• شماره 1428 -
  • ۱۳۹۶ چهارشنبه ۱۶ اسفند

تجربه‌هایی که تیم‌های بازاریابی می‌توانند از یک رستوران موفق کسب کنند

مدیریت به‌شیوه سرآشپـز

ریحانه نیکنام*

قبل‌از‌اینکه وارد فضای بازاریابی شرکت Oracle شوم، در طی جلسات حضوری که در Raleigh واقع‌در کالیفرنیای شمالی تشکیل می‌شد، یک‌هفته‌ای را با تیم محتوا و رسانه‌های اجتماعی سپری کردم. آن‌قدر خوش‌شانس بودم که نه‌تنها وقت صرف کارکردن با تیم جدید را داشتم؛ بلکه شانس رفت‌و‌آمد با آنها را نیز پیدا کردم. در‌این‌تیم، ظاهرا روی غذاهای زیادی کار می‌شد. در رستوران Second Empire، پشت میز سرآشپز که می‌نشستیم، یک غذای ویژه و خاص داشتیم. میز سرآشپز یک میز اختصاصی در آشپزخانه است که زیرِنظر رئیس سرآشپز است. سرآشپز در طی هروعده، طبق برنامه‌ریزی قبلی، غذا را برای ما سرو می‌کرد و خودش را به ما معرفی می‌کرد. ازآن‌جمله کارهایی‌که در آشپزخانه یک رستوران مجلل و باکیفیت انجام می‌شود، کارهای دقیقی‌ست و این‌موضوع نمونه عالی برای پویایی یک تیم است. مهم نیست در چه‌ بخشی از سازمان کار می‌کنید، درس‌هایی در اینجا آورده‌ایم تا با تماشای این‌تیم در عمل یاد بگیریم.

● رهبر، استراتژی را تعیین می‌کند
رهبر یک سازمان با طرح استراتژی و تعیین مسیر تیم و ایجاد چشم‌انداز، سازمان را اداره می‌کند. سرآشپز منو را طراحی می‌کند و خاطرجمع می‌شود که مواد اولیه با سفارش مطابقت دارد، سایر آشپزها را استخدام کرده و خاطرجمع می‌شود که همه‌چیز برای اجرای بی‌عیب‌و‌نقص، سر جای خود قرار دارد. با‌توجه‌به‌اینکه سرآشپز صرفا بر آشپزخانه نظارت دارد، زمانی او وظیفه‌اش را به‌درستی انجام داده است که خط آشپزخانه بی‌عیب‌ونقص کار کند. موقعیت فیزیکی او در آشپزخانه، در‌آن‌سمت خط است که غذاها آماده می‌شوند، نه روی خط. او آنجاست تا به تیمش اعتماد‌به‌نفس القاء کند و حضورش به‌معنای یک پشتگرمی و اعتماد در آنهاست. اگر مسائل بزرگ شدت بگیرند، او می‌تواند آنها را حل کند؛ ولی حل مسائل بزرگ، وظیفه ثانویه اوست. رهبر واقعی وظیفه خود می‌داند و انتظار دارد هریک از اعضای تیم نیز از وظیفه خود آگاه باشند.
● رهبر تیم، تیم را هدایت می‌کند
مدیر یا رهبر تیم، فردی‌ست‌که تضمین می‌کند کار به‌خوبی انجام گرفته است. او چشم‌انداز رهبری را به مراحل قابل رسیدگی که تیمش بتواند برعهده بگیرد، تبدیل می‌کند. سرآشپز تنها کسی‌ست‌که با آشپزها درارتباط است. او تمام دستورات را دریافت کرده و خاطرجمع می‌شود که آشپزها می‌دانند هر دستور را چطور انجام دهند. او خاطرجمع می‌شود که آشپزها، وسایل لازم و مواد موردِنیاز برای به‌انجام‌رساندن تمام کارهای محوله را دراختیار دارند. هر مشکلی که در‌ارتباط‌با یک غذای خاص وجود داشته باشد، رهبر تیم آن‌را در پشت جبهه برطرف می‌کند. یک تیم نمی‌تواند بدون رهبر قاطع و قدرتمند به موفقیت برسد.
● آنها با فرایند و تکرار موفق شدند
کارایی تیم براساس داشتن فرایندی مشخص که بارها و بارها به‌خوبی کار می‌کند، است. اگر هرزمانی‌که باید کاری را انجام دهید، مجبور باشید نحوه انجام آن‌را مورد سنجش و بررسی قرار دهید، هیچ‌وقت آن‌کار انجام نخواهد گرفت و دائما باید وقت‌تان را صرف این کنید که چطور باید این‌کار را انجام دهید. آشپزخانه رستوران حتی بیشتر‌ازاین با فرایند و تکرار درارتباط است. بازاریاب‌های پرکار ممکن است هفته‌ای یک پست (یا حتی روزی یک پست) در سایت خود منتشر کنند، آنها می‌دانند چطور باید گام‌به‌گام حرکت کنند تا کار را به انجام برسانند. رستوران‌ها هرشب صدها پرس غذا سرو می‌کنند. این‌کار هرگز اتفاق نمی‌افتد مگر با آگاهی کل تیم نسبت‌به وظایف خود دراین‌فرایند، یعنی از مقدمات تا پختن غذا جهت سرو.
● زمان‌سنجی یعنی همه‌چیز
هر غذا باید بدون عیب‌و‌نقص پخت شده و در بشقاب قرار گیرد اما این‌بشقاب‌های غذا باید با غذای افراد دیگری که سر همان میز نشسته ‌اند، در‌یک‌زمان سر میز آورده شوند (هماهنگی زمانی). این، یکی‌از‌بزرگ‌ترین چالش‌های آشپزخانه‌های رستوران است که مردم عادی نمی‌توانند ریاست آن‌را بر‌عهده گیرند. حتی موقع پخت شام در خانه نمی‌توانیم زمان پخت کلم بروکلی در مایکروویو را که فقط پنج‌دقیقه وقت می‌گیرد، دقیقا همان پنج‌‌دقیقه تنظیم کنیم. ما اغلب به فرایندهای خطی فکر می‌کنیم ولی اغلبِ‌اوقات باید به‌گونه‌ای مدیریت کنیم که چندین‌کار، به‌طورِ‌هماهنگ و در‌یک‌زمان به‌پایان برسد. وقتی اعضای مختلف تیم، مسئول عناصر مختلف پروژه باشند؛ فرایند و رهبر هر‌‌دو، پروژه را در‌مسیر خود نگه می‌دارند. اگر موقعی که ای‌میل‌تان را ارسال می‌کنید، صفحه فرود (Landing Page) وجود نداشته باشد، چیزی‌هم وجود ندارد که مشتریان واقعی (Customers) و مشتریان احتمالی (Prospects) شما روی آن کلیک کنند. این‌موضوع به نرخ مکالمه (Conversion Rate) شما کمک نمی‌کند. در کل فرایند، تمام عناصر باید زمان‌بندی شوند تا در زمان مناسب به‌اتمام برسند.
● عرضه مهم است؛ اما مزه مهم‌تر
هر‌پرس غذایی که از آشپزخانه بیرون می‌آید، یک لایه‌بندی تمام‌عیار است. مواد اولیه مختلفی روی پیچ‌های رنگارنگ سس تجمع می‌یابند و در نگاه ما، جلوه بسیار‌جذابی را ایجاد می‌کند. مهم نیست که این‌غذا چقدر زیباست (شرط لازم و نه کافی)؛ بلکه همچنان باید مزه شگفت‌انگیز یا حداقل مزه بسیار عالی دهد. تکنیک‌های پردازش غذا، این‌انتظار را از عطر و طعم ایجاد می‌کند که غذا حتما تاثیر مطلوبی بر مشتری می‌گذارد. درست مثل تولید محتوایی‌ست که انتظارات خوانندگان را برآورده می‌کند. با کار‌کردن روی عطر و طعم یا محتوای باارزش و به‌نتیجه‌رساندن آن، کسب اعتماد کنید.
● جایزه: به ظرف غذا دست نزنید! داغه‌!
انسان ذاتا موجود عجیب‌و‌غریبی‌ست؛ چون اگر کسی به ما حرفی بزند، همیشه به‌آن اعتقاد نداریم و باید آن حرف را برای خودمان به‌اثبات برسانیم. هرموقع ظرف یا کاسه بسیار‌کوچک کنگره‌داری (به‌نام Ramekin) که داغ است، جلوی ما بگذارند و گارسون به ‌ما بگوید این‌ظرف داغ است، با‌این‌حال می‌خواهیم خودمان از داغ‌بودن آن مطمئن شویم. شاید وقتی گارسون این‌ظرف را از آشپزخانه سر میز آورده، سرد شده باشد. خود ما در آشپزخانه غذا می‌خوریم؛ پس زمانی برای سرد‌شدن وجود ندارد. موقعی‌که به‌عنوان بخشی از تیم، در‌حالِ‌کارکردن هستید و فردی راجع به پروژه در‌حالِ‌اجرا، حرفی به شما می‌زند، لازم نیست آن‌را بررسی کنید تا نسبت‌به صحت‌و‌سقم آن، خاطرجمع شوید. چیزی‌که به شما گفته می‌شود را بپذیرید و مرحله یا کار بعدی را انجام دهید.
*دکترای مدیریت کسب‌و‌کار

ارسال دیدگاه شما

روزنامه در یک نگاه
هفته نامه سرافرازان
ویژه نامه
بالای صفحه