امین کردبچه چنگی
یکی از مهمترین دغدغههای پیشروی نویسندگان تئاتر ایناستکه متنی که نوشتهاند، به صحنه برسد و اجرا شود؛ و یکی از راههایی که این اتفاق عملی شود ایناستکه متون آنان به چاپ برسد و تبلیغات پیرامون آنها صورت بگیرد تا کارگردانان تئاتر بتوانند آن آثار را مطالعه کنند. این دغدغه، دستمایه انتشار دو نمایشنامه ازپیشنگاشتهشده توسط «مریم امینی» بوده که بهتازگی توسط انتشارات «سُها» به چاپ رسیده و دردسترس علاقهمندانِ هنر قرار دارد. «مریم امینی»؛ نویسنده، کارگردان و بازیگر تئاتر بااشارهبهاینکه تابهامروز پنج نمایشنامه به رشته تحریر درآورده که برخیازآنها نیز اجرا و برخیدیگر از آنها نمایشنامهخوانی شده؛ اما هرگز تابهامروز دست به انتشار نمایشنامه نزده بود، گفت: «این، اولین اثر من در حوزه نگارش نمایشنامه است و امید آن داریم تا بتوانم دو نمایشنامه دیگر را که در دست نگارش دارم، به مرحله انتشار برسانم». وی که تحصیلاتش را در مقطع کارشناسی ارشد ادبیات نمایشی در دانشگاه هنر و معماری بهپایان رسانده است، با ابرازتأسف از اینکه دراینسالها همه متصدیان حوزه تولید تئاتر دچار بیماری کرونا شدهاند و این آسیب بیش از مشاغل دیگر، در حوزه هنر بهچشم میآید، افزود: «این آسیب در دیگر مشاغل بهگونهای بود که متصدیان حوزههای مختلف، پسازمدتی توانستند به کارهای خویش بازگردند؛ اما تئاتر بهخاطر فضایی که دارد و بهخاطر تمرینات و اجرای رودرروی بازیگران در فضایی بسته، ریسک کار را بالا میبرد و بههمینجهت بود که شرایط برای کارکردن مهیا نشد».
علاقه بیشتر به خواندن و کارکردن متون خارجی
این عضو انجمن کارگردانان خانه تئاتر باتأکیدبراینکه ترجیح داده طی دوسالگذشته فعالیتی در حوزه تئاتر نداشته باشد تا سلامتی خود و گروهش بهخطر نیفتد، گفت: «آنچه درایندوران میتوانستم انجام دهم اینبودکه نمایشنامههایم را به چاپ برسانم؛ و اگر نمیتوان از روی صحنه با مخاطب ارتباط داشت، باید تلاش خود را بهکار میگرفتم که ازطریق کتاب، با مخاطبی که میخواهم داشته باشم، ارتباط برقرار کنم». امینی که فعالیت جدی خویش را در عرصه تئاتر از سال 1390 آغاز کرده است، بااشارهبهاینکه در ابتدای راه، بیشتر بر روی کارگردانی و بازیگری متمرکز بود و شاید هرگز تصمیم به انتشار نمایشنامه نداشت، افزود: «از همانسال 1390 که شروع به کارگردانی تئاتر کردم، بیشتر به متون خارجی علاقه داشتم و همین موجب شد دست به تولید آثار نمایشی مثل بانوی زیبای من و در بسته زدم. بعد، برایم سؤال شد که چرا من بیشتر از متون ایرانی، متون خارجی را مطالعه میکنم و ترجیح میدهم؟ ایندرحالیستکه فرهنگ ما بسیارمتفاوت بوده و تفاوتهای دیگری نیز دراینزمینه وجود دارد؛ اما بازهم ترجیحم کارکردن متن خارجی بود». کارگردان نمایش «بانوی زیبای من» که در «تالار محراب» بهروی صحنه رفت، بااشارهبهاینکه پس از قیاس متون ایرانی و خارجی بهایننتیجه رسید که متون خارجی محتوای بهتری دارند و حرفهای بهتری میزنند، گفت: «شاید در برخیازموارد که متون ایرانی را میخواندم، تنها بهایننکته میرسیدم که درحالروایت یک اتفاق و بهصورتی بسیار ملموس هستند که شاید بسیاریازما این جلوهها را در زندگی خویش دیدهایم؛ اما در بسیاری از متون برایم سؤال میشد خب که چه؟ چه میخواست بگوید؟ من یک یا دوساعت درگیر این اثر شدهام که چهچیزی را بفهمم؟» کارگردان نمایش «در بسته» (ژان پل سارتر) که در تماشاخانه «سه نقطه» بهروی صحنه رفت؛ بااذعانبهاینکه همواره دوست دارد وقتی کاری را در قالب فیلم یا تئاتر میبیند یا متنی را میخواند، از آن، چیزی برداشت کند یا چیزی به فکر یا زندگی او اضافه شود؛ البته شاید برخی این تفکر را قبول نداشته باشند و بگویند هنر صرفاً برای تفریح است، گفت: «اینافراد قاعدتاً میگویند که ما فیلم میبینیم، تئاتر میبینیم، نمایشنامه و کتاب میخوانیم تا سرگرم شویم و همان جنبه سرگرمی کار برای ما کافیست؛ اما این جنبه بهتنهایی برای من کافی نبود و احساس میکردم که متن باید محتوا داشته باشد و این محتوا باید مخاطب خویش را به فکر فرو ببرد».
نبود امنیت مالی و شغلی در تئاتر
کارگردان نمایش «بازی مرگ» که در سال 1396 در تماشاخانه «استاد جمشید مشایخی» بهاجرا درآمد؛ با ابرازتأسف از اینکه ویژگیِ بهفکر فروبردن مخاطب، در متون ایرانی کمتر از متون خارجی دیده میشود، گفت: «شاید بسیارکم و در موارد نادری که متون توسط بزرگان نویسندگی تئاتر نوشته شده و بسیار اجرا شده بود، این ویژگی بهچشم میخورد. ازاینرو، احساس میکردم یا نویسندگان ایرانی کار نمیکنند یا اگر کار میکنند، بسیار نسبت به اینقضیه کملطف هستند که شاید در کارهای خویش آنقدرکه باید محتوا را جدی نمیگیرند و بیشتر درگیر فرم هستند یا به تکرار میافتند که سراغ نمایشنامههای خوب میروند یا همان محتوا و سبک اجرای موفق را در آثار خویش میآورند». بازیگر نمایش «کسوف» که در «تالار محراب» تهران بهروی صحنه رفت، با ابرازتأسف از کمکاری نویسندگان حوزه هنرهای نمایشی امروز باتأکیدبراینکه نویسندگان هستند که باید تلاش کنند نمایشنامهنویسی در ایران به حد کشورهای خارجی برسد، تأکید کرد: «این به بسیاری از نکات دیگر بستگی دارد و باید گفت؛ هنوز در تئاتر ما بسیاری از نکات قابلتوجه، مثل عدمامنیت مالی و شغلی بهچشم میخورد و همینامر موجب شده تا کارکردن برای نویسندگان، مثل دیگرکسانیکه در حوزه تئاتر فعالیت میکنند، قطعاً سختتر از گذشته شود». بازیگر نمایش «خانواده گلس» که بهکارگردانی «کوروش ساسانیان» در «فرهنگسرای ارسباران» بهروی صحنه رفت؛ بااشارهبهاینکه همین تفکر موجب شد در پله اول به این فکر کنم که برای اجراهای خودم متن بنویسم و سعی نکنم از متون خارجی که قبلاً اجرا شده، استفاده کنم، گفت: «همینزمان بود که تصمیم گرفتم شروع به نگارش نمایشنامه بازی مرگ کنم که تقریباً نگارش این متن از ایده اولیه تازمانیکه ویراستاری و کار شروع شود، حدوداً یکسال زمان برد و در سال 1396 توانستم نخستین متنی را که خودم به رشته تحریر درآورده بودم، بهاجرا ببرم».
جلوه زیبای مرگ؛ درگرویِ تغییر نگاه به مرگ
وی بااشارهبهاینکه دراینمیان بهایننکته نیز اندیشیده که شاید این متن را دیگران نیز دوست داشته باشند و بخواهند آنرا بهاجرا ببرند؛ و بازخوردهایی که در زمان اجرای این اثر نمایشی گرفته است، به او این حس را داده که میتواند این اثر را به یک کتاب مبدل سازد تا کسانیکه این اجرا را ندیدهاند، بخوانند تا شاید زمینه فعالیت بیشتری برای آنان فراهم شود، گفت: «اینشدکه تصمیم گرفتم دو اثرم را چاپ کنم. نمایشنامه اول بازی مرگ نام دارد که روایت زندگی مرد دانشمندیست که تلاش میکند زمان را متوقف کند و وقتی میفهمد، همسرش بیمار است و زمان زیادی برای زیستن ندارد، تلاش و تقلایش برایاینکه کار زودتر به نتیجه برسد، بیشتر میشود؛ اما زمان مرگ فرامیرسد، فرشته مرگ میآید تا جان این زن را بگیرد و این مرد، چون نتوانسته در آزمایش خویش موفق شود، فرشته مرگ را اسیر میکند. چالش از جایی شروع میشود که میفهمیم باید رویکردمان نسبت به مرگ تغییر پیدا کند تا دنیا بهگونهایدیگر شکل بگیرد». امینی بااشارهبهاینکه این نمایشنامه گویی بهگونهای به روایت زندگی و مرگ انسانها میپردازد و شاید برخیها تصور کنند مرگ، موضوعی بسیاربد است، افزود: «برخی شاید براینباور باشند که مرگ، موضوعی غمانگیز و ناراحتکننده است و زمانیکه عزیزی را از دست میدهیم یا وقتی به اینموضوع میاندیشیم که اگر خودمان از دنیا برویم، غمگین میشویم؛ اما درایننمایشنامه میخواستم بگویم اگر مرگ نبود، اتفاقات بدتری میافتاد و اگر نگاهمان را عوض کنیم، مرگ زشت نیست و میتواند بسیار زیبا باشد».
دعوت مخاطب به تفکر
وی باتأکیدبراینکه تغییر نگاه در هر فرد میتواند مرگ را در نگاه او زیبا جلوه دهد و فرد میفهمد که باید ذهن خویش را عوض کند و وقتی برای زندگیکردن فرصت دارد، بهشکل دیگری زندگی کند تا رضایت خاطر خویش را فراهم آورد، گفت: «نمایشنامه دوم این کتاب، مأموریت نام دارد که در روایت، دونفر در یک اتاق حبس و به آنها گفته شده که مأموریتی بسیارمهم دارند و باید زمانی را درایناتاق بمانند تا آماده شوند دراینمأموریت حضور پیدا کنند؛ اما زمان زیادی گذشته، آنها خسته شدهاند یا شاید در زمانهایی که به آنها غذا داده نمیشود، یکیازآنها سعی میکند برخلاف آنچه به او گفته شده، عمل کند و از آنجا برود؛ اما فرد دیگر درحالتلاش است که او را برای ماندن دراینمکان راضی کند». این نویسنده جوان بااشارهبهاینکه دراینمتن نیز چالشها ادامه مییابد و رخدادها بهگونهای پیش میرود که شاید خود نیز فکر آنرا نمیکردهاند، افزود: «همانطورکه پیشتر نیز به آن اشاره کردم، محتوا در نوشتههایم برایم مهم است و حرفزدن با آدمها بهصورت مستقیم و عمیق، همواره مدنظرم بوده و هرگز دوست ندارم متنی بنویسم که رو باشد و راحت فهمیده شود؛ درحالیکه شاید بسیاریازافراد به اینماجرا انتقاد کنند؛ اما همواره دوست داشتهام مخاطبی که متن من را میخواند یا تئاتر من را میبیند، به این متن فکر کند، با فکر خودش به این داستان چیزی بیفزاید یا برداشت متفاوتی از متن داشته باشد». نویسنده نمایشنامه «بازی مرگ» با ابراز خرسندی از اینکه چه در آثار فیلم و چه در آثار تئاتر، این اتفاق میافتد و معمولاً همه برداشتهای مختلف این متون دارند، گفت: «وقتی با مخاطبان آثارم صحبت میکنم، میبینم درخلال این متن به نکتههایی دست یافتهاند که شاید حتی مدنظر من نیز نبوده است؛ اما دقیقاً من همین را میخواهم و میخواهم که مخاطبم، چیزی به این اثر اضافه کند، فکر کند؛ و دراینتفکر، با چیزهای جدید آشنا شود. باید از خودمان بپرسیم اگر قرار باشد که هنر و تئاتر مردم را بهفکر فرو نبرد، مردم باید به کجا پناه ببرند و به چهچیز فکر کنند؟»
مشکلات خاص حوزه نشر
امینی باتأکیدبراینکه بعد از اجرای این دو اثر نمایشی بهصورت اجرای صحنهای و اجراخوانی همواره بر این دغدغه بوده که این آثار را به رشته تحریر درآورده و منتشر کند، گفت: «همواره به اینموضوع فکر میکردم که با تشویق دوستان، دست به انتشار کتاب بزنم؛ اما همانطورکه میدانیم؛ در حوزه نشر نیز مانند دیگر حوزهها مشکلات مختلفی وجود دارد و یکروز قیمت کاغذ افزوده میشود، یکروز ناشر نمیخواهد دیگر کتاب ایرانی چاپ کند و ... دراینمیان، با مشکلات بسیار مواجه شدم و درگیری با مسائل روزمره خانوادگی نیز در برخیازموارد موجب میشد از فکر انتشار بیرون بیایم؛ اما با تصمیمی محکم، این دو نمایشنامه را به دست مخاطبان علاقهمند اینحوزه رساندم». این کارگردان جوان تئاتر، با ابرازتأسف از فضایی که امروز برای برخی نویسندگان در حوزه کتاب ایجاد میشود و بااشارهبهاینکه روند انتشار یک کتاب امروز دشوار و زمانبر است که صبر و حوصله زیادی میبرد، گفت: «اگر حس کنی مخاطب میتواند کتاب تو را بخرد، بخواند و با آن ارتباط برقرار کند؛ همین، خستگی موجود در تو که زمان صرف کردهای و متنی را به رشته تحریر درآوردهای، از تن تو بیرون خواهد برد؛ و این، برای تو کاری لذتبخش خواهد بود». امینی با ابرازتأسف از اینکه امروز مردم کشور ما کمتر کتاب میخوانند و دلیل آن مشخص نیست، یادآور شد: «بهنظرم کسانیکه دراینزمینه متخصصاند، باید روی اینمسئله پژوهش و علل اینموضوع را ریشهیابی کنند. من نیز میتوانم بهعنوان فردیکه با اینحوزه آشناست و با افراد مختلف صحبت میکند، به برخی از اینمسائل دست یابم. اینموضوع واقعاً اتفاق بدیست. برای ما خوشیمن نیست که کتاب بنویسیم و مخاطب نخواهد کتاب بخواند».
عکس: علیمحمد بقائی
امین کردبچه چنگی