آخرین خبرها
خبرهای پربیننده
گفت‌وگو با پریسا امامی؛ خالق مجموعه‌شعر سپید «پلاتو»
کد خبر: 291742 | تاریخ مخابره: ۱۴۰۱ يکشنبه ۸ خرداد - 07:42

گفت‌وگو با پریسا امامی؛ خالق مجموعه‌شعر سپید «پلاتو»

پریسا امامی؛ متولد سال 1369 در زنجان بوده و 12‌سال است به‌صورت حرفه‌ای در حوزه شعر سپید به فعالیت می‌پردازد. وی در تابستان 1398 اولین مجموعه‌شعر سپید خود باعنوان «پلاتو» را توسط انتشارات «آنیما» راهی بازار کرد. وی که آغاز فعالیت خود در حوزه نویسندگی را به دوران دبیرستان معطوف می‌داند که به‌صورت حرفه‌ای دست به نگارش داستان، شعر و متن ادبی می‌زد، اعتقاد دارد؛ پیش‌ازاین 12سال، به‌صورت حرفه‌ای فعالیتی نداشته و آغاز فعالیت حرفه‌ای خود در حوزه شعر سپید را از این‌نقطه می‌داند و درحال‌حاضر، مشغول به جمع‌آوری دومین مجموعه‌شعر سپید خود است.

کشش ذاتی نسبت به شعر
پریسا امامی بابیان‌اینکه از کودکی علاقه به نوشتن داشت، گفت: «در ابتدای راه، در دوران تحصیل نگارش را با نوشتن داستان کوتاه آغاز کردم و در‌آن‌دوران، عضو کانون‌ پرورش‌فکری بودم و داستان‌های خود را برای مربیان کانون می‌فرستادم. ضمن‌اینکه در دوران تحصیل انشاهای خوبی نیز می‌نوشتم و همین موجب می‌شد توجه معلمانم به دست‌نوشته‌هایم معطوف شود». وی بابیان‌اینکه از همین گذرگاه بوده که تصور کرده می‌تواند بنویسد و ازهمین‌طریق وارد حوزه شعر شده است، افزود: «من شعر را ازاین‌مسیر شروع کردم و به‌نظرم، این‌ یک‌نوع کشش ذاتی در من نسبت به نوشتن شعر بود که یکسری از مسائل را می‌دیدم، حس می‌کردم یا یکسری دغدغه‌هایی در من شکل می‌گرفت که حس می‌کردم می‌بایست پیرامون آن‌ها بنویسم و کم‌کم همین‌امر موجب شد شروع به نوشتن کنم و با مطالعه، ممارست و تقویت ذهن و زبانم، توانستم به‌شکل ایدئالی که در ذهن برای نوشتن داشتم نزدیک شوم؛ تااینکه در اواخر دهه 90، به‌این‌نتیجه رسیدم که حالا، آماده هستم اولین کتاب خود را به بازار کتاب عرضه کنم». امامی بااشاره‌به‌اینکه در‌آن‌بازه حس کرد می‌تواند اولین کتاب شعر سپید خود را با زبان خودش و فرمی که دوست داشته در نوشتن داشته باشد، منتشر کند و به‌این‌جایگاه رسیده است، اضافه کرد: «پس از انتشار این کتاب، یکسری از دیگر تغییرات در فرم نوشتار من به‌وجود آمد و به یکسری کاستی و نکته‌های خاص در نوشتارم پی بردم و در‌پی برطرف‌کردن آنان برآمدم که مسلماً در کتاب دومم این‌مسئله احساس خواهد شد».

انتشار کتاب؛ به‌شرطِ داشتن حرف تازه
این شاعر بااذعان‌به‌اینکه خود را عضو کوچکی از جامعه بزرگ ادبیات ایران می‌داند و صرفاً به‌این‌خاطر دست به انتشار کتاب نزده که تنها کتابی چاپ کرده باشد، گفت: «زمانی تصمیم گرفتم دست به انتشار کتاب بزنم که حس کردم می‌توانم حرف جدیدی برای گفتن داشته باشم یا آن دغدغه‌ای که به‌عنوان یک دغدغه اجتماعی یا دغدغه‌های زنانه در ذهن دارم، حرفی برای گفتن دارند که مخاطبان من نیز می‌توانند آن‌را بشنوند و آن‌را نیز با مخاطبان خود به‌اشتراک بگذارم». خالق مجموعه‌شعر سپید «پلاتو» بابیان‌اینکه پس از مطالعات و تحقیقات بسیار در حوزه شعر و ادبیات، دست به ویراست اشعار قبلی خود زده است، تصریح کرد: «دراین‌زمان، به‌نظر رسید که توانسته‌ام مجموعه قابل‌قبولی از شعر سپید را به‌نام خود به‌ثبت برسانم و پس از ارسال به انتشارات و پشت‌سرگذاشتن روند دریافت مجوز، این اتفاق افتاد و اولین مجموعه‌شعر من به بازار کتاب ایران عرضه شد».

خطر بزرگِ پایین‌بودن سرانه مطالعه 
امامی باابرازتأسف‌ازاینکه امروز، پایین‌بودن سرانه مطالعه در کشور ما یک خطر بزرگ به‌حساب می‌آید و باید این‌نکته را نیز درنظر داشت که با ورود دنیای مجازی بزرگ‌تر هم شده، تأکید کرد: «امروزه دیگر مردم حوصله کتاب‌دست‌گرفتن و کتاب‌خواندن ندارند و هرروزکه می‌گذرد، خطر بی‌توجهی به این‌موضوع برای جامعه بیشتر و بیشتر می‌شود». وی بااشاره‌به‌اینکه زمان گردآوری مجموعه‌شعر خود استقبال عمومی از این‌مجموعه برایش از ارزش‌های اولیه نبوده و اصل صداقت را اولویت کار خویش قرار داده، افزود: «به این فکر کردم که صادق باشم و چیزی را در قالب کلمات انتقال دهم که احساس می‌کنم باید انتقال بدهم؛ حالا در هر حوزه‌ای که هست». این شاعر جوان بااذعان‌به‌اینکه در گردآوری مجموعه اشعارش کوشیده است دغدغه‌های ذهنی خود را به‌تصویر بکشد تا بتواند گامی به جلو بردارد و خالق اثری منحصربه‌فرد و خاص باشد، تأکید کرد: «هنگام گردآوری این‌مجموعه، به این‌موضوع فکر می‌کردم اشعارم درطول‌زمان از بین نرود و در زمان‌های گوناگون، حرفی برای گفتن و نگاهی عمقی به مسائل داشته باشد».

خدشه‌ بر پیکره شعر معاصر با محاوره‌نویسی
امامی باابرازتأسف‌ازاینکه امروز افکار عمومی هر ساده‌نویسی و هر نوشته‌ای را شعر یا کتاب خوب می‌داند و همین‌امر موجب می‌شود مخاطب کتاب امروز، به ذات محتوا بی‌توجه باشد، گفت: «من در این مجموعه‌شعر به‌ شکل زبان، ترکیب‌ها و محتوا توجه زیادی کردم؛ درواقع، این خطر را پذیرفتم که کتابم مورداستقبال عموم نباشد؛ اما به ذات شعر فکر کردم و چون این‌موضوع از جریان معمولی فاصله داشت، مورداستقبال مخاطبان قرار گرفت». این بانوی شاعر بابیان‌اینکه بازشدن زبان محاوره و جریان ساده‌نویسی به‌زبان فارسی تاجایی‌که به پیکره زبان فارسی آسیب وارد نکند، پذیرفتنی‌ست، افزود: «اینکه زبان شعر باید به زمانه خود نزدیک باشد، بسیارخوب است؛ اما دراینجا احساس می‌کنم دچار یک‌دور باطل شدیم و این‌دور باطل پیکره شعر معاصر را خدشه‌دار کرده است». وی بااشاره‌به‌اینکه که دهه ۷۰ را دوره طلایی شعر معاصر می‌داند و اعتقاد دارد برخی شعرای معاصر قوی دراین‌دوره متولد شده‌اند، ادامه داد: «در بخشی از عصری که در آن هستیم؛ یعنی در دهه 70، عمق شعر گوهر اصلی زیبایی شعر بوده و همین‌امر موجب می‌شده که شعر‌نوشتن بسیار حساب‌شده و بافکر جلو برود؛ اما با ورود زبان محاوره و ساده‌نویسی در شعر، شعر روز دچار یک‌نوع از ساده‌لوحی شده، عمق خود را از دست داده و سطحی شد». وی با هشدار جدی دراین‌زمینه که سطحی‌شدن شعر می‌تواند بر ادبیات شاعرانه ضربات سهمگینی وارد کند، عدم دست‌یابی به‌مفهوم واقعی ساده‌نویسی در دنیای ادبیات امروز را از مهم‌ترین افسوس‌هایش برشمرده و براین‌اساس، اضافه کرد: «اگر بخواهیم در حوزه شعر از ساده‌نویسی استفاده کنیم؛ یعنی می‌توانیم از کلماتی ساده‌ای استفاده کنیم که مفاهیم عمیقی را در دل خود دارد».

ساده‌انگاری؛ نتیجه عدم‌درک صحیح از ساده‌نویسی 
این شاعر خوش‌ذوق، دیدن و انتقال مفاهیمی را که برای عموم قابل‌رؤیت نیست، از وظایف اصلی شاعر برشمرد و بااذعان‌به‌اینکه شاعر، با ذوق و قلم توانا می‌تواند چشم و گوشی تازه برای مخاطبش باشد، گفت: «شاعر می‌تواند با زبان ساده عقاید، افکار و دغدغه‌های انسانی را با مخاطب به‌اشتراک بگذارد؛ اما متأسفانه چون موضوع ساده‌نویسی در ایران، هنوز به‌درستی جا نیفتاده است، گویی همه دچار نوعی ساده‌لوحی و ساده‌انگاری شدند». وی باابرازتأسف‌ازاینکه امروز شعر ساده، خالی از ترکیبات زبانی‌ست و این‌نوع شعر، زبان فارسی را لاغر کرده است، تصریح کرد: «باید به‌این‌نکته توجه داشته باشیم که ظرفیت‌های موجود در زبان فارسی مسائلی نیستند که به‌راحتی بتوان از آن گذشت و ما باید بدانیم واژه‌هایی داریم که در عین زیبابودن و عمق‌داشتن، در دست فراموشی قرار گرفته‌اند و دراین‌شرایط زبان فارسی دچار یکسری تکرار بیهوده شده و این‌موضوع، علت اصلی شبیه‌بودن اغلب نوشته‌ها به یکدیگر است که ضربه بسیاربدی به شعر معاصر فارسی زد». وی بااشاره‌به‌اینکه امروز شرایط نابسامان اقتصادی بر قدرت خرید مردم تأثیر بسیاری گذاشته است و مردم به‌همین‌دلیل کمتر سراغ خرید کتاب می‌روند، تأکید کرد: «امروز باید به‌این‌نکته توجه داشته باشیم که در شرایط کنونی، مطالعه تنها به‌صرف خرید کتاب و دردست‌داشتن نسخه کاغذی آن اتفاق نمی‌افتد، بسترهای بسیاری مانند کتابخانه‌ها، کتاب‌های صوتی و فایل‌های کتاب که به‌صورت PDF دردسترس عموم علاقه‌مندان قرار دارند و اگر امروز به حوزه مطالعه کم‌توجهی می‌شود، باید ریشه آن‌را در عدم‌فرهنگ‌سازی درست جست‌وجو کرد و این‌امر را به کم‌کاری کسانی‌که کار فرهنگی می‌کنند، مانند نویسندگان کتاب نسبت داد تا مردم». امامی باابرازتأسف‌ازاینکه کم‌کاری نویسندگان و شاعران موجب شده تا میل به مطالعه در عموم؛ به‌ویژه میل به مطالعه شعر، روزبه‌روز کمتر و کمتر شود، گفت: «جدای از تمام این‌مسائل، متأسفانه تابه‌امروز فرهنگ‌سازی درستی درزمینه خواندن کتاب نداشته‌ایم و یکی از دیگر مسائلی که به‌نظر من برای فرهنگ کتاب و کتاب‌خوانی مضر بود، لوکس‌بودن شکل کتاب و ژست‌های روشن‌فکری افراد کتاب‌خوان‌نما در فضای مجازی بود که باعث شد که کتاب، از اینکه یک ضرورت در زندگی روزمره مردم باشد، فاصله گرفته است».

مطالعه کیفی؛ مهم‌تر از مطالعه کمی
این شاعر بااشاره‌به‌اینکه امروز، کتاب به‌عنوان یک کالای لوکس به‌حساب می‌آید که خریدن، داشتن و یا دردست‌گرفتن آن یا داشتن یک کتابخانه بزرگ با کتب حجیم، بدون‌اینکه فرد آن‌ها را خوانده باشد، به یک نشانه روشنفکر‌بودن و باسوادبودن مبدل شده، یادآور شد: «متأسفانه در سال‌های اخیر، کتاب و کتاب‌خوانی به موضوعی نمایشی مبدل شده و اتفاقاتی‌که در سال‌های اخیر روی داد، به‌این‌نقطه منجر شد که ما روزبه‌روز از فرهنگ کتاب و کتاب‌خوانی فاصله بیشتری بگیریم و به‌نظر من، دراین‌میان مهم نیست که یک فرد چند کتاب خوانده باشد؛ مهم این‌است‌که آن کتاب‌ها را چگونه خوانده باشند و درنهایت این خواندن کتاب، چه تأثیری بر روی فکر و جهان‌بینی آن‌ها گذاشته است». وی باتأکیدبراینکه کسی‌که مدام کتاب در دست دارد؛ اما هیچ تغییری در دیدگاه، نگاه و جهان‌بینی او به‌مرورزمان حس نمی‌شود و نمی‌کوشد تا از این گذرگاه بر شعور اجتماعی و فردی خود بیفزاید، هرگز این کتاب‌خواندن روی فرد اثری نمی‌گذارد، گفت: «ما هرگز نحوه درست کتاب‌خواندن را نیاموخته‌ایم و قطعاً دراین‌مسیر به بیراهه رفته‌ایم».

کنارگذاشتنِ سود اقتصادی فروش کتاب
وی باابرازتأسف‌ازاینکه امروز، با وجود تنگناهای اقتصادی کار بسیارزیادی از دست هنرمند برنمی‌آید، افزود: «هنرمند سیاست‌مدار نیست و ازاین‌رو، نمی‌تواند مشکلی را دراین‌زمینه‌ها حل کند؛ اما شاید کاری‌که هنرمند باید دراین‌برهه انجام بدهد و آن‌هم بسیاردشوار است، این‌است‌که سعی کند با وجود تمام تنگناهای اقتصادی که وجود دارد، نیازهای خود درزمینه‌های اقتصادی را نادیده بگیرد». امامی بابیان‌اینکه این نادیده‌گرفتن به‌این‌معناست‌که شاید هنرمند، سود اقتصادی را که از فروش کتاب مدنظر دارد، باید کنار بگذارد و آنچه را بنویسد که درست است و باید بنویسد و به‌این‌شکل، همدردی درستی با جامعه داشته باشد، افزود: «هنرمند باید بکوشد ترسیم درستی از دردها و شرایط زندگی مردم در وضعیت کنونی داشته باشد و بی‌درنظرگرفتن هیچ ملاحظه‌ای، آن‌چیزی را که باید وجود داشته باشد، به رشته تحریر دربیاورد؛ شاید به‌این‌شکل، زبان مردم خودش باشد». وی سخن‌گفتن از زبان کسانی را که نمی‌توانند حرف بزنند و مبدل‌شدن به‌زبان مردم عصر خود را از مهم‌ترین رسالت‌های یک شاعر و یا یک نویسنده برشمرده و باتأکیدبر‌اینکه اگر یک اثر دراین‌مسیر حرکت کند، ماندگار خواهد شد، گفت: «نهایتاً این اتفاق می‌افتد که جامعه، با این‌حجم از صداقت، یکرنگی و حس‌کردن تعهد واقعی ازسوی این شاعر تسلی خاطر پیدا می‌کند؛ در غیر این صورت، شاعر و نویسنده تئوریسین سیاسی نیست و نمی‌تواند باری را از روی دوش مردم به‌شکلی واقعی که منجر به شرایط آسان‌تری بشود، بردارد».

هنر؛ ‌بیرون‌آمدنِ زیبایی‌ از دل‌ آشفتگی‌
وی هنر را توانایی و مهارت خلق زیبایی خواند و بابیان‌اینکه هنر می‌تواند معنا و مفهومی را به زیباترین شکل ممکن به مخاطب خود انتقال دهد، اظهار داشت: «هنر در زندگی بسیاربزرگ و ارزشمند است و همان‌گونه که فردوسی بزرگ نیز گفته؛ جایی‌که هنر خوار و خفیف باشد، جهل و خرافات بسیاربزرگ، عزیز و ارجمند می‌شود». وی باتأکید‌بر‌اینکه هنر باید «آزاد» باشد و در هنر، هیچ بایدی وجود ندارد، احساس، اندیشه و زیبایی را اساس هنر برشمرده و گفت: «به‌طور تخصص در حوزه شعر باید بگوییم شعری هنری‌تر است که از شعار به‌دور باشد و این زبان است که در آن، هنر شعر متجلی می‌شود و از زبان، می‌توان به‌عنوان مهم‌ترین عنصر موجود در شعر یاد کرد». وی باتأکیدبراینکه امروز در شعر سپید معاصر، شاعران به‌دنبال این‌هستندکه شعر را از زبان نیز آزاد کنند، تأکید کرد: «درواقع اینجاست که هنر اتفاق می‌افتد و این‌بدین‌معناست‌که از دل تمام این آشفتگی‌ها یک‌نوع زیبایی بیرون می‌آید و به‌نظر من، همین‌امر کار بزرگ یک هنرمند است». وی ماندن در آشفتگی را بسیار ساده‌تر از رسیدن به یک زیبایی دانسته و بااذعان‌به‌اینکه هنرمند وظیفه دارد رسیدن به‌زیبایی را در مخاطب برانگیزد، افزود: «مخاطب نهایتاً با ارائه اثری هنری خود، می‌کوشد مخاطب را به تلاش ذهنی، تفکر و به‌نوعی آزادشدن از بندهای درونی دعوت می‌کند».

سوده اسماعیلی قیوم‌آبادی
عکس: مینا قانع

ارسال دیدگاه شما

بالای صفحه