سخن مدیرمسئول
تهران در محاصره قلیانسراها
داستان دود از هر نوعش، سابقهای 200ساله دارد. اوج رواج آن در دوره قاجاریه و اپیدمیشدن آن در دهه اخیر. در گذشته معمولا نقاشان و هنرمندان، یک طیف استفادهکننده دود بودند؛ اما متاسفانه دود دارد تمام کشور را میگیرد. قدیمها افراد مسن، مصرفکننده آن بودند؛ اما اینروزها در تمام دنیا، جوانان مشتریان پروپاقرص آن و خریدار و فروشنده اصلی آن هستند. در گذشته بعضیاز انواع آن جنبه طبی و خلاصی از درد یا مسکن بود؛ اما اینروزها بهنوعی تفنن شده و چون بدینصورت مصرف شود، در اندکمدتی جامعه را پوچ و توخالی میکند؛ بهویژه اینکه هرروز نوع جدیدی از آن به بازار مصرف میرسد که با صدافسوس ویرانگر است و ریشه اجتماع را خشک میکند. یک نوع آن بهنام «قلیان»؛ بازمانده از دوران قجری، اینروزها بهعنوان تفریح و تفنن نوجوانان و جوانان ما را در بر گرفته و ظاهرا مبارزه با آن توسط دستگاههای ذیربط حاصلی نداشته و دستِبرقضا اینتفریح برای نوجوانان دختر و پسر ایننسل، از تفریح گذشته، کمکم شکل عادت ناصواب بهخود گرفته؛ بهنحویکه قهوهخانههای تهران که روزگاری پاتوق پیرمردان و افراد مسن جامعه بود، اینرزوها مکان امنی شده برای دختران و پسران کشور ما که بهنوعی ایناستفاده در شکل عادت نامقبول و مضر، تیشهبردست، دارد شاخه و برگهای جامعه را که طیف جوان است نابود میکند. ایناماکن که بهنامهای دیزیسرا، قهوهخانه، قلیانسرا، مکتب عشق و یکرنگی، چایخانه و بالاخره کافه سنتی معروف شدهاند و بر سر درب تمام آنان، خوش آمدید نقش بسته؛ پذیرای نسل آینده کشور ما شده و چقدر عبث و بیهوده، جوانان و حتی نوجوانان دانشآموز دختر و پسر ما را به دام اعتیاد هرچند ناکشنده اما ویرانگر و خانمانسوز گرفتار کرده است. وقتی از کوچهپسکوچههای مناطق 17، 18 و 19 گذر میکنیم، بهوفور قهوهخانه یا چایخانه میبینیم که در اطراف آن دود ناشیاز سیگار و قلیان، فضای آنمحدوده را دودآلود و مسموم کرده است. زمانیکه پای به درون آنها میگذاریم، متاسفانه با سیل انبوهی از دختران و پسران مدرسهای و دانشجو روبهرو میشویم که در جلو هرکدام از آنان قلیانی گذاشته شده و با پکهای بلند سمفونی محزون آوارگی و دربهدری جوانان را میشنویم. آخر نفهمیدیم قلیان آزاد است یا ممنوع و اگر ممنوع است، کدامین سازمان یا نهاد باید جلو آنان را بگیرد تا آیندهسازان کشور، افرادی سالم باشند. کافیست فقط به قهوهخانههای منطقه 17 نظری آماری داشته باشیم، رئیس صنف قهوهخانهها، تعداد آنرا دراینمنطقه 45 واحد میداند و ظاهرا 27 واحد دیگر نیز دردستِ صدور مجوز دریافت امتیاز هستند که جمعه تعداد آن 72 واحد میشود. اگر خوب دقت کنیم پارهایاز اوقات فواصل بین دو قهوهخانه از یک کیلومتر کمتر است که باید سوال کرد بهچهعلت مجوز دادهاند و چه کسی مسئول این نابسامانیست؟ وقتی با ساکنان اینمنطقه صحبت کنیم، تعداد محلههای منطقه 17 را عدد 14 میدانند که بهطور متوسط در هرمحله حداقل 10 کافه وجود دارد که در مجموع 140 واحد درون یک منطقه به کاری مشغول هستند که وظیفه اصلی آنان تباهکردن نسل جوان است؛ چرا نمیدانم؟ چه کسی مسئول است، نمیدانم؟ متولیان امور اجتماعی و فرهنگی تهران، چه نهاد، سازمان و فردیست که در پایتخت کشور آن، اینهمه مکان نامناسب به تخریب جوانان مشغول هستند، عدهایاز اهالی اینمنطقه که حدود هشتکیلومترمربع مساحت دارد معتقدند 170 قهوهخانه دراینمنطقه 270هزارنفری وجود دارد که آماریست وحشتناک؛ یعنی بهازای هر 1500نفر یک قهوهخانه وجود دارد. امیدواریم شهرداری تهران، بهویژه معاونت اجتماعی و فرهنگی، با ایجاد فضاهای مناسب ورزشی، کتابخانه، فضاهای هنری و گسترش آن بتواند قدمهای مثبتی درمورد برچیدن قلیانسراها بر دارد.آمین.