سخن مدیرمسئول
رکود مسکن و تداوم آن
رکود مسکن که از اواخر سال 90 گریبان کشور را گرفتهاست همچنان جای خوش کرده و خیال ندارد تکانی حتی جزئی بخورد. گویی سایهای که بر سر بازار مسکن افتادهاست با توجه به شرایط موجود، خروج از آن رویایی بیش نیست. تاریخهای متفاوتی که از سوی مسئولان برای خروج از این رکود مطرح شده و تبلیغات فراوان پیرامون تسهیلات جدید و افزایش میزان وام مسکن تا حد 80میلیون تومان نیز نتوانستهاست بنبست موجود را برطرف کند. در آخرین گزارش سال 95 بانک مرکزی در مورد مسکن تهران، مسئله افزایش قیمت و کاهش معاملات در اسفند 95 را خبر میدهد، بهنحویکه تعداد معاملات آپارتمانهای مسکونی تهران به 12هزار و 200 واحد مسکونی رسید که نسبت به ماه قبل و ماه مشابه سال به ترتیب 21/6 و 4/6درصد کاهش نشان میدهد. متأسفانه در تهران همچنان بافتهای فرسوده به برجهای سر به فلک کشیده تبدیل میشود و تهران در محاصره انبوه مسکن نو؛ اما فاقد خریدار روزگار میگذراند. در مناطق 5 و 22 و در اطراف دریاچه خیلج فارس صدها برج ساخته شده که بیش از 90 رصد آن خالی از سکنه است و این نشان از رکود سرمایه دارد، سرمایهای که میتوانست صدها کارخانه و شرکت را با آن روبهراه و میلیونها فرصت شغلی جدید ایجاد کرد. وقتی مسکن در رکود است بسیاری از کالاها و کارهای هماهنگ و موازی مسکن نیز در رکود فرو میرود مشاغلی چون ابزارفروشی، مصالح، آهن و دهها حرفه دیگر به همراه مسکن، روزگار سخت رکود را میگذرانند، که تا حد فاجعهای به نام ورشکستگی و تعطیلی صنایع ادامه پیدا میکند. به نظر میرسد خروج از رکود مسکن به خود دولت وابسته است. دولت به سرعت میتواند وضعیت رکود را تعیینتکلیف کند، بنابراین تنها کافی است که سیاستهای خود را در جهت حمایت از مسکن اقشار ضعیف، جوانان، کارکنان دولت، سرمایهگذاران، انبوهسازان و تخصیص منابع بانکی اعلام کند. در این میان زوجهای جوان، سرمایهگذاران مسکن، پیمانکاران مسکن و انبوهسازان سالهاست هیچ افق روشنی را نمیبینند و نمیدانند که سیاست دولت در مورد مسکن چیست؟ در اینجا به یاد گفته دوست خوبی میافتم که همواره میگفت: "به عمل کار برآید به سخندانی نیست". درد امروز جامعه با حرف و سخن و وعده و وعید درمان نمیشود. در این وضعیت در تهران با توجه به حجم انبوه آپارتمانهای موجود فاقد خریدار باید از صدور پروانه ساخت جلوگیری شود، زیرا عرضه و تقاضا با یکدیگر متعادل نیستند و شاید دهها برابر تقاضا عرضه شده و میشود که اگر تعادل لازم ایجاد شود، چه بسا سرمایه هنگفتی که امروزه برای ساختوساز و انبوهسازی راکد ماندهاست به چرخه تولید وارد شده و اشتغال هم جانی دوباره گیرد و از شمار بیکاران بهویژه تحصیلکردهها کم شود.