آیندهی آبی ایران، زیر ذرهبین کارشناسان جهانی
چیزی نمانده تا خشک شویم!
گروه انرژی
«آب نداریم!» جملهای که بسیار مهمتر از آن چیزی است که تصورش را کنیم، اما در چند سال اخیر به حدی تکرار شده که دیگر آن حالت هشداردهندهاش را از دست داده و کمکم به موضوعی پیش پا افتاده بدل شده است. رفتاری که عموم ما در قبال آب انجام میدهیم، رفتار نامناسبی است که به سرعتی باورنکردنی ما را به سمت تشنگی هل میدهد. یک سال پیش در مه 2014 بود که حتی رسانههای فرامرزی به خطر کمآبی ایران اشاره کردند. اوایل امسال، پایگاه اینترنتی خبری و تحلیلی «المانیتور» در مقالهای نوشت: ایران با کمبود بیسابقهی آب مواجه است. طی یک سال اخیر هم این بحران وخیمتر شده است و این نگرانی وجود دارد که اگر تا چند سال آینده راهحلهای عملی پیدا نشود، تعداد زیادی از ایرانیها ممکن است مجبور به مهاجرت، از جمله به خارج، شوند. میزان متوسط بارش در ایران ۲۴۸ میلیمتر یا ۴۱۳ میلیارد مترمکعب است. این میزان، یکسوم متوسط بارش در جهان (۸۳۱ میلیمتر) است. به این ترتیب در حالی که 1درصد جمعیت جهان در ایران زندگی میکنند، سهم ایران از منابع آب تجدیدپذیر فقط ۳۶صدم درصد است. از ۴۱۳ متر مکعب بارش سالانهی ۲۶۹ متر مکعب هم به اشکال مختلف از دست میرود. بیش از ۹۳درصد از آب باقیمانده صرف کشاورزی آن هم به شکل غیراصولی میشود. این آمار نشان میدهد که چقدر در معرض خطر خشکسالی هستیم. حالا خبر میرسد که روزنامهی آمریکایی نیویورکتایمز طی گزارشی از بحران آب در ایران، نوشت: ایران با خشکسالی ۷ ساله مواجه است که هیچ نشانی از پایان آن دیده نمیشود. روزنامهی آمریکایی نیویورک تایمز طی گزارشی نوشت: ایران با خشکسالی 7 ساله مواجه است و هیچ نشانی از پایان آن دیده نمیشود. این بسیاری از کارشناسان را به این نتیجه رسانده که شاید وضعیت جدید به صورت دائمی در این کشور برقرار بماند. حتی بازگشت به سطح بارشهای فعلی برای حل بحران سراسری آب کافی نیست، زیرا کشور 70درصد سفرههای آب زیرزمینی خود را در طی 50 سال گذشته مصرف کرده است. ایران که همواره منطقهای خشک محسوب میشده، با پدیدهی بیابانزایی مواجه است و دریاچه و رودخانهها در حال خشک شدن هستند. براساس اعلام سازمان ملل، ایران 4 مورد از 10 شهر آلودهی جهان را در خود جای داده و گرد و خاک و بیابانزایی از جمله عوامل اصلی این مسئلهاند. در زنجان، پل میربهاءالدین از بالای رودخانهای عبور میکند که اکنون چیزی جز شن و سنگ از آن باقی نمانده است. در گمیشان، در ساحل دریای خزر، ماهیگیرانی که زمانی خانههای خود را در قطبهای ماهیگیری بنا میکردند اکنون برای رسیدن به مناطق مناسب جهت صید باید مایلها رانندگی کنند. در ارومیه، نزدیک مرز ترکیه، شهروندان از دولت میخواهند تا دریاچه در حال احتضار این شهر را احیا کند. بیش از 15درصد حدود 150هزار جریب باغ پسته در استان کرمان در طی حدود 1 دههی گذشته از بین رفته است. شبکهی سراسری سدها، مشکل کمبود آب را در بسیاری مناطق بیشتر کرده و در عین حال به تحلیل رفتن سفرههای آب زیرزمینی کمک کرده است. در اصفهان، زایندهرود خشک شده، زیرا مقامات ناگزیر شدهاند آب آن را به شهر کویری یزد انتقال دهند. در تهران، مسئولان آب شهر به زحمت توانستند تابستان امسال را مدیریت کنند. یارانهی آب و برق، مصرف بیشتر را در مناطق شهری تشویق میکند. عیسی کلانتری، وزیر سابق کشاورزی هشدار داده که بیش از نیمی از استانهای ایران ممکن است در طی 15 سال آینده به دلیل بیآبی، غیرقابل سکونت شوند. این در حالی است که بعضی افراد با نگاهی به افزایش مقطعی بارندگیها، خطر را از سر کشورمان رد شده میدانند. ممکن است افزایش بارش در بعضی از سالها موجب خوشحالی مردم شود، ولی میزان بارش حتی در دورههای ترسالی، برای کشور پهناور و پرجمعیت ما که در منطقهی خشک و نیمهخشک قرار گرفته کافی نیست. براساس گزارشهای سازمانهای بینالمللی، ایران یکی از کشورهایی است که در آیندهی نزدیک با کمبود آب مواجه میشود. همچون کالیفرنیای خشکیزده، در ایران نیز کشاورزی حدود 90درصد مصرف آب را به خود اختصاص میدهد. روشهای قدیمی آبیاری و دیگر اقدامات هدردهندهی آب، هر سال وضعیت را بدتر میکند. مقنیها میگویند چاهها دیگر حتی در عمق بیش از 600 فوتی هم به آب نمیرسد. وقتی هم به آب میرسند، آلوده به فلزات سنگین و آرسنیک است. تغییر چشمانداز در استان کرمان کاملا مشهود است. در گذشتهای نه چندان دور، این منطقه کمربند سبزی بود که صدها مایل مربع امتداد داشت و از سفرههای آب زیرزمینی برای تولید غلات و پسته استفاده میشد. اکنون آن مناطق سرسبز به بیابان گرم و بیآب و علف تبدیل شده است. استان کرمان همچنان یکی از بزرگترین تولیدکنندگان پسته در جهان به شمار میرود، اما روشهای آبیاری در این منطقه عمدتا قدیمی هستند. سهیل شریف، یکی از تولیدکنندگان محصولات کشاورزی در منطقه میگوید، چند سال پیش وقتی وی با صرف 600هزار دلار سیستم آبیاری قطرهای را در باغ پستهی 90 جریبی خود نصب کرد، کشاورزان دیگر او را مسخره کردند. اما اکنون باغ وی سبز است، اما باغ بقیه خشک شده است. وی دولت را به خاطر پایین نگه داشتن قیمت انرژی و آب سرزنش میکند و میگوید، ماهانه تنها 270 دلار بابت مصرف برق پرداخت میکند، در حالیکه 20 کارگر دارد و از پمپهای قوی استفاده میکند.