نیمنگاه زیستمحیطی
علیرضا آمار محمدی
بشر در جایگاه اشرف مخلوقات، با تمامیتخواهی خود، همیشه سعی در تصرف سهم بیشتر در هر مقوله از جهان هستی بهنفع خود داشته است؛ بهگونهایکه شاید اگر چنینشاخصهای در فطرت خود نمیجست، تاکنون خیلیاز پیشرفتهای علمی و فنی قابل دسترس دیده نمیشد. در راستای دستیابی به اهداف خود، از هر تلاش فروگذار نماند؛ لیکن در قرنهای اخیر، به معضلی دستآویز گشته که بهگونهای دستکاشت خود بوده است. عوامل ریز و درشت طبیعی، در تغییر و حتی تخریب شرایط مطلوب بشر، بهگونهای بوده که طی فرایند چندمیلیونسال تحقیقشده توسط انسان، نهتنها آنرا تضعیف نکرده؛ بلکه در پیدایش راهکار مقابله با آن راسختر و موفقتر و میتوان گفت که بهنوعی شرط تکامل آن بوده است. لیکن در این زوایه دید، بررسی بیشتر از عوامل ظاهرشده نامطلوب محیط زیستی، ما را بهعلت اصلی آن، که خود بشر است، میرساند. صنایع مختلف بهگونهای افسارگسیخته، درحال رشد هستند که موضوع اصلی حداقل شرط بقای بشر که همان عناصر حیات و محیط زیست آن است، نادیده گرفته میشود. غرض از طرح موضوع، اظهار نظر کارشناسی در تمام عوامل نبوده است؛ چراکه بهلحاظ آن، نیاز بالای اطلاعات فنی و حتی دسترسی به زوایای پنهان مدیریت کلان دیده میشود؛ اما در چهارچوب صنعت خودرو و روانکارهای مورد مصرف آن، باتوجهبه اندکتجربه مطالعاتی، جسارتی یافت شد تا به چند نکته توجه بیشتر شود:
پیشرفت هیجانآور صنعت موتورسازی و خودرو، با طراحیهای بسیار لوکس و وسوسهانگیز تاجایی مصرفکننده را مدهوش کرده که بعضا آگاهانه قبول مضرات احتمالی آنلذت را بهجان خریده است. طبیعتا حذف صورتمسئله، مشکل را مرتفع نمیکند؛ ولی همان کشورهای صنعتی و صاحبنام و پیشرو دراینصنعت، هرروز نسبتبه کمترکردن اینمضرات بهطور مثال آلایندههای بجامانده از سوخت، اندیشیدهاند که با بروزکردن تکنولوژی خود قدمبهقدم، سعی در کاهش روند تخریب محیط زیست خود کردهاند. اگر از دید کشورهای مصرفکننده این محصولات جذاب، به موضوع بنگریم، درمییابیم که بهجز رقابت در خرید این زرقوبرقهای دوستداشتنی، بعضا حتی به حداقل موارد مندرج در راهنمای مصرف آنها هم توجهی نمیشود و در خیابانهای پرتردد شهرهای بزرگ غوطهوریم و با نگاه بیتفاوت به آسمان دوفاز شده سیاه،آبی، پدال گاز را میفشاریم. در نگاه اول ممکن است موارد فوق، قضاوت نامنصفانه و خودخواهانه تلقی شود؛ ولی توجه به مطالب ذیل تا حدی اینباور را تغییر خواهد داد. کشورهای صنعتی همانند آلمان، فرانسه و... با بهروزکردن تکنولوژی، در خدمت حفط و کنترل محیط زیست خود و همچنین سختترکردن جرایم و مجازاتهای آسیب به آن، تاجایی پیش میروند که غول خودروساز شرکت فولکس واگن را هم زمینگیر میکنند (اشاره به جرایم سنگین تعینشده برای فولکس واگن درخصوص کمپیوتر کنترل آلایندهای اگزوز). برای مثال، خودروهایی دیزلی طراحیشده است که با سیستم کنترل آلایندگی، نیاز کاتالیستی بهنام «ادبلو» دارند تا با ترکیب همزمان سوخت، با کاهش مصرف و البته کنترل ذرات معلق بجامانده از گازوئیل، محیط زیست را حرمت بیشتری بنهند؛ حالآنکه درجاییدیگر، با عقیمکردن این سیستمهای جالب و مفید، بهدلیل کاهش هزینه خرید کاتالیست استاندارد، بهراحتی سر خود و شهروندان دیگر را کلاه میگذارند. کاتالیست ادبلو، نمونه کوچکی از گرفتاری ما بهعنوان مصرفکنندهای بزرگ است. صنایع خودروسازی ما هنوز تا رسیدن بهایننقطه شاید راه زیادی داشته باشند که البته قطعا درطی طریق اینمهم، کوشا بوده و افقهای خوبی پیش رو دارند. کنترل تولید و توزیع و استفاده صحیح روغن موتور، عامل قدیمیتریست که هنوز بهنحو رضایتبخش و شایسته، ساماندهی نشده است. کشورهای مدرن و پیشرو در خودروسازی، سطوح کیفی API SL به پائین را منسوخ میدانند و استفاده از روغنهای موتور با سطوح منسوخشده، جرم و جریمه دیده شده است. حالآنکه ایران بهعنوان یکیاز قطبهای نفتی دنیا، در صنعت روغن موتور تاجایی مصرفگرا بوده که نهتنها روغنهای ارزان و بعضا کیفتی پائینتر از استانداردهای دنیا، بازاری پررونق ایجاد کرده است؛ بلکه شاید تولیدکنندههایی یافت شوند که با نام برندهای مطرح، از روانکارهای سطوح کیفی پائین در تولید و پخش در بازار کماطلاع ایران سود میبرند. استفاده ناصحیح از روغنموتور با کیفیت نامناسب، فقط به خریدار و مالک خودرو آسیب نمیرساند؛ این، همان تیتر درشتیست که در کابوسنامه محیط زیست نوشته؛ ولی کمتر خوانده میشود. مدیران و دستاندرکاران محترم ما، با فرسوده خواندن و اسقاطکردن خودروهای قدیمی گام بسیار مهمی برداشتهاند که بهحق شایسته تقدیر است. حال توقع میرورد که با عزمی راسخ و نگاهی عمیقتر درکنار متخصین حرفهای، بازار مصرف روغنموتور را هم سامان بخشند که در محیط زیست بهلحاظ کنترل آلایندهای خودرویی، نقش بسیار بسزایی دارد. هرروزه با طرح و برنامهریزی مختلف در تردد خودروهای شهرهای بزرگ مانند زوج و فرد، معاینه فنی و غیره، گامهای موثری برداشته میشود؛ ولی آیا نقش سازندهتر روغنموتور دراینراه تاکنون بررسی و مقایسه حرفهای شده است؟ آیا برایند حاصل از اقدامات انجامشده برای مدیران دلسوزمان قانعکننده بوده است؟ بهدرستی کنترل تمام فاکتورهای مختلف شیمیایی و فرمولاسیون شرکتهای تولیدکننده بینام و بنام، دشوار و شاید غیرممکن بهنظر برسد؛ لیکن پیشنهاد میشود که با تسریع در منسوخکردن استانداردهای منسوخشده کشورهای پاک و موفق در محیط زیست، تولیدکنندگان روغنموتور و فروشندگان را در تنظیم بازار بهسمت هدف کیفی بالاتر راهبری کنند؛ چراکه بهنادرستی، مقوله قیمت، تعیینکنندهترین عامل انتخاب شده که با تدوین و تسریع در بهروزکردن سطح کیفی استانداردهای تولید، ریسک خطای مصرفکنندگان سردرگم، نیز پائینتر خواهد آمد. اینگونه میتوان یکیاز فاکتورهای قابل کنترل در کاهش مصرف سوخت، انرژی و درنهایت کاهش آلودگی زیستمحیطی را بهخدمت گرفت. چنین بهنظر میرسد که همکاری تنگاتنگ صنایع، مهندسین تولید، مدیران و صاحبنظران برنامهریز خرد و کلان درکنار اتحادیههای اصناف مربوط، همگی در تنظیم اینبازار و فرهنگسازی مصرف، همچون حلقههای زنجیر کشنده اینبار سنگین دیده میشوند که عنصر صداقت، آنها را بههم پیوند میدهد و عدم حضور هریک، موفقیت در هدف را ناممکن میسازد.
نام نکو گر بماند زآدمی
به کزو ماند سرای زرنگار
● مدیرفروش پترونول