و بیشاز ۱۰ دقیقه به یک پاسخ گوش کند». او با بیان اینکه برخیاز کارشناسان تلویزیون معتقدند که زمان ارتباط مخاطب با تلویزیون نمیتواند حداکثر بیشاز پنج دقیقه دوام بیاورد، خاطرنشان کرد: «اگر مخاطب نتواند ظرف پنج دقیقه با برنامه ارتباط برقرار کند، حتما این ارتباط قطع میشود. در گذشته که کانالهای تلویزیونی محدود بود، قطع ارتباط مخاطب یا منجر به خاموششدن یا قطع ارتباط میشد؛ ولی امروز شرایط فرق کرده و وسایل ارتباطی تلویزیون با مخاطبان بسیار متنوع شدهاست؛ یعنی درصورتیکه مخاطب جذب برنامه نشود، سریعا کانال را عوض میکند. بهخاطر همین، خیلیاز شبکههای تلویزیونی معتقدند که نباید مخاطب را بیشتر از یک دقیقه رها کرد». این مجری تلویزیون در ادامه اظهار کرد: «بههمینخاطر آگهی و درآمد ناشی از آن در برخی از کانالهای تلویزیونی نقش حیات و ممات را بازی میکند. چون اگر شبکهای مخاطب کمی داشته باشد، طبعا آگهی کمتری دریافت میکند و رقابت بر سر درآمد بیشتر است. از طریق درآمد، رقابت بر سر تولید برنامهی جذابتر برای داشتن مخاطب بیشتر است؛ بههمینعلت این ارتباط به هر طریق حرفهای ممکن باید در تلویزیون حفظ و این اتفاق مگر با رعایت برخی مولفهها امکانپذیر نمیشود. یکیاز این مولفهها حفظ هویت تصویری، نور، صدا، دکور، نوع نشستن و لباس، گریم مهمانان و... است. اینها مولفههایی برای زیبایی نیستند؛ بلکه رعایت این مولفهها برای بالاتربردن جاذبههای ارتباطی مخاطب است. نکتهی دیگر دکورهاییست که در برنامهها استفاده میشوند. دکور میتواند یک برنامه را تعریف کند. همچنین سادهگویی، از دیگر مولفههای مهمیست که باعث میشود مخاطبان برنامه را دنبال کنند». او که معتقد است که سرعت نیز یکیاز مولفههاییست که باعث میشود ارتباط میان مخاطبان و برنامه حفظ شود، او گفت: «پاسخها باید در سادهترین بیان قابل فهم و در سلیسترین و فصیحترین زبان از لحاظ کاربرد کلمات، ساخت جملات و توقفهای مناسب مطرح شود. امروز نهتنها در تلویزیون بلکه در رسانههای دیگر هم این موضوع بهعنوان یک اصل مطرح میشود که باید بتوان با کمترین زمان، قویترین بیان را داشت». عبدالرشیدی اظهار کرد: «از لحاظ روانشناسی رسانه و تلویزیون نیز مخاطبان همیشه دوست دارند شاهد یک مهاجم و بحث جذاب میان مخالف و موافق باشند. اینکه در یک برنامه سوالکننده و سوالشونده هر دو یک موضوع را مطرح کنند و طرف اول حرفی بزند و طرف دوم هم آن موضوع را تایید کند، اصلا جالب و جذاب نیست. از قدیم در ورزش و هنرهای نمایشی وجود جاذبه مهاجم و و رودرویی وجود داشتهاست و از عوامل تاثیرگذار در اینجا کشش در مخاطبان محسوب میشود. باید در قبال طرح سوال جدی، پاسخ جدی نیز داده شود. باید سوالات شفاف، صریح و کوتاه و پاسخها هم شفاف، صریح، کوتاه و قانعکننده باشند و اگر قانعکننده نبود، مجری باید این فرصت را داشته باشد که بحث را تاآنجایی پیش ببرید که پاسخ حاصل شود». عبدالرشیدی افزود: «در رسانه بحث اغنا بسیار حائز اهمیت است؛ اگر اغنا صورت نگیرد، همیشه موضوع مطرح شده، میتواند موجب ابهام شود. یکیاز وظایف رسانه، ایجاد همسویی در جامعه و کمک به ایجاد در رشد فکری و زمینهی تحلیلی و عقلانی بیشتر است. اگر قرار باشد رسانه با طرح این نوع سوالات ابهامها را در میان مخاطبان افزایش دهد، حتما یکیاز عوامل قطع ارتباط خواهد شد». این مجری باسابقه در پایان سخنانش یادآور شد: «برنامههای گفتوگومحور هم همانند برنامههای دیگر در یک رسانه سهمی دارد و باید به همان اندازه تولید شوند».