• شماره 2596 -
  • ۱۴۰۱ دوشنبه ۲۸ شهريور

سخن مدیرمسئول

لوازم‌التحریر وارداتی و اولیای درمانده

علی‌اکبر بهبهانی

در گذشته‌های دور و حتی قبل‌از‌انقلاب که هزینه تحصیل فرزندان، برای خانواده‌ها تابدین‌حد گران و زیاد نبود،‌ مهم‌ترین لوازم برای یک دانش‌آموز چند دفترچه ساده، چند عدد مداد، یک پاک‌کن، یک مداد‌تراش و یک خط‌کش معمولی بود که کل خریدهای خانواده را برای آغاز سال تحصیلی تشکیل می‌داد و این خریدی بوده که بیش از 95‌درصد دانش‌آموزان بدین‌شکل انجام می‌دادند و شمار بسیار کمی از مردم که همین لوازم را تهیه می‌کردند، آن‌قدر می‌گشتند تا جنس مرغوب آن‌را تهیه کنند که قطعاً جنس باکیفیت بالا، قیمت بالایی هم داشت؛ اما در سال‌های اخیر، فروشگاه‌های کشور پر شده از لوازم‌التحریر لوکس و بی‌کیفیت چینی که جاذبه‌های بسیار دارد و در چند‌روز‌مانده به مهرماه، تضاد واضح و آشکار خانواده‌ها را موجب شده است. دانش‌آموز که نمی‌داند و نمی‌تواند درک کند که درآمد خانواده در قشر حقوق‌بگیر، به‌زحمت به شش‌میلیون‌تومان در ماه می‌رسد و ‌دخل‌وخرج‌ هم‌خوانی ندارد، وقتی به تعداد نمونه‌های لوکس لوازم‌التحریر نگاه می‌کند، با گریه و زاری و قهر و آشتی، از ولی خود می‌خواهد که اجناس لوکس را بخرد؛ اجناسی که تماماً وارداتی و از چین وارد کشور شده است. این بگومگوها آغاز یک تراژدی نداری‌ست و بماند که در مدرسه هم یک نوع تضاد بین دانش‌آموز متمول که به‌آسانی به این اجناس لوکس دسترسی پیدا کرده است، با سیل دانش‌آموزان ندار یا کم‌بضاعت روی می‌دهد که از‌نظر روانشناسی، در آغاز یک زندگی جدید، دانش‌آموز که هنوز کودکی بیش نیست، خود را فقیر احساس می‌کند و سایه تفکر این کودک بر زندگی خانواده‌ هم نقش مخرب خواهد داشت. این مقدمات را نوشتم تا به اصل واردات این‌قبیل لوازم‌التحریر لوکس بپردازم. اولاً قیمت لوازم‌التحریر در‌مقایسه‌با سال قبل، بیش از 100‌درصد افزایش یافته است؛ تا‌جایی‌که کیف و کفش و لوازم‌التحریر و قلم و دفاتر، پاره‌ای‌از‌اوقات بیش از دو‌میلیون‌تومان می‌شود و این مبلغ برای بیش از 70‌درصد مردم که حقوق و درآمد آنان زیر خطر فقر است، امکان‌پذیر نیست و درنتیجه وقتی دانش‌آموز در‌مقایسه‌با دیگران، لوازم او ضعیف‌تر و پایین‌تر است، در سن جدید زندگی، دچار عقده روحی می‌شود و اینجاست که دولت ما وقتی جلوی واردات لوازم لوکس خانگی را گرفته است و نور امید را در دل‌های تولیدی‌های داخلی انداخته است، به‌چه‌علت باید ارز این کشور را صرف واردات لوازم‌التحریر لوکس چینی کند که بسیاری‌ازآن‌ها فقط جنبه سمبولیک آن کالا را به خریدار می‌رساند؛ واقعاً چه ضرورتی برای این‌قبیل واردات وجود دارد؟ برای نمونه؛ مدادهایی به بازار ایران وارد شده که درازای آن به یک‌متر می‌رسد یا مدادتراشی وارد بازار شده است که شکل یک حیوان عظیم‌الجثه و حتی دایناسور را دارد. حال‌آنکه بسان گذشته مدادتراش را می‌توان در ابعاد دو سانتی‌متر در یک‌سانتی‌متری تهیه کرد تا خانواده‌ها روی به لوازم مصرفی این‌چنینی نیاورند. در اینجا باید به وزارت صمت و گمرکات و وزارت بازرگانی گوشزد کنم که وقتی کشور ما می‌تواند جلوی ورود لوازم‌خانگی خارجی را بگیرد،‌ به‌چه‌علت شما نمی‌توانید جلوی این کالاهای مصرفی که اغلب یک‌بار‌مصرف هم هستند را نگیرید؟ وقتی واردکننده ناچار است از مقررات جاری کشور پیروی کند و حتی ارز نیمایی هم از این مقررات وضع‌شده پیروی می‌کند، این‌همه لوازم‌التحریر لوکس بی‌کیفیت چینی که از دست‌بر‌قضا بسیاری از آنان حتی قابل حمل‌و‌نقل نیست و فقط نقش عروسک را بازی می‌کنند، به‌چه‌علت باید وارد کشور شود؟ از‌سوی‌دیگر به‌یاد دارم در گذشته‌های نه‌چندان‌دور، شاید دو‌دهه‌پیش، در شهرستان رباط‌کریم از روزنامه‌های باطله، مداد تهیه می‌کردند و به‌میزان قابل‌قبولی وارد بازار مصرف داخلی می‌شد. چه بر سر این تولیدی آمد که پس از چند‌سال اشتغال، ناچار به تعطیلی شد؟ یقیناً چون ازنظر ظاهری، زر و زیور نوع چینی را نداشت، مورداستقبال قرار نگرفت و ناچار به تعطیلی شد. امیدواریم نهادهای مسئول با تقویت و حمایت از سازندگان داخلی لوازم‌التحریر و جلوگیری از واردات نوع چینی، از خروج ارز جلوگیری کنند.

 

ارسال دیدگاه شما

روزنامه در یک نگاه
هفته نامه سرافرازان
ویژه نامه
بالای صفحه