آخرین خبرها
خبرهای پربیننده
نحوه گفت‌و‌گوی سازنده و سالم والدین با دخترشان
کد خبر: 354477 | تاریخ مخابره: ۱۴۰۲ يکشنبه ۲۷ اسفند - 08:01

نحوه گفت‌و‌گوی سازنده و سالم والدین با دخترشان

دکتر علی‌اصغر شاملو زمانی‌که گفت‌و‌گو بر سر مهربانی والدین می‌شود، صرفاً سرویس‌دادن به فرزندان، همه مهربانی مادر و پدر نیست؛ بلکه موارد مهم‌تر دیگری هستند که در‌این‌مسیر نقش بسیار تعیین‌کننده‌تری بازی می‌کنند؛ ازجمله‌اینکه مهربانی ازسوی والدین به‌معنای آن‌است‌که شما هرگز دخترتان را با کسی مقایسه نکنید. هرگز او را سرزنش نکنید. هیچ‌وقت او را درمقابل دیگران بازخواست نکنید. همیشه وقت حرمت او را نگه دارید. هرگز رفتار او را با هویتش اشتباه نگیرید. در هیچ مکان و زمانی آزادی او را محدود نکنید (آزادی به‌معنای پذیرش داوطلبانه توافقی‌ست که در یک چهارچوب بین والد و فرزند به‌وجود می‌آید). انتقاد و تذکر به او باید حتماً دونفره، بین یک والد و دخترتان صورت بگیرد. با او دوست صمیمی نباشید؛ بلکه با او دوستی کنید (فراموش نکنید که بین دوست‌شدن با فرزند و دوستی‌کردن با او تفاوت بسیار است) اگر موارد بالا را به‌اضافه سرویس‌دادن به فرزندتان درعمل پیاده کردید، شما والد مهربانی هستید؛ درغیراین‌صورت شما فقط والد سرویس‌دهی هستید، نه والد مهربان.

یکی‌ازموارد مهم درارتباط‌با فرزند دخترتان، چگونگی گفت‌و‌گو با اوست و اینکه ضوابط و شرایط این تعامل کلامی درخصوص پدرومادر متفاوت است. درواقع گفت‌وگوی مادر و پدر با دخترشان موردی ایستایی نیست؛ بلکه پدیده‌ای پویا‌ست و باید هر‌روز با گذر زمان بهتر و به‌روزتر شود. شرایط جامعه، پیشرفت دانش، تغییر سن دخترمان، از ما والدین، دگرگونی در انتخاب تکنیک گفتار و تاکتیک رفتاری را تقاضا می‌کند. تربیت فرزند به‌شرطی ساده، هیجان‌انگیز و بسیارشیرین خواهد بود که پدرومادر توانایی، دانایی و امکانات لازم را برای مسلط‌شدن به اصول درست پرورش و تعلیم‌وتربیت دختر را داشته باشند. درغیراین‌صورت پرورش و تعلیم‌وتربیت دختر به جهنمی تبدیل خواهد شد که والدین آرزو می‌کنند که ای‌کاش دختری نمی‌داشتند. در هر مرحله سنی دختر ما با یکسری نیازهای متفاوت و گوناگون با ما روبه‌رو می‌شود که مادر و پدر حتماً باید پیش از رسیدن به‌این‌مرحله سنی، به نیازهای دخترشان آگاه شده باشند. معمولاً دختران تا دوسالگی بیشتر با مادر در رابطه هستند و آن‌ها دراین‌موارد به‌خوبی به نیازهای دخترشان پاسخ درست می‌دهند. با چند‌‌ماه تفاوت در دوسالگی پایه‌های اصلی یکی از شالوده‌های شخصیت دختر ما به‌اسم اعتماد‌به‌نفس در او شکل می‌گیرد؛ سپس از دوسالگی تا چهارسالگی (در مواردی حتی پنج‌سالگی) ما با شکل‌‌گیری پدیده عزت‌نفس یا حرمت نفس در دخترمان روبه‌رو می‌شویم (حال اگر مادر و پدری ندانند که تفاوت بین اعتماد‌به‌نفس و عزت یا حرمت نفس چیست، چگونه این پایه‌ریزی شخصیت دخترشان را سازمان‌دهی کنند؟). دراینجا از دوسالگی تا چهار و پنج‌سالگی دخترتان از شما به‌عنوان مادر و پدر دائماً تائیدیه می‌خواهد. او منتظر است که شما به هرکار او فعالانه نگاه کنید، فعالانه به جمله‌بندی، گفت‌وگوها و پرسش‌هایش گوش بدهید و پاسخ‌های او را بدهید. دراینجا‌ست که اگر شما تفاوت‌های جنسیتی او را به رخ او بکشید که مثلاً دختر باید این‌کار را بکند یا آن‌کار را نکند، دختر نباید بلند بخندد یا دختر نباید دوچرخه‌سواری کند، دختر باید گریه کند و ... آن‌زمان اگر شما به‌عنوان پدر در فعالیت‌های فیزیکی با دخترتان مثل تاب‌بازی، دوچرخه‌سواری، دویدن و موارد دیگری شرکت داشته باشید، به او اجازه الگو‌سازی و قهرمان‌سازی از خودتان را می‌دهید. دختران تا این سن بیشتر به والد غیرهم‌جنس تمایل داشته‌اند؛ اما پنج‌سالگی سنی‌ست که دختران معمولاً اجتماعی‌تر و معاشرتی‌تر می‌شوند. سریع‌تر از پسران می‌خواهند گروه دوستان و همبازی‌های خودشان را تشکیل دهند و از پدر فاصله می‌گیرند. شما به‌عنوان پدر با شناخت به این‌مسئله باید وقت بیشتری با دخترتان بگذرانید که او درعین‌اینکه با دوستانش خوش‌و‌بش می‌کند، حضور فعالانه شما در کنارش بدون دخالت مؤثر و مستقیم می‌تواند الگوی مرد آینده‌اش را به‌درستی ترسیم کند. همان‌گونه که در بالا اشاره شد؛ ما والدین نمی‌توانیم و نباید دوست دخترمان باشیم؛ بلکه باید با او رابطه دوستانه برقرار کنیم. معنایش این‌است‌که دختر ما باید با مادر و پدرش به‌قدری صمیمی باشد که هر حرف و سخن و موضوعی که دغدغه فکر و ذهنش است را با والدینش درمیان بگذارد. او می‌تواند ازهر موضوع پنهانی، از همه شنیده‌ها و دیده‌هایش با پدر و به‌ویژه مادرش گفت‌وگو کند (آیا ما هم می‌توانیم از همه شنیده‌ها و دیده‌هایمان با فرزندمان گفت‌وگو کنیم؟ طبیعتاً خیر) پس ما باید بیشتر گوش شنوا برای دخترمان باشیم تااینکه او گوش شنوا به‌خاطر مشکلات ما به‌عنوان مادر و پدرش باشد. دو دوست در‌‌مورد همه مشکلات و موضوعات بدون سانسور باهم گفت‌وگو می‌کنند؛ اما ما چون دوست او نیستیم نمی‌توانیم بدون سانسور درباره بسیاری از مشکلاتمان با او گفت‌وگو کنیم؛ درصورتی‌که او آزاد است بدون پرده‌پوشی با ما که والدش هستیم احساس دوستی کندو هرآنچه را خواست با ما درمیان بگذارد؛ ولی ما باید انتخاب کنیم درباره کدام موضوع که آیا به او مربوط است یا خیر با او گفت‌وگو کنیم. پدر از چهار و پنج‌سالگی به‌بعد،‌ همیشه باید مواظب روابط فیزیکی‌اش با دخترش باشد. تماس فیزیکی با دختر درحد ناز و نوازش کوتاه‌مدت نیاز دختر را برآورده می‌کند؛ ولی اگر این تماس فیزیکی طولانی‌مدت شود؛ حتماً آسیب‌های جدی به سیستم روانی و احساس دختر می‌زند. بسیاری از پدران در جلسات مشاوره می‌گویند که دخترشان مثلاً هشت‌ساله و حتی بزرگ‌تر است و هرشب در کنار پدر می‌خوابد! زمانی‌که ما از تغییرات فیزیکی دخترمان در شروع دوران بلوغش پی می‌بریم، لازم است پدر به حضور فعال خودش در زندگی دخترش رنگ بیشتر بدهد. دختر چون هم‌جنس مادر است طبیعتاً بسیاری از مشکلات دوران بلوغش را با مادرش درمیان می‌گذارد؛ اما این‌دوران با اختلالات هورمونی‌، احساسی و رفتاری او همراه است و دختران به‌دنبال استقلال در تصمیم‌گیری و رفت‌وآمد و تغییر در پوشش و آرایش خود هستند و تمایل به جنس متفاوت را در رفتار خود نشان می‌دهند. دراین‌صورت اگر پدر در فعالیت‌های هنری، تحصیلی، ورزشی و اجتماعی دخترش بیشتر در کنارش باشد، این تمایل به جنس متفاوت در او کمتر شده و بیشتر به روی خود پدر منعکس می‌شود و خطر روابط نادرست و انحراف از تحصیل در سن بلوغ برای دختران بسیارکمتر می‌شود. با حضور پدر در خارج از محیط خانه در کنار دختر پیام‌های بسیاردرست و مثبتی به ذهن دخترمان ارسال می‌کنیم که مردان در کنار زنان هستند. بیشتر مادران و پدران تصور نادرستی از رابطه با دخترشان دارند؛ چرا‌که آن‌ها را آدم‌های ضعیف، کم‌توقع و قانع و ... می‌بینند و کوشش می‌کنند برای رضایت و ‌آرامش آن‌ها از‌طریق خریدن وسایل و لوازمی که نیاز دارند درجهت رضایت آن‌ها قدم بردارند. این برداشت والدین کاملاً اشتباه است؛ چراکه دختر ما نیاز به همراهی، پشتیبانی، تائیدیه، پذیرش، ترغیب و تشویق یعنی نیاز به محبت و علاقه واقعی ما دارد. هیچ مردی در زندگی، توانایی جایگزین‌کردن خود به‌عنوان پدر را برای دختر ندارد. بیشتر دخترانی‌که پدران مهربانی دارند، در دنیای کودکی خود تمایل به ازدواج با پدرانشان می‌دهند. این تفکر بچگانه، نشان از رفتار درست پدر دارد. اگر شما به‌عنوان پدر رفتار درست، مهربانانه، صمیمانه با دخترتان داشته باشید احتمال اشتباه او در ازدواجش بسیارکمتر ‌می‌شود. فراموش نکنید که ما والدین از یک نسل شاید حتی دو نسل دیگر باشیم؛ کوشش کنیم دخترمان را درمورد انتخاب سرگرمی‌ها، دوستان، رشته تحصیلی، وقت‌گذرانی و فعالیت در شبکه‌های اجتماعی، پوشش و ازدواج و ... را بفهمیم و سعی نکنیم نظرمان را به او تحمیل کنیم. اگر خطری را احساس می‌کنیم، درصورت داشتن روابط خوب با او حتماً می‌توانیم گفت‌وگوی سازنده‌ای را در آن مورد با او داشته باشیم. بهترین الگوی پدر، شوهر و مردبودن برای دخترتان نمونه رفتار شما با مادرش است. رفتار درست شوهر با زنش تأثیر بی‌چون‌وچرایی در زندگی آینده دختر ما خواهد گذاشت. هر مردی ازطریق رفتار درست با همسرش می‌تواند بهترین الگو برای دخترش در انتخاب همسر آینده‌اش باشد. در زندگی امروزه کشور ما بسیاری از مادران به‌ویژه پدران وقت زیادی از خانواده را برای تأمین نیازهای مالی زندگی صرف می‌کنند و این باعث می‌شود که بزرگ‌شدن دخترشان را نمی‌بینند. تأمین آینده دخترتان حتماً موضوع بسیارمهمی‌ست؛ اما اگر نخواهید با دخترتان وقت بگذرانید و با او خاطره‌سازی درمورد شادی‌ها، موفقیت‌ها، فعالیت‌ها و شکست‌های او کنارش نباشید احتمال اینکه در آینده دختری شاد و موفق و سالم داشته باشید خیلی‌زیاد نخواهد بود. درپایان دخترتان با شما که پدر هستید تفاوت جنسیتی زیادی دارد، درمورد کارهای روزانه و فعالیت‌هایش، پوشش و آرایشش، مادرش در کنارش حضور دارد؛ اما شما هم به‌عنوان پدر باید همه این‌موارد را نه‌تنها ببینید؛ بلکه بخش تفاوت جنسیتی را به‌شکلی به رخ دخترتان بکشید. بدین‌گونه که زیبایی، آرایش او، کوشش‌های او موفقیت‌های او حتی کوچک را ببینید و حتماً به او بگویید. فراموش نکنید که دختر شما همچون همه انسان‌های تمایل زیادی دارد که بشود که عزیز است؛ دوست‌داشتنی‌ست، بشنود که کارها و کوشش‌هایش، درس خواندن‌هایش، ورزش‌کردن‌هایش و همکار و همیاربودنش دیده شده و از‌سوی مادر و به‌ویژه پدرش ستوده می‌شود.
 در موارد زیر ترجیحاً پدران با دخترانشان صحبت نکنند:
1. در موارد جزئی روابط جنسی ترجیحاً یک مادر با دخترش صحبت کند نه پدر؛ البته پدران در کلیات می‌بایستی آگاهی لازم را به دخترانشان بدهند؛ اما در بیشتر موارد در جزئیات نقش مادران دراین‌موضوع سازنده‌تر خواهد بود.
2. والدین نباید درمورد مشکلات بین خودشان با فرزندشان صحبت کنند؛ چراکه آن‌ها خود را در اختلافات والدینشان مقصر و گناهکار می‌دانند در‌صورتی‌که آن‌ها اصلاً مسئولیتی ندارند؛ ولی گفته‌های والدین آن‌ها را مضطرب و بشدت نگران رابطه خودشان و والدینشان می‌کند.
3. زمانی‌که فرزند ما درحال‌گفت‌وگو با والدینش است؛ چون معمولاً این گفت‌وگوها با چاشنی احساس و هیجان همراه است. مادران و پدران بایستی حتماً اجازه بدهند که فرزندشان تا آخر گفته‌اش را بگوید‌. شروع به بازخواست او بدون شک فرزندتان را به‌سوی پنهان‌کاری سوق می‌دهید. پس دراینجا بهتر است سکوت کنید و حرف‌هایش را به‌دقت بشنوید.

ارسال دیدگاه شما

بالای صفحه