گفتوگو با معصومه کریمی
برای ساختن کارهای بهتر، باید خودمان را با نیروهای تازهنفس تجهیز کنیم
مصطفی رفعت
از زمانیکه مجموعه «زیر آسمان شهر» پخش شده است، سالها میگذرد؛ اما خاطره خوب این مجموعه برای نسلی که آنزمان هرشب با علاقه ماجراهایش را دنبال میکردند، باقیست و بیشک بخش مهمی از این خاطرهها را بازیگرانش در ذهن ما به یادگار گذاشتهاند که با جانبخشی به شخصیتهایش آنها را دوستداشتنیتر کردند. معصومه کریمی، یکی از خاطرهسازهای همان گروه هنرمند است که تجربه بازی در مجموعههایی چون «در پناه تو»، «خاتون» و «دوباره زندگی» را دارد. او که اینروزها با نمایش «و چند داستان دیگر» نوشته و کار پیام لاریان، در سالن استاد سمندریان تماشاخانه ایرانشهر در صحنه تئاتر حضور دارد، میگوید: «در کنار این نمایش، مشغول فعالیت و آمادهسازی فیلم کوتاهی هستم که بعدا بیشتر دربارهاش صحبت خواهم کرد». کریمی که پاییز و زمستان سال گذشته نمایش «خانه پاکیزه» را در سالن چهارسو تئاتر شهر و به کارگردانی مشترک مانلی حسینپور و سروش طاهری در اجرا داشت، در پاسخ به این سوال که حالا با گذر سالها، نگاهش به بازیگری چقدر تغییر کرده است، میگوید: «راستش فعالیت در زمینه بازیگری همچنان برای من یعنی تجربه حضور در یک دنیای ناشناخته، وسیع و جذاب؛ بهطوریکه هنوز وقتی کاری چه در زمینه نمایش و چه تصویر پیشنهاد میشود، ذوق و شوق خاصی در من بهوجود میآید. مانند لذت شناخت یک شخصیت جدید در یک دنیا و فضای جدید است. من همچنان نسبتبه بازیگری مشتاقم و روند شناخت موجودیت دیگری که من قرار است در قالب آن زندگی کنم و لحظههایش را بسازم، برایم جذابیتهایی ویژه دارد. هنوز اینکار را بسیار دوست دارم و به آن عشق میورزم. بهنظرم یکی از موهبتهاییست که در زندگی نصیبم شده تا در حد توان و بضاعتم، در آن فعالیت کنم». او که سالهاست در هر سه عرصه تئاتر، تلویزیون و سینما حضور داشته است، درباره اینکه باید او را بازیگری کمکار یا گزیدهکار بدانیم، میگوید: «درواقع باتوجه به مدتزمانی که در حوزه بازیگری فعالیت دارم، بازیگر پرکاری بهحساب نمیآیم. قسمتی از این کمکاربودن ناخواسته بوده است؛ بهخاطر شرایط پیرامون من یا تعداد کم کارهایی که تولید میشد و حتی شرایط اجتماعی که در آن مقاطع وجود داشت. قسمتی هم خودخواسته بوده به این دلیل که سعی میکردم گزیدهکار باشم و از میان پیشنهادها کارهای مناسبی را بپذیرم. زمانی که فعالیتی را آغاز و قراردادی را امضا میکنی بابت این پذیرش مسئولیت، متعهد میشوی. گاهیاوقات بهمحضآنکه قراردادی را امضا میکنید، به فاصلهای اندک پروژههایی دیگر نیز به شما پیشنهاد میشود که گاه مناسبتتر از کاری که پذیرفتهاید، هستند اما چون تعهد دادهاید، اخلاقی نیست که آنها را قبول کنید. خیلیوقتها پیش آمده که آدم افسوس بخورد کاش کمی صبر میکردم و منتظر کار بعدی میماندم». این بازیگر در همین رابطه ادامه میدهد: «یکی از مواردی که میتوانم به آن اشاره کنم ایناستکه خوب است بازیگر یا هرکسی در هر حوزهای که فعالیت میکند، از حضور مشاوری معتمد و مناسب که شناخت و دانش کافی در مورد آن کار دارد، بهره ببرد. اگر مشاورین خوبی داشته باشیم که ما را درست راهنمایی کرده و خط درستی را برایمان مشخص کنند، خیلیوقتها در مسیر کاری، موفقیتهای بیشتری نصیبمان خواهد شد. متاسفانه زمانی که من کارم را آغاز کردم، از داشتن چنین موقعیتی بیبهره بودم و نتوانستم از حضور و راهنماییهای مشاورین مناسب استفاده کنم. بیشتر انتخابهایم بر اساس شناخت خودم بوده است که البته گاهی این شناخت، تماموکمال و جامع نبوده اما بههرترتیب، من همچنان مسیر بازیگری را ادامه میدهم، به آن بسیار علاقهمندم و امیدوارم در ادامه مسیرم کارهای مناسبتر و باکیفیت بالا پیشنهاد شود». بازیگر فیلمهای سینمایی «دیدار»، «جاده عشق»، «روز شیطان» و «اشک و لبخند» درباره روند حضور بازیگران جدید معتقد است: «وقتی به روند روبهرشد جمعیت نگاه میکنیم، طبیعیست که ببینیم بههمینمیزان همهچیز در سطح کلانش تغییر وضعیت میدهد. برای مثال، تعداد خودروهایی که 20سال پیش در سطح کشور تردد داشتند، با امروز متفاوت است. تعداد نیروهای تازهنفسی هم که در حوزههای مختلف وارد میشوند، نسبتبه سالهای گذشته متفاوت هستند. در سینما و تلویزیون هم، همین اتفاق افتاده و در روند روبهرشدی که داشتهایم، حضور بازیگران جوان و تازهنفس پرتعدادی را شاهد بودهایم. طی سالهای گذشته، بازیگران بسیار خلاق، خوب و حتی صاحب سبکی آمدهاند که بهشخصه از بازیشان بسیار لذت بردم و حتی از آنها آموختم. این اتفاق خوبیست. باید همیشه خودمان را با نیروهای تازه تجهیز کنیم و آماده باشیم تا بتوانیم کارهای بهتری بسازیم». معصومه کریمی با اشاره به اینکه در رابطه با مسئله برابری عرضه و تقاضا دراینزمینه باید کارشناسها نظر بدهند، میگوید: «بیشک باید به همان اندازه تولیداتمان بالا برود که خیلی وقتها این اتفاق نمیافتد؛ یعنی حضور افراد جدید باعث میشود که عدهای به ناچار از این گردونه خارج شوند. بحث دیگری هم که در حوزه بازیگری بهویژه سینما و تلویزیون هست، اینکه بیشتر نوشتههای ما حولوحوش نوجوانها یا جوانها میگذرد. کمتر شاهد این هستیم که قصهای با محوریت شخصیتهای پابهسنگذاشته نوشته شود که این، یکی از نقصها و ضعفهای حوزه نگارش ماست. طبیعیست وقتی داستان درباره مثلا شخصیتی 25ساله است، بازیگر 50ساله در آن پروژه بهسمت نقشهای فرعی و کوتاه ماجرا سوق داده میشود». این هنرمند ادامه میدهد: «خیلی خوب است وقتی که در همه سنین، مخاطب داریم، کارهایی برای همه سنین بنویسیم و این عرضه و تقاضا را به یک تعادل نسبی برسانیم». او با تاکید براینکه بهشخصه از حضور نسل جدید، جوان و خلاق خوشحال است، اضافه میکند: «مشتاقم که با این افراد همکاری داشته باشم و از هر یک از آنها که البته با صلاحیت و از طریق مسیر مناسب وارد این عرصه شدهاند، خواهم آموخت. این اتفاق خوبیست که برای عرصه بازیگری ما رخ داده بهشرط آنکه بزرگترها و پیشکسوتهایمان را فراموش نکنیم و همه را درنظر داشته باشیم». معصومه کریمی در پاسخ به اینکه چقدر با جریان کلی سینما همراه است، میگوید: «کموبیش همراهم؛ البته نمیدانم این کموبیش که میگویم کافی هست یا نه اما چون حرفه اصلیام بازیگریست، به بخش بازیگری بیشتر توجه دارم و آنرا دنبال میکنم. دراینسالها شاهد موفقیتهای چشمگیری در هنرهای مختلف نمایشی بودهایم و این خوشحالکننده است که درحال طیکردن پلههای ترقی هستیم. امیدوارم این روند ادامه پیدا کند و نهتنها در هنر؛ بلکه در همه عرصهها، کشورمان در مسیر مثبت و رشد قرارگیرد. خدا را شکر این اتفاق در جریان است و من هم سعی منکنم از آن، باخبر بمانم». این بازیگر در مورد وضعیت آثار و بازیگریمان در سالهای اخیر میگوید: «رشد بسیار خوبی را در همه جوانب شاهد بودهایم که جای تبریک به همه اهالی هنر که در این حوزه فعالیت میکنند، دارد؛ اما در یکسری زمینهها درجا زدیم و گاهی بهدلیل مشکلات و برخی مسائل، پسرفتهایی هم داشتهایم. بههرحال هرچقدر تلاش کنید، بازهم کم است. باید پرتلاش ادامه دهیم و راه موفقیت را بهتر و پویاتر طی کنیم. اگر کسی فکر کند به همین اندازه که تلاش کرده، کافیست، همانجا متوقف میشود. در حوزه سینما هم این مسئله را داریم. هرچقدر بیشتر و مناسبتر به آن بپردازیم و توانمان را بالاتر ببریم، حال خوبش به همه ما میرسد». در سالهای اخیر، عموم فیلمها از فضای تکستارهبودن بهسمت داستانهای پرکاراکتر رفتهاند، کریمی درباره این تغییر میگوید: «من صحبت شما را به این تعبیر میکنم که کارهای قهرمانپرور و ستارهمحور نه الزاما متاثر از حضور سوپراستارها بلکه ستاره بهمعنای شخصیت محوری داستان، جای خود را به کارهایی دادهاند که کمتر به این موضوع در آنها توجه شده است. ازاینمنظر، نمیتوان گفت الزاما این تغییر بهنفع سینما بوده یا نه. برای مثال، ما کارهایی را داشتهایم که بهرغم ستارهمحوربودن، بسیار جذاب و مناسب بودند و حتی باعث رشد سینما شدند. در مقابل، کارهای ستارهمحور و قهرمانپروری داشتهایم که ضعیف بودند. مسئله این نیست که اینکار را بکنیم یا نه؛ بلکه مهم این است کار خوب بسازیم. وقتی کار خوب میسازیم، جای دفاع دارد و فرقی ندارد در آن، قهرمان خاصی بوده یا نه چون درحال روایت زندگی هستیم و تکتک پرسوناژهای آن قصه میتوانند قهرمان ماجرا باشند». این هنرمند در پاسخ به این سوال که دراینمدت، کدام بخشهای دیگر هنر را تجربه کرده است، میگوید: «هر کسی که به هنر علاقهمند است، عموما سعی میکند در شاخههای مختلف آن اطلاعاتی کسب کند، بیاموزد و گاهی آنها را تجربه کند. من به موسیقی، ادبیات و عکاسی، بیشتر از سایر شاخهها علاقهمند بودهام و آنها را بیشتر پیگیری کردهام. البته در حوزه موسیقی، بیشتر شنونده بودم و از کارهای دوستان لذت میبردم. در حوزه ادبیات، از دوران مدرسه کموبیش دستی به نوشتن داشتهام و اگرچه تابهحال هیچ کاری از من منتشر نشده اما احتمال دارد در آیندهای نهچنداندور اینهم جزو کارهایی شود که انجام دهم و برنامهاش را دارم که مجموعههایی را منتشر کنم». کریمی با اشاره به اینکه قبلاز بازیگرشدن، عکاسی میکرد، ادامه میدهد: «تقریبا میشود گفت شغل اصلیام عکاسی بود اما از زمانی که وارد حوزه بازیگری شدم، کار عکاسی را صرفا برای خودم انجام دادهام و در آن، فعالیتی بهمعنای حرفهای نداشتهام. بهطورکلی معتقدم زندگیکردن خودش هنر است و هر یک از ما که کمی ذوق داشته باشیم، حال چه بهطور مشخص وارد شاخهای از هنر شویم یا نه، عموما به آن علاقهمندیم؛ چون هنر با ذات ما در ارتباط است. شما میتوانید کارمند شرکتی باشید که کارتان ربطی به هنر نداشته باشد اما یک آرتیست باشید و حوزههای مختلف آنرا پیگیری کنید؛ شعر بنویسید، ساز بزنید، نقاشی بکشید و... من هم جزو همینافراد هستم و قبلازآنکه بازیگر باشم، به هنر علاقهمندم و در زمینههای مختلف، از تجربهکردن میآموزم و لذت میبرم». او درباره رابطهاش با فضای مجازی میگوید: «هر امکان جدید و نو که با آن مواجه میشویم، با خودش هم اتفاقات خوب بههمراه دارد و هم مواردی که باعث آزردگی میشوند. فضای مجازی هم از این قاعده مستثنی نیست. اگر بهطورکلی و از دیدگاه خودم به آن نگاه کنم، باید بگویم این فضا برای من با خودش پیامدهای مثبت زیادی به همراه داشته است. برای مثال، بیشتر از هر زمان دیگری در جریان فعالیتها و رویدادهای مربوط به حرفهام قرار میگیرم. از حالواحوال دوستان همکاری که با آنها کار کردهام یا حتی کار نکردهام اما پیگیر فعالیتهایشان بودهام، باخبر میشوم. برایم جالب است دوستان قدیمی را که سالها پیش باهم کار کردیم و مدتها از هم بیخبر بودیم، پیدا کردهام و به مدد این فضا، توانستهایم بیشتر باهم مراوده داشته باشیم. در کنار اینها، مشکلاتی هم هست؛ چون همه افرادی که از این فضاها استفاده میکنند، آدمهای باصلاحیتی نیستند و تکوتوک متاسفانه شاهد این هستیم که بعضیها باعث مزاحمتهایی برای دوستان و همکاران میشوند اما در مجموع از آن رضایت دارم و خوشحالم. گاهی حتی فکر میکنم اگر این زمان نبود و من با فضای مجازی فعلی ارتباط برقرار نمیکردم، از دوستانم نسبتبه امروز خیلی دورتر میشدم. امیدوارم همه یاد بگیریم که با فرهنگی مناسب از هر چیزی استفاده کنیم». او در پایان در پاسخ به اینکه آیا از آنچه که در اینسالها بر او گذشته راضیست، میگوید: «خدا را شکر ناراضی نیستم و رضایتی نسبی دارم. ناگفته نماند زمانی که شما تجربه بیشتری پیدا میکنید و فهم و دانشتان نسبتبه زمانی که جوانتر و کمتجربهتر بودید، بالاتر میرود، بیشک به گذشته که نگاه میکنید، میبینید که جاهایی درست عمل نکردید، جاهایی ناپخته بودید و جاهایی انتخابهای دقیقی انجام ندادهاید. حتما اگر با سطح تجربه و دانش امروزم به گذشته برگردم، خیلی چیزها را تغییر خواهم داد و سعی میکنم درستتر و مناسبتر قدم بردارم اما در مجموع از مسیری که دراینسالها طی کردهام، راضیام و خدا را شکر میکنم که در حد توان و بضاعتم، قدمهای مناسبی برداشتهام. کمی و کاستیهایی هم بوده و باید بهتر از این حضور میداشتم؛ اما نتوانستم. از خدا میخواهم به من این توفیق را بدهد تا در ادامه مسیر، بهتر، مناسبتر، درستتر و با فهم و درایت بیشتری قدم بردارم و بیشتر بیاموزم تا با تکیه بر آگاهی و دانشی که بهدست میآورم، کارهای مناسبتری را انجام دهم؛ قبل از هرچیز هم، در زندگی و حرفهای که دوستش دارم. همه ما در طول مسیر زندگیمان کسب تجربه میکنیم و این کمک میکند جایی پایاننامهای را ارائه دهیم؛ به امید آنکه پایاننامه را با نمره خوبی قبول شویم نه فقط نمره قبولی بیاوریم و خاطره خوب و حضور مثبت و مفیدی از ما باقی بماند. امیدوارم خدا به همگی ما توفیق دهد که بتوانیم بهتر از قبل حضور داشته باشیم».