سخن مدیرمسئول
آمریکا و ادعای واهی امارات
هزاران ضربالمثل و لطیفه از دهها قرن پیش، سینهبهسینه تابهامروز نقل شده و گویی تا هزاران سال آینده نیز همچنان جاری و ساری خواهد شد. در میان اینهمه اثر که زائیده خفقان و ترس از رهبران جامعه در ازمنه تاریخ نقلوقول شده است، ما را به تفکر بیشتر وامیدارد تا در زندگی به بعضی از آنها پایبند باشیم. یک نمونه از آنهمه گفتارهای قابلتأمل، آنجاییست که میگوید: «گر حکم کنند که مست گیرند، در شهر هر آنچه هست گیرند» که این روزها مصداقی از دوروییها و چندرنگیهاست که بنگاه سخنپراکنی بریتانیا با نام بیبیسی، برای خود سرمشق کرده است؛ تاجاییکه خلیج همیشگی فارس را در برنامههای به زبان فارسی، با اسم حقیقی و غیرقابل تفسیر خلیجفارس یاد میکند؛ اما مزورانه در برنامههای عربی اسم آن را بهغلط غربی میخواند. این نوعی روش و قاعده بریتانیای پیر و کبیر است که در تمام سالهای حکومت بر جهان بهکار بسته و اینک که از آن صدارت و آقایی فرسنگها فاصله گرفته، هنوز در باد آن خوابیده است؛ همانطوریکه سه کشور بزرگ و ابرقدرت چین، روسیه و آمریکا، روشهای مزدورانه و تزویرگونه خود را با وجود بیداری ملتهای جهان همچنان ادامه میدهند و چهبسا علیرغم میل باطنی خود، برای اینکه از قاقله متقلبین و جاعلان جهان عقب نمانند، اسناد و حقایق ثابتشده جهانی را بهواسطه ابنالوقتی، تغییر میدهند. القصه! پوتین بهدنبال حضور در جلسه سران کشورهای اسلامی، عربی، به قطعنامهای که در پایان این اجلاس صادر شد رأی مثبت داده و همداستان با ادعای واهی و بهدوراز حقیقت حاکم دبی شده است؛ درواقع کتمان حقیقت کرده و خلیج تا ابد فارس را با نام جعلی بهکار برده است و نام سه جزیره پارسی استراتژیک را که جزئی جداناپذیر از ایران سرفراز هستند، جزئی از خاک امارات متحده عربی برشمرده است. این رئیسجمهوری روسیه حتی با پذیرفتن ادعای واهی امارات، مهر تائید بر عربی بودن این سه جزیره ایرانی زده است که ایکاش چنین نمیکرد. دیری نپائید که اینبار معرکهگیر جلسه عربی اسلامی با حضور رئیسجمهوری چین در اجلاسیه اخیر و در قطعنامه تهیه شده، چین کمونیست نیز روی به تزویر و ریا کرد و بر ادعای واهی و توخالی اعراب صحه گذاشته و امضای خود را پای ورقپاره قطعنامههای این کشورها گذاشت که از دید مردم نجیب و همیشه در صحنه ایران اسلامی هرگز پنهان نمانده و در وقت مقرر، پاسخ این دورویی و تزویر را خواهند داد؛ باشد تا کسانی که خود را ابرقدرت میدانند، به گذشته خود فکر کنند و به مردم کشورها و خواست آنان و بر حق بودن حقایق تاریخی، نهتنها صحه بگذارند؛ بلکه برای آن ابرام و اصرار هم داشته باشند و نسل امروزی جهان را که تماماً منورالفکر، آگاه، فهمیده و وطنپرست هستند، فراموش نکنند؛ اما در آخرین سطرهای سرمقاله امروز، باید به حضور آمریکای جنایتکار و بهتعبیر امام راحل، آمریکا؛ شیطان بزرگ در اجلاسیه اخیر کشورهای عربی اشاره کنم که این روباه پیر بر حقایق تاریخی و اسناد معتبر جهانی که در قالب اطلس جغرافیایی در جهان ماندگار است و معتبرترین سند است، چشمبسته و همداستان با شیوخ حاشیه خلیجفارس، جزایر استراتژیک تنب بزرگ و کوچک و ابوموسی را که جزو لاینفک سرزمین ایران است، متعلق به امارات متحده غربی دانسته است؛ کشوری که تنها پنجدهه از ایجاد آن گذشته است! حالآنکه این جزایر قرنها قبل از بهوجودآمدن امارات متحده عربی، وجود داشته و در اشغال بریتانیای کبیر بوده است که علیرغم میل باطنی از آنجا بیرون رفته و آن را به صاحب اصلی آن، یعنی ایران سرفراز تسلیم کرده است. بالاخره در پایان باید به دوستان عرب خود گفت که دست از شیطنت بردارند و به حقوق دیگران چشم طمع نداشته باشند.