کد خبر:
292183
| تاریخ مخابره:
۱۴۰۱ سه شنبه ۲۲ شهريور -
14:28
آیا «سیرک» هنری توسعهگراست؟
آیا سیرک هنری توسعهگراست؟ آیا هنرمندانی که در سیرک کار میکنند هنرمندانی توسعهگرا هستند؟ گفته میشود اولینبار سیرک بهوسیله فردی ناشناس معرفی شده که با انجام حرکاتی که دیگران قادر به انجام آن نبودند، مردم را به خود جلب کرده و با حرکات نمایشی مردم را که بهصورت دایره دور او حلقه زده بودند، سرگرم میکرد و باعث نشاط و شادی و هیجان و تعجب مردم میشد. اولینبار واژه «سیرک» به لاتین بهوسیله رومیان بهکار برده شد که شامل محوطه وسیعی بود که محل نمایشهای مهیجی همچون اسبدوانی، حرکات آکروباتیک، مسابقه ارابهرانی و کشتی بوده است. سیرک در زبان یونانی بهمعنای دایره است (circus)؛ دایرهای که بهواسطه هنرمندان و اعضای سیرک زده میشد و آنها در این دایره با مخاطبانشان تعامل داشته و در پایان کار با تعظیم و فروتنی از بینندگانشان تشکر میکردند؛ البته همیشه و در ابتدای ورود هر هنرمند ازجمله دلقکها، آکروباتبازها، حیوانات آموزشدیده، هنرمندتراپز، اجراکنندگان موسیقی، رقصندگان، شعبده بازها، همه و همه در یک دایره دوری زده و سپس تعظیمی کرده و مشغول به ارائه کار و هنر تخصصی خود میشدند. سیرک نیز مانند همه هنرهای دیگر دستخوش تغییرات و تحولات بسیارزیادی چه در سبک اجرا و چه در بهکارگیری از افراد شده است. پدر سیرک دنیا «فیلیپ آستلی»ست. او اولین کسی بود که سیرک خود را در ۱۷۶۵ در انگلستان بنا نهاد و از سده ۱۷۰۰ میلادی آغازبهکار کرد. او در سیرک خود از شعبدهبازها، دلقکها، حیوانات رامشده شامل میمون، فیل، شیر و خرس استفاده میکرد. این سیرکها همیشه بهکمک هنرمندانشان و بهواسطه هنر آنها جدای از سرگرمی و نشاندادن زیباییها پیامهایی چون قدرت، تمرکز، توجه، امید، مسائل و مشکلات مردم زمان خود و جامعه آن دوره را نیز در قالبی ظریف و هنری معنا کرده و در اختیار مخاطب قرار میدادند. ازسویدیگر با نگاهی به گوناگونی فرهنگها، زبان، دانش، نوع غذا، نوع پوشاک، سنتها، باورها، مذاهب و دینهای مختلف باعث آشناشدن افراد منطقه با این گوناگونیها میشدند. البته قراردادن صنایعدستی و فروش آنها نیز در جابهجایی فرهنگها نقش بسزا و تأثیرگذاری داشته است که آنهم باعث توسعه فرهنگی، توسعه اقتصادی، رونق مالی و دادوستد میشد. سیرک در ایران برای اولینبار توسط مردی از اهالی شیراز بهنام «خلیل عقاب» بنیانگذاری شد او با منش پهلوانی و قدرت بسیار توانست فرهنگ هنر سیرک را در ایران پایهگذاری کند. «خلیل عقاب» بهاتفاق همسرش «شهلا اشکبوس» که مدیریت سیرک را بهعهده داشت، به اقصینقاط دنیا ازجمله ایتالیا، ایرلند، انگلیس و ... سفر میکردند و بدینوسیله این هنرمند نامآور توانست فرهنگ و هنر ایران را ازطریق سیرک بهمعرض تماشای جهانیان برساند. او با بلندکردن فیل ۱۴۰۰کیلوگرمی با پاهای خود و بلندکردن ۴۵۰کیلوگرم با دندان، رکوردهایی را در دنیا به جای گذاشت و کشتی ایران و مرام پهلوانی را که خاص ایرانیان آن زمان بود، به رخ کشورهای مختلف کشید. یکی از خصوصیات و ویژگیهای سیرک در هنر توسعهگرا جابهجایی فرهنگها و عقاید، سنن، باورها، پوشاک، غذا، دانش، زبان خلاقیت و اندیشهها و بصیرتهای نویی بود که در اثر این جابهجایی انجام میگرفت و هرکدام از هنرمندان باتوجهبه کار خود پیامی را به مخاطب خود ارسال میکردند. بندبازان و آکروباتیککاران، توجه و تمرکز و هیجان را به مخاطب میدادند؛ قدرت، قدرتمندی و امید را افرادی که اجسام و موجودات را سنگین را جابهجا میکردند به مخاطب القا میکردند و ازآنجاییکه بشر همواره در طول زندگی خود به فکر یافتن سرگرمی ازطریق هنر بوده است، دلقکها هرکدام با زبان بدن که یک زبان بینالمللیست مردم را به خنده وادار میکردند و آنها را از دردها و رنجهای زندگی دور کرده و وسیلهای برای پرتاب امید و شادی در فضا بودند. سیرک با زرق و برقش، با موسیقی، با رقص، با لباسهای رنگارنگ سنتی و آوازهای مردمی، انسانها را به دنیای خیال میبرد. سیرک با هیجانی طلایی، قلبها را سحر و ذهن و روح افراد را تسخیر میکرد. بازارهایی که در کنار آنها ایجاد میشد، باعث دادوستد صنایعمحلی در هر کشوری بود که در گذر از کشورهای دیگر، خود موجب رونق اقتصادی و جابهجایی سرمایه میشد. همیشه سیرک عجیبترین شخصیتها را جذب کرده و مهیجترین نمایش را فراهم میآورده است. شاید در ابتدا وجه مشترکی با آنچه امروزه میبینیم نداشت؛ اما بهتدریج به یک صنعت و بعدازآن از بعضی جهات بهنوعی به تلویزیونی قبل از ادبیات تبدیل شد. اکنون نیز در زمره یکی از فعالیتهای هنری قرار دارد که بهواسطه هنرمندان توانمند و پیامهای ارسالی به مخاطبین نقش مهمی در توسعه کشورها دارد. «سوارکاری» در قدیم و «اتومبیلرانی در دیوار وحشت» از مهمترین برنامههای سیرک در گذشته و حال بوده است. نمایشهای «پرواز پرش» شامل پرش از روی مانع، حلقه و رقص دونفره با اسب، پاباز با زاویه ۱۸0درجه روی دو اسب بهصورت افقی، اجزای اشکال هندسی مانند هرم یا ستون را اجرا میکردند که هنرمندان اینگونه نمایشها معمولاً صحنههای نمایشی شخصیتهای محبوب و معروف را تقلید کرده و این دیگر فقط یک نمایش نبود؛ بلکه یک نماد اجتماعی بهشمار میرفت. دلقکها تنها کارشان خنداندن مردم بود؛ گروهی از آنها ساکت و بدون صدا با حرکات پانتومیم موجب خنده و سرگرمی مردم میشدند و یکسری هم که به آنها «دلقکهایهای شکسپیری» میگفتند، از تمام منابع زبانی برای خندان مردم استفاده میکردند و در لابهلای صحبتهایش برخی نکات اجتماعی و مشکلات و درگیریهای مردم را در قابهای هنری با ظرافت ارائه میدادند. کار آنها بازگویی مشکلاتی بود که معمولاً از معیشت مردم، درد، رنج، فقر و بیکاری سرچشمه میگرفت و در قالبی طنز عنوان میشد؛ اما برخی از دلقکها بدون صحبت با حرکات بدنی خود موجب خنده و سرگرمی مخاطبان میشدند و در ضمن با زبان بدن پیام و معنایی را به مخاطب القا میکردند؛ اما حیوانات هم بخش دیگری از سیرکها بودند در طول اسارت خود در سیرک اهلی شده و آنها را وادار به انجام حرکات نمایشی میکردند البته این اسارت حیوانات برای افرادیکه خصوصاً از قشرجوانان و نوجوانان بودند، ترحم و دلسوزی را بههمراه داشته و گاهی نیز توأم با خشم میشد؛ اما اکثر مردم از حرکات این حیوانات تعلیمدیده لذت برده و غرق در حیرت و تعجب میشدند؛ هرچند با توسعه انسانی و رشد اندیشههای اخلاقی و تفکر و تأمل در حوزه محیط زیست، جمعیت زیادی دراینراستا گردهم آمدند تا حمایت خود را از حیوانات ابراز کنند و از حقوق آنها دفاع کنند؛ و این کار در سیرک در کنار پالسهای مثبتی که دربرگیرنده امید، شادی، قدرت، تواضع، تمرکز، توجه، تفکر انتقادی تأمل و اندیشیدن بود و بهواسطه هنر آنرا معناسازی میکردند؛ با پالسهای منفی چون بردگی و اسارت حیوانات نیز همراه بود؛ درعینحال پیامی که بهواسطه این هنرهای نمایشی بیان میشد آرام آرام به موجی تبدیل شد که به توسعه شاخههای مختلف حمایت از حقوق حیوانات منجر گردید؛ البته عدهای همچنان معتقدند که در قدیم حیوانات اسیرشده و رامشده حرکات بسیار زیبای ورزشی، هنری را انجام میدادند؛ مثل پریدن از حلقه، ایستادن، رقصیدن و ... اما نهایتاً این پالسهای منفی که بهواسطه سیرکها بر سر زبانها افتاد، موجب ایجاد این موج جدید شد که این معنا و پیام ناخودآگاه بهواسطه آنها به مخاطبانشان رسید و انتقال یافت و مثلاً اکنون در لایحههای جدید حقوق حیوانات کشور فرانسه استفاده از حیوانات وحشی را در برنامه زنده سیرک و همچنین نمایش دلفینها و پرورش مینک در مزارع ممنوع شده و فعالان محیط زیست و حامیان پرشور حقوق حیوانات از قانونگذاران خواهان حذف حیوانات از سیرک شدهاند. چنین میتوان گفت که هنر توسعهگرا اینگونه به توسعه کشور کمک میکند و حتی این مسئله باعث شده که حزب «امانوئل مکرون» لایحهای را که گامی تاریخی در مبارزه برای حقوق حیوانات دانسته است اجرا کند و بازیگر فعال و حامی حقوق حیوانات «برژیت باردو» آنرا پیشرفته بزرگ بداند؛ البته این ممنوعیت در اکثر سیرکهای جهان و ایالتها در آمریکا همچون نیویورک، سانفرانسیسکو، سان نیو مکزیکو و ... لحاظ شده است؛ اما بههرروی، سیرک از هنر توسعهگرا بهره میگیرد و جزو هنرهای نمایشیست که از خلاقیت بسیاری برخوردار است و برای توسعه کشور ازطریق خوبشدن حال مردم معنا و مفهومسازی میکند. درواقع میتوان گفت که سیرک، ترکیبی از هنرهای نمابشی خلاق و سرگرمیهای خیابانیست و میتوان چنین برداشت کرد که این مجموعه، بزرگترین تولیدکننده تئاتر در جهان است. امروزه مفهوم هنر سیرک از سرگرمی به سطوح بالاتری ارتقاء یافته و از خلاقیت و کیفیت بیشتری برخوردار است. هنرمندان توانستهاند کاری خلاقانه انجام دهند که میتواند در توسعه هنری، فرهنگی هر جامعه نقش بسزایی داشته باشد. افراد بسیاری در سیرک مشغولبهکار هستند؛ مانند افراد دادزن، دختران عروسکپوش بود، مقلدها، هنرمندهای خیابانی اندرونهگو، تکگوها، گروههای نمایش صحنهای، هنرمندان چندرشتهای یا چند مهارتی، استندآپ کمدینها و شعبدهبازها، راهنمای گردشگری که از فرهنگ و سنن و باور مردم آن سیرک میگوید و در گذر از کشورهای مختلف با جابهجایی فرهنگها زبان آداب و رسوم، لباس، خوراک و دانش و بینش مختلف در طول مسافرت با مردم مناطق دیگر تعامل برقرار کرده است، همه و همه این انتقال فرهنگی را انجام میدهند. یک هنرمند سیرک نوآوری در اجراهای هنری دارد؛ توانایی در شناخت زیباشناسی در نمایش، آشنایی با واژگان مورد استفاده، آشنایی با اصول ایمنی و بهداشتی، اجرای نمایشهای طراحیشده و اجرای تئاتر هنرهای صحنهای ازجمله تواناییهای اوست. همچنین یکی از مهمترین بخشهاییست که در سیرک باعث همزادپنداری و همانندسازی مخاطب با اجراهای ناب و معنادار هنرمندان آن است؛ البته گاهی هنرمند با اکران تئاتر شکسپیر و دیگر هنرمندان نامی جهان و روی صحنه سعی میکند تمام دیالوگهای موردنظر را بهدرستی ادا کرده و با مخاطب خود تعامل برقرار کند؛ درهمینراستا گویش قوی نیز در اجراهای هنری بسیار مهم است. درواقع سرگرمکردن مخاطب با اجراهای شگفتانگیز و خطرناک، شرکت در اجراهای گروهی و تکنفره این امکان را به افراد میدهد تا بتوانند از بینشهای خود بصیرتهای تازه خلق کرده و هنرمندان از تواناییهای هنری جهت انتقال معنا به مخاطب استفاده کنند. تقویت روحیه عزت، افتخار، خودباوری، امیدواری و نشاط فردی و اجتماعی نیز از دیگر نتایج آن است. توانایی تعامل با مخاطب و درگیرکردن او ازنظر احساسی، توانایی داستانسرایی بهوسیله استندآپکمدینها، توانایی نواختن سازهای موسیقی و آواز خواندن و برخورداری از روحیه شکستناپذیری و دوری از ناامیدی و همچنین داشتن تفکر انتقادی، سبک کاری مؤثر، توانایی بازیگری و برخورد از آگاهی، آگاهیهای عمومی درزمینههای مختلف و شکوفایی استعدادها و روحیه تحقق و ابتکار قوی همه و همه در هنرمندان سیرک قابل مشاهده است.
دکتر شهلا اسلامی