• شماره 1108 -
  • 1395 پنج‌شنبه 16 دي

نگاهی به علل اجتماعی گرایش جوانان به سیگار

فصلی که دود می‌شود!

مهرد‌‌‌اد‌‌‌ ناظری

لطفا سیگار نکشید! نه، اشتباه نکنید. نمی‌خواهیم در مورد مضرات سیگار صحبت کنیم یا اینکه بگوییم سیگار تا چه حد برای سلامت مضر است. فکر می‌کنم آن‌قدر همه در این مورد شنیده‌ایم که گوش‌مان پر از نصیحت و موعظه شده است؛ اما وظیفه و مسئولیت مدنی ایجاب می‌کند که در مورد نکشیدن سیگار بنویسیم و آ‌ن‌قدر بنویسیم تا دلهره‌مان از دود شدن عمر و سلامت جوانان کمتر شود. بهتر است این موضوع را از زاویه‌‌ای دیگری بررسی کنیم و به علل اجتماعی این قضیه بپردازیم. این‌روزها جوانان بیشتر از گذشته سیگار کشیدن را تجربه می‌کنند و آمارها هم نشان می‌دهد سن کشیدن سیگار بسیار پایین آمده؛ به‌طوری‌که در جهان بچه‌ها در مدارس ابتدایی هم با طعم تلخ این دود سفید آشنا هستند. اینکه چرا جوانان در قرن بیست و یک بیشتر سیگار می‌کشند، در قرنی که بیشتر از گذشته ممنوعیت‌ها و محدودیت‌ها در مورد آن اعمال می‌شود و حتی در بسیاری از کشورها و شهرها از جمله ایران کشیدن آن در اماکن عمومی ‌ممنوع شده، موضوعی است که نیاز به بحث و تامل بیشتری دارد. محققان معتقدند؛ جوانی که تاکنون تجربه‌ای از سیگار کشیدن ندارد، وقتی با گروهی از دوستانش به کافی‌شاپ یا رستوران می‌رود، با دیدن سیگار در دست آنها تمایل بیشتری برای یک بار تجربه کردن آن دارد، به‌خصوص وقتی با جملاتی نظیر بیا بابا پکی بزن، با یک پک سیگاری نمی‌شوی، ما که سیگاری نیستیم، سیگار کلاس داره و... مواجه می‌شود، ‌احتمالا برای اینکه از قافله رقابت با دوستان عقب نماند، آن را تجربه می‌کند؛ به طور کلی وقتی رفتار فرد با عوامل بیرونی همخوانی نداشته باشد، برای حفظ هم‌نوایی خود با محیط، دست به اقداماتی می‌زند که می‌تواند با اصول اساسی ذهنی و احساسی او همخوانی نداشته باشد که مصرف یک‌بار سیگار در محافل عمومی ‌و مکان‌های تفریحی نمود واقعی این قضیه است که جوانان برای عقب نماندن از قافله دوستان یا کم نیاوردن در مقابل دیگر افراد، کشیدن سیگار را تجربه می‌کنند و چون هر نوع کم‌آوردن در سنین نوجوانی و جوانی، هزینه‌های سنگینی از لحاظ شخصیتی دارد، آنها ترجیح می‌دهند به‌ویژه درخصوص برخی رفتار‌های اعتیادآمیز کم نیاورند. فستینگر معتقد است: «انسان‌ها بیشتر ترجیح می‌دهند واقعیت را دوباره تفسیر کنند، نه اینکه نگرش خود را تغییر دهند.» درست به همین دلیل است که توجیه و استدلالات منطقی بی‌پایه و اساس از وضع موجود جایگزین اصول اساسی درون هر فرد می‌شود. حال اگر از برخی از این جوانان بپرسید که چرا سیگار را تجربه کردید یا چه عواملی باعث شد برای اولین بار جذب این ماده مخدر شوید، می‌گویند: «اگر ما در جمع دوستان سیگار نکشیم، به ما انگ بچه سوسول خواهند زد و این برای ما به منزله افت تلقی می‌شود.» اگر بگوییم که جذب شدن نوجوانان و جوانان، بیشتر از ترس انگ‌ها و برچسب‌هایی است که منزلت و پرستیژ آنها را زیر سوال می‌برد، سخنی به گزاف نگفته‌ایم. جوان امروز سیگار را انتخاب می‌کند؛ چون این انتخاب او را بیش از گذشته در ساختار اجتماعی گروهی‌اش تقویت می‌کند و به او ظرفیت بالاتری برای بروز خود و شرکت در مجامع دوستان می‌دهد؛ البته نباید خیلی هم نگران بود. دست ما آن‌قدرها هم که به نظر می‌آید، بسته نیست؛ چون عموما بهترین فرصت برای ایجاد رابطه در اختیار ما قرار دارد، به شرط آنکه به‌موقع استفاده کنیم و تا دیر نشده کاری کارستان انجام دهیم. 
یکی از این اقدامات، جذابیت بخشیدن به پیامی ‌است که ما می‌فرستیم؛ چون آنچه باعث می‌شود جوان احساسی بخواهد در گروه همسالان ادغام شود، به جذابیت‌های پیام ارسالی توسط دوستان و به‌ویژه افراد با نفوذ گروه بستگی دارد. حال اگر ما بتوانیم برای جوانان چنین فضایی فراهم کنیم که آنها به ما نزدیک شوند، به طور یقین رشد رفتار‌های نابهنجار در آنها کمتر خواهد شد. عموما چون ما توانایی تولید پیام‌های جذاب را نداریم، جوانان صدای ما را نمی‌شنوند و اینجاست که فرآیند قانع‌سازی آنها بسیار مشکل خواهد شد و آنها در ورطه جذب در جامعه دوستان و دور شدن از ما قرار می‌گیرند. هنوز هم بسیاری از پدر و مادرها برای مقابله با سیگاری شدن جوانان‌شان از کلام و گویش‌های تنبیهی استفاده می‌کنند. نتایج یک تحقیق در دانشگاه آمریکا AUHS در سال 2007 نشان می‌دهد که تنبیه و استفاده از رفتار‌های نامناسب، روحیه جوانان را پرخاشگرتر و گرایش آنان را به موادمخدر بیشتر می‌کند. طبق این تحقیقات، انحرافات و کجروی‌های اجتماعی و احتمال استفاده از سیگار در میان این‌گونه خانواده‌ها چهار برابر بیشتر از دیگر خانوادهاست و چون رفتار خشونت‌آ‌میز باعث گسست رابطه فرد با خانواده می‌شود، می‌تواند نتایج مخرب‌تر بیشتری مثل فرار از خانه، گرایش به دیگر موادمخدر، خودکشی و حتی قتل را در پی داشته باشد. متاسفانه مشکلی که امروز وجود دارد این است که خانواده‌ها و نظام آموزش و پرورش نتوانسته‌اند در بازتولید هنجار‌های همسو با رفتارها و عقاید جوانان، توفیقی داشته باشند و همین معضل، باعث کم‌فروغی پیام ارسالی آنها شده است. بسیاری از جوانان سیگاری معتقدند؛ اگر سیگار چیز بدی است پس چرا ستارگان سینما، برخی ورزشکاران و بسیاری از مشاهیر جهان سیگار می‌کشند. واقعیت این است که پاسخ دادن به منطق و ادله جوانان کار ساده‌ای نیست. تجربه هم نشان داده که در هیچ جای دنیا با گفتن لطفا سیگار نکشید، گرایش به سیگار کم نشده و از تعداد سیگاری‌های کره زمین کاسته نشده است. طبق اصول روان‌شناسی اجتماعی ثابت شده است که متقاعد کردن افراد، کار دشوار و پیچیده‌ای است و بیشتر افراد در برابر پیام‌هایی که با علایق آنها همخوان باشد، مقاومت می‌کنند و به تعبیری، شاهد بروز اثر معکوس آن خواهیم بود. با توجه به اینکه روی تمام بسته‌های سیگار نوشته می‌شود که مواد مخدر برای سلامت مضر است و هر سال در کنفرانس‌ها و میزگرد‌های تلویزیونی از آثار منفی آن بر سلامت و بروز بیماری‌هایی مثل سرطان، بیماری‌های قلبی عروقی و مشکلات تنفسی، ریوی و... صحبت می‌کنند، بازهم سیگار یگانه یار و همدم سیگاری‌ها تلقی می‌شود. 
دکتر اشمیت، متخصص آسیب‌های اجتماعی معتقد است: «امروز رقابت گسترده‌ای میان تولیدکنندگان سیگار وجود دارد؛ چون در هیچ دوره‌ای از تاریخ تا به این حد مردم متقاضی استفاده از این کالا نبوده‌اند». در ایران نیز علی‌رغم وجود موانع بسیار زیاد در واردات سیگار، بازار انباشته از انواع سیگار‌های لوکس و متنوعی است که هرکدام به بخشی از سلیقه‌های مشتریان فراوان این کالا پاسخ می‌دهد که البته وفور و گسترگی آن در بازار نشان از علاقه و اشتیاق روزافزون همه اقشار و به‌ویژه جوانان به این ماده مخدر دارد. در تحقیقی محقق شد که زمان صرف شده برای تهیه خوراک در کشور‌های اروپایی سه تا چهار دقیقه، پوشاک هفت تا 10دقیقه و خرید سیگار 10 الی 20 دقیقه است؛ اما این زمان در کشور‌هایی مثل ایران کاملا برعکس است در تمام سوپرمارکت‌ها، کیوسک‌های روزنامه‌فروشی و حتی در اغذیه‌فروشی‌های شهر و کنار خیابان‌ها، اگر نگوییم 24 ساعته ولی تا پاسی از شب شاهد فروش سیگار هستیم. گویا در زمینه مصرف سیگار بتدریج ایران گوی سبقت را از بسیاری کشورها ربوده است. طبیعی است که گسترش فرهنگ مصرف‌گرایی در جامعه و تمایل افراد برای استفاده از کالا‌های ارائه شده و دسترسی و رویت آسان به کالا‌هایی ازجمله سیگار می‌تواند به گرایش بیشتر افراد به این‌گونه موارد منجر شود و این خود زمینه را برای استفاده بیشتر و ناصحیح و بروز آسیب‌های متعاقب آن فراهم می‌آورد. حال به نظر می‌رسد با توجه به جایگاه مهم و تاثیرگذار خانواده بر اعضای آن باید شرایط را برای برقراری هرچه بیشتر امنیت اخلاقی در خانواده فراهم کرد تا اولین مراحل شکل‌گیری شخصیت افراد، بر پایه‌هایی محکم و اصولی بنا شود که این مساله خود رشد و ثبات عاطفی و روحی افراد را دربر خواهد داشت. گفتنی است که از طریق خانواده‌هایی سالم و بهنجار بسیار راحت‌تر می‌توان الگو‌های درست را در ذهن جوانان درونی کرد. پس نباید این فرصت و امکان بالقوه را براحتی از دست بدهیم؛ همچنین اهمیت اطلاع‌رسانی و تبلیغات در زمینه منع سیگار را نیز نمی‌توان نادیده گرفت و با توجه به اینکه در دنیا تبلیغات سیگار ممنوع است؛ اما تولیدکنندگان این کالا از تکنیک‌های تبلیغی غیرمستقیم (مثل اسپانسر شدن برای سیگار کشیدن ستاره سینما در یک فیلم پرفروش) استفاده می‌کنند که متاسفانه در سال‌های اخیر در کشور ما هم مرسوم شده است. حال راهکار مقابله با این‌گونه تبلیغات که هر روز گسترش بیشتری می‌یابد، افزایش آگاهی‌های جمعی از طریق تبلیغات صحیح و اصولی در کنار شرایط موجود بازار تبلیغات است. ضمن اینکه پیشنهاد می‌شود در مدارس نیز درسی با عنوان آسیب‌های اجتماعی برای همگان توسط متخصصان این رشته تدریس شود تا سطح آگاهی افراد جامعه را از سنین کودکی و نوجوانی که بسیار تاثیرگذار است، ارتقاء بخشیم و جامعه را پیش از تکثیر آسیب‌ها واکسینه‌کنیم./*جامعه‌شناس و عضو هیئت علمی دانشگاه

ارسال دیدگاه شما

روزنامه در یک نگاه
هفته نامه سرافرازان
ویژه نامه
بالای صفحه