حقوق و دستمزد چگونه تعیین میشود؟
ناصر بزرگمهر
این چهارمین یادداشت است که من در موضوع فیشهای حقوقی نوشتهام، فکر میکنم مهمترین وظیفه روزنامهنگار، فاصله گرفتن از احساسات شخصی و روی آوردن به واقعیت است، تا شاید با کشف حقیقتی در هر موضوع بتوانیم به عدالت اجتماعی نزدیکتر شویم. دوستی بر یادداشت هفته قبل در مورد «مدیریتهای ارزشمند و سریال حقوق و دستمزد» برایم نوشته است که کاملا موافقم، ولی اگر سیاسیکاری رهایمان کند و از عقل و خرد استفاده کنیم، بعد هم آرزو کرده است که ایکاش صدای شما بلندتر بود و دیگری برایم نوشته است یکی از اهداف انقلاب اسلامی، عدالت اجتماعی بین آحاد مردم و مسئولین بود، کسی که دویست میلیون تومان حقوق میگیرد با کسی که یک میلیون تومان میگیرد متفاوت است و هیچوقت اون نجومی بگیر نمیتواند حال ضعیف را درک کند. سومین نفر هم نوشته که کسی منکر کار و مدیریت نیست اما به چه قیمت و مثلا 30 میلیون تومان به غیر از پاداشها و غیره، اگر فردی ممتاز یا نابغه باشد حسابش جداست، ولی آیا مدیران ما بیل گیتس هستند و بعد هم کمی تهدید کرده که این چیزها را ننویس (که نمیدانم چرا) و چهارمین خواننده هم پیام گذاشته که شاخصهای عدالت اجتماعی بر مبنای حقوق و دستمزد امکانات رفاهی از قبیل نوع کار، مسکن و تسهیلات آموزش و پرورش تا سطح دانشگاه و دیگر پارامترهای رفاه نسبی در جامعه است، اما اختلاف فاحش طبقاتی و به دنبال آن درآمدهای غیرمتعارف و نجومی چه از طریق حقوقهای زیاد یا کسب و کارهای غیراصولی حاکی از بیبرنامه بودن مدیریتهای غیرمردمی است و نتیجه گرفتهاند که اگر طبقهبندی مشاغل بر حسب تحصیلات و تجربه اصولی تنظیم شود اختلاف حقوق و دستمزد به این شکل ناهنجار که اکنون وجود دارد نبود. نظریات متفاوت دیگری که جمع کردن و نوشتن همه آنها خود مقاله دیگری است و من به سهم خود از همه آنها که هم رای یا مخالف با نظر من هستند سپاسگزارم.بدیهی است که حقوق و دستمزد هم مثل سایر بخشهای اقتصادی شامل بخش خصوصی و دولتی است، در بخش خصوصی هر پرداختی قابل توجیه بوده و بر مبنای عرضه و تقاضا و نیاز صاحب کار و تخصص فرد انجام میشود و چون از کیسه بیت المال نیست، هر کسی هم میتواند با پول خودش، تصمیم درست یا غلط بگیرد و در مرحله اول از این طبقهبندی خارج است، هرچند که در نهایت پرداختهای بخش خصوصی و دولتی هم نمیتواند خیلی متفاوت باشد وگرنه به همدیگر ضربه خواهند زد و مهمترین ضربه در ایجاد فاصله طبقات خاص اجتماعی و فراهم کردن بستر تجملگرایی و روی آوردن به فرهنگ لوکس و استفاده از گران خریدن و متفاوت بودن و رشد چشم همچشمی و گرایش به بیفرهنگی و دور شدن از شرایط عمومی جامعه خواهد بود. اما با اینحال موضوع فیشهای نجومی و دریافتهای درست یا غلط دستمزدها ارتباطی با بخش خصوصی و نحوه خرج کردن ثروتمندان از جیب خودشان را ندارد. اما آنچه که مورد توجه مردم و رسانهها و نهادهای قضایی قرار گرفته است، پرداختها در بخش دولتی است، که آنهم باید فراتر از دولت دیده شود و شامل همه مواردی باشد که از خزانه عمومی و بیتالمال پرداخت میشود. در این طبقهبندی باید مشاغل گوناگون را تقسیمبندی کرد، از مشاغل ساده تا مسئولیتهای سنگین، از علم و تخصص تا خطرناک بودن و ریسکپذیری، از بیهنری امثال من تا هنرمندی امثال شما، از دانایی شما تا نادانی امثال من و همه این موارد را باید با کمی صبر و تامل و اندیشه بررسی کرد، تا شرایط قابل دفاعی را مطرح کنیم که هر روز جامعه شاهد بگومگوهای نابخردانه نباشد و وزیر و وکیل برای دستمزد یک پزشک متخصص در فلان نقطه محروم نیاز به توضیح و توجیه نداشته باشند. بدونشک یک گروه خواص هم باقی میمانند، آکتورها، ورزشکاران، هنرمندان، شومنها و امثالهم که همیشه در جوامع گوناگون وجود داشتهاند، کسانی که از توجه مردم به درستی یا غلط پول درمیآورند، این افراد به دلیل نیازهای روانی جوامع مورد توجه هستند و بسیار محبوب و دوست داشتنی بهشمار میروند، از دل مردم متولد شدهاند، خود مردم هزینه رشد آنها را با خرید بلیط فیلم و تئاتر و کنسرت و فوتبال و... میپردازند و شرایط رشد و پیشرفت آنها را فراهم میکنند، اما متاسفانه همین بخش هم بهدلیل آنکه در سرزمین ما همیشه زیر نظر دولتها بوده، مفهوم درستی نداشته و ورزشکار و هنرمند هم با پول و رانت دولتی به شهرت میرسند و چون اکثر این افراد سر در جیب دولت دارند، قابل کنترل و تعیین دستمزد در حد و اندازه خودشان هستند. در نهایت حداقل دستمزد یک نفر باید بتواند هزینه یک اتاق ده بیست متری و آب و برق و نان و پنیر و میوه و پیراهن و شلوار و جوراب و گاهی پلو خورش یک نفر را تامین کند، که متاسفانه حداقل دستمزد هشتصد و خوردهای هزار تومان تعیین شده فعلی کفاف این حداقلها را نمیدهد. حداکثر را هم باید با توجه به تخصص و دانش و ریسکپذیری و هنرمندی و علم و مسئولیتها به نحوی اعلام کرد که بهرهوری به صفر نزدیک نشود. به نظر میرسد که وقت آن رسیده که لیست مناسبی از همه مشاغل و مسئولیتها، حتی اگر ده هزار عنوان باشد، از کمترین تا پیچیدهترین تهیه کرد و با نظریات کارشناسی و بدون حب و بغض اعلام کرد.