دوربینهای مداربسته؛ حافظ امنیت یا متجاوز به حریم شخصی؟
شاهد عینی در محل حادثه
مصطفی رفعت
سلن دیون؛ خواننده 49ساله کانادایی که با قطعه My Heart Will Go On برای فیلم «تایتانیک» در سال 1997 برای عموم ایرانیها شناخته شد، جملهای معروف با این مضمون دارد: «نمیدانم آیا دوربینها هم همانقدر که من دوستشان دارم، از من خوششان میآید؟» شاید عمده علاقهمندان به «سلبریتیشدن» و بهویژه دوستداران هنر بازیگری با او موافق باشند و آرزویشان این باشد که «دوربین» دوستشان داشته باشد؛ چون معتقدند اگر دوربین، کسی را دوست داشته باشد، موفقیت دنبالهدار وی «تضمینی»ست. بااینحال، هستند آدمهایی که بههیچعنوان دوربینها را دوست ندارند و حتی وجودشان را سد راه رسیدن به اهداف خود میبینند؛ برای مثال: سارقین! دوربین برای جامعه خلافکار، مترداف است با یک مانع قانونی بزرگ؛ خواه دوربین گوشی همراه یک ناظر اتفاقی در صحنه جرم باشد یا دوربینهای مداربسته نصبشده در محل. در تازهترین گزارشی که مرکز دادهپردازی World Atlas منتشر کرده است، پنج شهر لندن، پکن، شیکاگو، نیویورک و چونگکینگ، بهترتیب از وجود بیشترین تعداد دوربینهای مداربسته در معابر و اماکن عمومی در جهان برخوردارند. در این گزارش منتشره به تاریخ 20 آپریل 2017، میخوانیم: «لندن، با بیشترین آمار استفاده از دوربینهای مداربسته در فضاهای عمومی در صدر این فهرست قرار دارد و عمده دلیلی که برای این منظور عنوان میشود، کاهش آمار جرم و جنایت در این شهر است. بر پایه آمار مرکز جمعآوری اطلاعات در مورد نرمافزارها و سختافزارهای مراقبتی-نظارتی موسوم به BBW، در این شهر بریتانیایی حدود 51هزار دوربین مداربسته توسط نیروی مرکزی پلیس در خیابانها، فروشگاههای عمومی، مراکز تفریحی و خدماتی و مسیرهای عبورومرور نصب شده است. برخی منابع غیر رسمی میگویند تصویر یک شهروند انگلیسی در طی 24ساعت فعالیت مدنی، بهطور متوسط حدود 300بار توسط دوربینهای مختلف ثبت میشود. آمار BBW گویای آن است که 20درصد دوربینهای مداربسته جهان در لندن بهکار گرفته شدهاند و این مسئله نهتنها در کاهش آمار جرم و جنایت در این شهر موثر بوده بلکه فعالیتهای امدادرسانی بهموقع را در هنگام بروز حوادث، از هر نظر بهبود بخشیده است». در آمار بهروزشده مرکز D-Tect Fire & Security به تاریخ 23 جون 2016 نیز آمده است: «بهطور تقریبی حدود 25میلیون دوربین مداربسته موسوم به CCTV در جهان مورد استفاده قرار گرفته است که 2.5میلیون دستگاه آن در بریتانیاست! و البته برای تجهیز و بهرهبرداری از این شبکه گسترده بیشاز 42میلیون پاوند هم هزینه کردهاند. این درحالیست که تمام خودپردازها در سراسر جهان مجهز به دوربین مداربسته هستند که در فضای دستگاه تعبیه شده و شما قادر به دیدنش نیستید و آمار آنها جداست». در بخشی از مطلب این منبع آماری میخوانیم که گاهی بعضی مراکز بهدلایلی ویژه، از تعدادی بسیار بیشتر از حد مرسوم، از دوربینهای مداربسته استفاده میکنند که این مسئله، هم به درصد احتمال وقوع جرم در آن محدوده مرتبط است و هم وسعت مکانیاش. برای نمونه، فرودگاه بینالمللی سنگاپور با چیزی حدود سههزار دوربین مداربسته نظارت و مراقبت میشود. پرسش اینجاست که «آیا این حد از مراقبت پرهزینه اثرگذار هم هست؟» در این گزارش میخوانیم: «کارشناسان میگویند در قالب آمار، وجود این تجهیزات مراقبتی، تا 67درصد از وقوع سرقتها جلوگیری میکند»؛ امری که در گزارشهای متعدد دیگری هم بهعنوان یکی از ویژگیهای مثبت وجود چنین امکاناتی به آن اشاره شده است. برای مثال، در مقاله Journalists› Resource به تاریخ 11 فوریه 2014 آمده است: «بررسی گردش مالی صنعت تولید، عرضه، نصب و خدمات مربوط به دوربینهای مداربسته از رقم 11.5بیلیون دلار در سال 2008 به رقم 37.7بیلیون دلار در سال 2015 رسید که البته تنها متاثر از جنبه تبلیغاتی و روشهای سودجویانه برای فروش بیشتر نبوده بلکه نیازیست که مردم در کشورهای مختلف جهان به وجود آن برای افزایش سطح امنیت خود پی بردهاند؛ بهگونهایکه در آمارگیری انجامشده از سوی CBS در سال 2013، بیشاز 78درصد مردم عنوان کردند که گستردگی این امکان در سطح عمومی، به آرامش ذهنیشان کمک بسیاری میکند». مطلب ششم مای 2013 Chicago Tribune هم حاکی از آن بود که طی چهارسال آخر منتهی به انتشار این گزارش، تنها به مدد وجود این دوربینها، به حلشدن پرونده 4500 فقره جرم در ایالات متحده کمک کردند. بااینهمه به نقل از تعدادی از فعالان حقوق اجتماعی در همان گزارش آمده است که در مقیاس جهانی، این تاثیر کاهنده فقط محدود به سرقت است و در بزههای دیگر، اثرگذاری محسوسی دیده نشده است؛ بهطوریکه تنها در حد 0.05درصد بوده است که در مقابل با محدودکردن آزادیهای فردی، رقم ناچیزیست. درواقع حضور دوربینهای مداربسته از زمان بهکارگیریشان تا به امروز یکی از موضوعات محبوب برای یکسری فعالان اجتماعی بوده است. دراینباره در گزارش ششم فوریه 2009 نشریه The Guardian میخوانیم: «جامعه تحت نظارت، یعنی تضعیف حقوق اجتماعی و محدودساختن حریم خصوصی که در مقابل مبانی آزادیهای فردی قرار میگیرد؛ اما آیا وجود دوربینهای مداربسته، مصداقی بر این ادعاست؟ آمارهای مرکز DNAdatabase نشان میدهد که دوربینهای مداربسته در بهبود شرایط امنیتی برای شهروندان یک جامعه نقش موثری داشتهاند و این مسئله در مکانهایی که وقوع جرم و بزه، روندی صعودی داشت، مانند یک باند حفاظتی عمل کرده است؛ این خود بهمعنای محترمشمردن و حفاظت از حریم خصوصی شهروندان است». مقاله 21 جون 2013 سرویس آگاهیرسان اینترنتی AlterNet هم مینویسد: «کنترل اقدامات مشکوک به اعمال تروریستی، رصد خطرات احتمالی در مراکز و معابر عمومی و همچنین ایجاد بستری مبتنیبر وجود شاهد و مدرک روشن در مکانهای مستعد به وقوع جرم و جنایت، مسائلی نیست که بتوان آنها را در زمره رفتارهای جاسوسی دانست و باید به اهمیت این امکانات امنیتی توجهی منطقی داشت. وجود برچسبهای هشداردهنده از مجهزبودن مکانی به سیستم دوربین مداربسته بهعنوان یکی از راهکارهای پیشگیرانه مفید در وقوع جرم، امری انکارنشدنیست؛ بهگونهایکه درصد قابل توجهی از زمینههای رویدادن امری خلاف قانون به فعل درنمیآید». از حضور این امکان در زندگی بشر مدرن، سالهای طولانی نمیگذرد. آنگونه که در مقاله مرکز ارائه خدمات نظارتی کانادا موسوم به SWC آمده است: «ابداع این دوربینها به سال 1942 برمیگردد؛ زمانی که مهندسی آلمانی بهنام والتر بروش، که در زمینه خدمات فیلمبرداری هم فعالیت میکرد، دست به طراحی سیستمی زد که بتوان با آن، فعالیتهای انجامشده در مکانهای مورد نظر را بدون حضور نیروی انسانی در محل، رصد کرد. هفتسال بعد هم پای این دوربینها به ایالات متحده آمریکا باز شد». امروزه اخطار معروف «این مکان مجهز به دوربین مداربسته است» یکی از اطمینانبخشترین هشدارهای اجتماعی در مکانهای عمومی برای عموم شهروندانیست که میخواهند فعالیت یا حضوری بیخطر یا با کمترین احتمال آسیب را در سطح جامعه تجربه کنند.