• شماره 1326 -
  • 1396 شنبه 6 آبان

دلارام...

آتنا اکبری

تو آن‌سوی پنجره‌ای آفتاب گردان؛ می‌تابی، می‌گردی، می‌یابی و رسوا می‌کنی و من آفتاب‌گردانی در خانه مانده‌ام. تو رنگ، رنگ، رنگ و من نبارانی که بغض فروخورده‌ای‌ست در گلوی ابری. می‌باری تو، کویر تشنه‌ای‌ام من که تشنه‌تر می‌شوم. کبوتری‌ام من که از اتفاق، پنجره‌ای را گذشته است و تو راه بازگشت با پروازی دوباره‌ای. تو آسمانی و من، کبوتری که دوباره و دوباره جست‌و‌جویت می‌کنم.

ارسال دیدگاه شما

روزنامه در یک نگاه
هفته نامه سرافرازان
ویژه نامه
بالای صفحه