فقط اين چند نمونه را ببينيد
ماشين تبليغاتي گوبلز زماني که براي تسلط پروپاگانداي نازيسم بر اذهان مردم آلمان و اروپا فعاليت ميکرد، معتقد بود «دروغهايي که از رسانهها پخش ميشوند، بايد تا حد امکان بزرگ باشند. در اين صورت مردم قسمتي از آن را باور خواهند کرد.» حکايت اين روزهاي پروپاگانداي تخريبگر برجام همين است. «بيدستاوردي برجام»، «عدم لغو تحريمها»، «عدم تأثير برجام بر اقتصاد» و دهها مورد از اين قبيل گزارهها، روزانه يا با سانسور اطلاعات صحيح يا هم جعل اخبار توسط منتقدين دولت و رسانههاي مخالف منتشر ميشود بدون اينکه واقعيت ماجرا يا تمام ماجرا گفته شود. اخيرا يکي از منتقدين محترم در يادداشتي نوشت: «نهتنها تاکنون هيچ تحريمي لغو- يا حتي تعليق هم- نشده است، بلکه طي يک سالي که از آغاز اجراي برجام ميگذرد، دهها تحريم ديگر نيز به تحريمهاي قبلي اضافه شده است.» اينکه گزاره مزبور که مشابه محتواي آن توسط منتقدان برجام، تبليغ ميشود تا چه حد صحيح است و قطعيت نهفته در قضاوت ايشان با چه منطقي قابل توضيح است را کنار ميگذاريم. چرا که اساساً در بحث لغو تحريمها اغلب منتقدين ترديدي روا نميدارند و بحث عمده آنها کارشکني غرب در بهرهبرداري از فضاي لغو تحريمها از يکسو و همچنين اعتقاد آنها به عدم مديريت صحيح اين فضا توسط دولت و براي کسب امتيازات لازم است. با اين حال منتقد محترمي که ميگويد «در چنته برجام تقريباً هيچ دستاورد قابل ارائهاي وجود ندارد» و درخواست ميکند «فقط به يک نمونه اشاره کنيد» قطعاً ميداند که در فقط يک نمونه از دستاوردهاي برجام با افزايش بيش از يک ميليون و دويست هزار بشکهاي نفت، ماهانه بالغ بر 3 ميليارد دلار در ماههاي اخير بر درآمد کشور افزوده شده است! همچنين ايشان ميدانند که پول حاصل از فروش نفت را ميتوانيم به دلار استفاده کنيم! حتماً به خاطر ميآورند که پول همان مقدار نفتي که پيش از تحريمها ميفروختيم نه قابل انتقال به داخل بود و نه ميشد از ما به ازاي دلاري آن استفاده کرد بلکه چند کشور خاصي که از ما نفت ميخريدند، در برابر آن ميتوانستيم از آن کشورها کالا وارد کنيم! اين تنگناي ملي را نه فقط ايشان بلکه مردم هم خوب به خاطر ميآورند! انگار از خاطرشان رفته است که برخي وزيران ما در نهايت ناچاري و از سر اجبار به علت نياز شديد به دلار، قاچاقي و در چمدان مسافرتي از هتلهاي امارات دلار به داخل منتقل ميکردند! انگار از خاطر رفته است که اگر برجام نبود قرار بود با کاهش 20درصدي صادرات نفتمان در هر شش ماه، اوايل 94 برنامه نفت در برابر غذا را تجربه کنيم! لابد ميدانند دولت با ادامه روند پيشين پول پرداخت حقوق کارمندان خود را هم نداشت! آيا منتقدان برجام اوضاع اسفناک جذب سرمايهگذاري خارجي را به خاطر نميآورند که در کل هشت سال 84 تا 92 حدود 24ميليارد دلار بود ولي اين رقم تنها در يک سال اخير پس از برجام 11ميليارد دلار است؟ آيا هزينههاي گزاف نقل و انتقالات پولي و کالايي ايران را به ياد ندارند؟ آيا تحريم مهمترين ابزار صادراتي ما يعني کشتيراني را فراموش کردهاند؟ تحقير ملي ايران را که مجبور بوديم به خاطر تحريم و عدم پهلوگيري کشتيها در بنادر، از شارجه و دبي با لنج و قايق کالاهاي مورد نيازمان را با پرداخت هزينههاي گزاف به داخل انتقال دهيم به ياد نميآورند؟ وقتي مجبور بوديم بهصورت محرمانه و قاچاقي با پرچمهاي سومالي و مالي و کنيا برخي از مهمترين کالاهاي مورد نيازمان را از طريق کشتي از آبهاي آزاد و بنادر دنيا عبور دهيم، به خاطر نميآورند؟ اين فاجعه فقط وقتي در چشممان بزرگ جلوه ميکند که بدانيم 90درصد تجارت خارجي و واردات و صادراتمان از طريق کشتيراني و دريا است! اکنون که کشتيها با پرچم ايران آزادانه در آبهاي آزاد و بنادر دنيا رفت و آمد دارند و پوشش بيمه صادرات و واردات ما توسط شرکتهاي معتبر بينالمللي انجام ميشود چرا در چشم آنها ديده نميشود؟ آيا نميدانند در يک ساله پس از برجام نزديک به 50ميليارد دلار قرارداد در بخشهاي مختلف بين ايران و کشورهاي ديگر عقد شده است؟ قراردادهاي متعدد توليد مشترک خودرو و هدفگذاري صادرات 30درصدي، سرمايهگذاري چهار ميليارد يورويي ايتاليا و يک ميليارد دلاري آلمان در راهآهن ايران، قرارداد سرمايهگذاري نزديک به هفت ميليارد دلاري توتال در طرحهاي ايران و.. را از ياد برده است؟ آيا اين چند نمونه از دهها و صدها مورد دستاوردهاي ريز و درشت برجام کفايت نميکند؟ اما سؤال مشخصتري که بايد از اين گروه پرسيد اين است که اگر برجام نبود چه اتفاقي ميافتاد؟ آيا از وضعيت وخيم و در آستانه فروپاشي اقتصاد ملي ايران در سالهاي 90 و 91 آگاهي ندارند؟ آيا از افت 20 درصدي توليد ملي ايران در سال 91 خبر ندارند؟ آن اقتصاد با اين حجم عظيم چند ميليوني فارغالتحصيلان دانشگاهي که به يکباره در دو سه سال اخير وارد بازار کار شدهاند به کجا ختم مي شد؟ تورم 40درصدي اواخر دوران احمدينژاد قرار بود با ادامه روند پيشين مانند ونزوئلا به 400درصد برسد؟ رشد اقتصادي منفي 6.8 اواخر دوره احمدينژاد قرار بود چقدر از حجم اقتصاد ملي ايران کم کند؟ ما که از دوره وفور درآمدهاي نفتي با نزديک به 700ميليارد دلار پول نفت نتوانستيم در مسير توسعه و رشد صنعتي بهره ببريم، قرار بود با ادامه روند پيشين، سقوط قيمت نفت و درآمد حداکثر 25ميليارد دلاري و حجم انبوه تعهدات و ديون اقتصادي به بخشهاي مختلف، به چه چيزي راضي شويم؟ کمي تدبر و تأمل لازم است تا با رعايت حداقلي از انصاف به آنچه انجام شد و آنچه برجام در اقتصاد ايجاد کرد پي برد. اينگونه تاختن در عرصه پر فراز و نشيب داوري توافق هستهاي با اخلاق سياسي و شئونات حرفهاي رسانهاي مغايرت دارد./صاحب صادقي/ ايرنا