K5 در ایستگاه متروی «میدان تایمز» چه میکند؟
یاسر استادحسین
در سالهای اخیر، سرمایهگذاری قابلتوجهی بر روی تحقیق و توسعه رُباتیک در حوزههای نظامی و انتظامی در سطح جهان؛ بهویژه در آمریکا صورت گرفته. مردم، از قرن 18 دراینکشور بهجهت محافظت از جان، اموال و داراییهای خود، از تفنگهای فنری و سایر وسایل مکانیکی استفاده کردهاند؛ ولی اکنون این سؤال مطرح است: آیا رُباتهای امنیتی مسلح را باید به تفنگ فنری قرن جدید تشبیه کرد؟ در دورانی که توانایی پردازش دادهها با «هوش مصنوعی» رواج یافته و از سرعت بالایی درجهت رفع نیازهای بشر برخوردار شده، اینگونه رُباتها تاچهمیزان قادر بهانجام امور محوله پلیسی خواهند بود؟ پاسخ هردو سؤال را میتوان در «وظیفه ذاتی پلیس» جویا شد و آن، «کاهش تنش» است.
اگر رُباتها بتوانند در بحرانها اقدام به تنشزدایی کنند، بالقوه میتوانند به خنثیکردن موقعیتهایی که پرسنل انسانی بهراحتی دردسترس نیستند، کمککننده بوده؛ یا بخشی از یک تیم در محل برای کمک به تغییر فردی آشفته بهسمت حالت آرامش و کنترلِ بیشتر، باشند. وقتی اولین پاسخدهندگان انسانی با وظیفه کاهش تنش فردی آشفته مواجه میشوند، احتمال آسیب فیزیکی؛ هم برای اولین پاسخدهنده و هم برای عضو جامعه هست. گویا رُباتها پیشرفتی جذاب برای استراتژیهای کاهش تنش موجودند؛ زیرا حداقل میتواند برای کاهش خطر نیروهای پلیس مقابل افراد آشفته استفاده شوند. در چنین برخوردی، درست همانندِ پاسخدهنده انسانی، رُبات نیز میتواند اقداماتی را برای ایمنسازیِ محیط انجام دهد؛ ملاحظاتی امنیتی نظیرِ قفلکردن درها، برداشتن اشیایی که میتوان از آنها بهعنوان سلاح استفاده کرد یا فراخواندن کمک انسانی. محققان مطالعات کیفی، با بررسی و تشکیل گروههای کاری، برای روشنکردن مفاهیم مرتبط با تعاملات تنشزدایی انسانی و شناسایی استراتژیهای مشترک و اتخاذِ بهترین شیوهها میکوشند. «هالت و دیکنز» (Hallett & Dickens)؛ دو محققی هستند که درمورد «تنشزدایی انسان به انسان» طیِ سهدههگذشته، یک تحلیل مفهومی انجام دادند. آنها پنج حوزه مهارتهای تنشزدایی را شناسایی کردند: ارتباط، ارزیابی، خودتنظیمی، اقدامات و حفظ ایمنی. «توداک و جیمز» (James & Todak) نیز یک مطالعه مشاهدهای سامانمند از تاکتیکهای کاهش تنش پلیس در «واشنگتن» انجام داده و هشت دسته از تاکتیکهای تنشزدایی را شناسایی کردند: احترام، صداقت، آرامش، دیدگاهگیری، سازش، گوشدادن، رسیدن به سطح مخاطب و کاهش عدمتعادل قدرت و توانمندسازی مخاطب. طبق مشاهدات آنها؛ استفاده از چندمورد از تاکتیکها با رفتار شهروندان، با واکنشهای آرامتر و کاهش خطر همراه است.
در تعاملات انسانی، افراد بهطور غریزی، اعمال خود را باتوجهبه وضعیت شناختی و عاطفی درکشده شرکای تعاملیِ خود و زمینه محیطی تغییر میدهند. این سازگاری اجتماعی ازطریق تعامل پیچیده دستگاههای حسی، شناختی، عاطفی و رفتاری که سیستم عصبی مرکزی را تشکیل میدهند، امکانپذیر میشود. برایاینکه رُباتها باموفقیت وارد حوزه اجتماعی شوند، بهطورمشابه به توانایی درک و انطباق با شرکای تعاملی خود و زمینه محیطی نیاز دارند. رُباتها باید بتوانند احساسات را درک و بیان کنند، سیگنالهای کلامی و غیرکلامی را از انسان حس کنند و بهاندازهکافی پاسخ دهند، زبان طبیعی را درک و تولید کنند، ظرفیت حافظه و استدلال داشته باشند، اقدامات را برنامهریزی و حرکات را اجرا کنند و شایستگیهای اجتماعی مختلف را مطابق با آنها نشان دهند.
انسانها دائم درحالارزیابیِ محیط خود هستند؛ و مستمراً اطلاعاتی را حس و پردازش میکنند. وقتی درگیر تنشزدایی میشوید، چارچوبی خاص بهکار میرود که پاسخدهندگانِ بحران عمداً با اطلاعاتی هماهنگ میشوند که مداخله کاهش تنش را هدایت میکند. انسانها طبیعتاً به چندین حالت مجهز هستند که ازطریق آنها میتوانند اطلاعات را بهعنوان بخشی از «ارزیابی» خود حس کنند؛ ازجمله بینایی، شنوایی، لامسه، بویایی، چشایی؛ و حس عمقی (جاییکه اعضای بدن درارتباطبا یکدیگرند). برای تعاملات انسان و انسان، مؤلفه ارزیابی تنشزدایی شامل «ارزیابی وضعیت یا موقعیت عاطفی متجاوز»، «مشاهده و تشخیص علائم هشداریِ شناختهشده پرخاشگری»، «استفاده از هر پنج حس برای ارزیابی موقعیت» و مواردی ازایندست بسیارمهم است. افرادیکه تجربه برخورد با افراد آشفته را داشتهاند، ممکن است درک شهودی از ارزیابی وضعیت یا موقعیت عاطفی مهاجم و پیامدهایش آن برای تنشزدایی داشته باشند. درمقابل، رُباتها تشخیص ذاتی احساسات یا ظرفیتهای درونی برای همدلی یا «نظریه ذهن» ندارند تا در انجام چنین محاسبات رفتاری، به آن تکیه کنند. تلاشها برای ساخت رُباتها یا دستگاههای هوش مصنوعی که میتوانند وضعیت عاطفی را طبق متن، ویژگیهای صوتی گفتار و ظاهر بصری تخمین بزنند نیز هنوز به سطح عملکرد مرتبط با تماشای انسانها از انسانهای دیگر نرسیده. رُباتهایی که برای کاهش تنشزدایی طراحی شدهاند، نمیتوانند بهصورت ثابت، الگوریتمی و مبتنیبر قانون برنامهریزی شوند؛ زیرا در بیشتر موارد، قوانین خاص و جهانی برای کنترل تعامل وجود ندارد.
رُبات K5 که توسط شرکت کالیفرنیایی Knightscope ساخته شده نیز با هدف کاهش تنش، هماکنون در ایستگاه «میدان تایمز» درحالخدمت است. این رُبات تقریباً 190کیلوگرمی؛ مجهز به چهار دوربین است که تنها تصاویر را بدون صدا، ضبط میکند. عضوی مانند دست ندارد و قرار است فعلاً برای دوماه بهصورت آزمایشی هنگام شب تا ۶ صبح دراینایستگاه گشت بزند و تنها کمکی که میتواند درلحظه، به مسافران کُند ایناستکه آنها را به شخص مسئولی در مترو متصل کند تا حادثهای را گزارش کرده یا سؤالی بپرسند. از این رُبات، پیشتر در پارکینگها، مراکز خرید، فرودگاهها و بیمارستانهایِ سراسر ایالاتمتحده استفاده شده و اقدام به گشتزنی کرده است؛ دستگاههای امنیتی نیز توانسته بودند مأموریتهای اطلاعاتی و نظارتهای موفقی را ازطریقآن بهانجام رسانند.