کد خبر:
290971
| تاریخ مخابره:
۱۴۰۰ سه شنبه ۱۸ آبان -
09:37
روایت مارک زاکربرگ از تغییر برند «فیسبوک» به «متا»
متاورس؛ جهانی واقعی در فضایی مجازی
مدیرعامل «فیسبوک» آینده شرکتش را روی «متاورس» شرطبندی کرد؛ مارک زاکربرگ چندیپیش در جریان کنفرانس سالانه «کانکت فیسبوک»؛ اعلام کرد که عنوان «فیسبوک» را به «متا» تغییر داده و گفت: «معتقدم که متاورس فصل بعدی اینترنت است؛ و شرکت ما نیز از این فصل بعدی جدا نخواهد بود». خب؛ اگر نمیدانید «متاورس» بهچهمعناست، تنها نیستید. تا قبل از اینماجرا، اصطلاحی بوده که عمدتاً آیندهپژوهان در توصیف مرز آتیِ محاسبات و وب، پس از ظهور رایانههای شخصی و تلفنهای هوشمند بهکار بردهاند ... گزارش 29 اکتبر 2021 نشریه Fortune با چنین جملاتی، به شرح تغییرات انجامشده در شرکت «فیسبوک» پرداخته؛ و ما را با کلیدواژه جدید «متا» که زینپس در ادبیات فضای مجازی رایج خواهد شد، آشنا میکند.
کانسپت «متاورس» (متاورز) اولینبار در رمان علمی،تخیلی Snow Crash نوشته «نیل استفنسون» (1992) برای اشاره به یک جهان دیجیتالی که ازطریق واقعیت مجازی قابلدسترس است، ارائه شد؛ درست شبیه نقطه آغازینی که برای عینیتبخشی به مضامین و مخلوقاتی که تاپیشازاین محال مینمودند و تنها در قصههای فراواقعی حضور داشتند؛ چیزهاییکه در آثار کلاسیک «هربرت جرج ولز» و «ژول ورن» یا در آثار نویسندگان امروزی مانند «اندی ویر» و «ارنست کلاین» میتوانستیم سراغ بگیریم. «متاورس» در جهانِ رسانهایِ عوام، در قالب قلمرویی آنلاین بهتصویر کشیده میشود که اگرچه کامپیوتریست؛ اما شبیهِ دنیای واقعی بوده یا بهتر بگوییم؛ دنیای واقعی را شبیهسازی میکند تا ذهن در مرز حقیقت و مجاز، سیال و شناور بماند. سادهترین مثال برای درک بهتر آن، تجربه استفاده از هدستهای VR برای حضور در جهان مجازیست؛ تجهیزاتی که بهکمک هولوگرامهای شبیهساز این امکان را به مخاطب میدهد تا با تخیلاتی ازپیشآماده، تعامل داشته باشد. باید این توضیح را بدهیم که بهرغمِ بعضی تبلیغات یا تصورات ناشی از پروپاگاندای فعال در شبکههای اجتماعی؛ فناوری امروزی هنوز برای ایجاد یک «دنیای مجازیِ واقعی» بهاندازهکافی خوب نیست. افراد میتوانند ازطریق هدستهای موجود مانند دستگاههای Oculus (این نام تجاری نیز ازآنجاکه زیرمجموعه غول فناوری فیسبوک بوده، تغییر نام میدهد) خود را در محیط دیجیتالیِ جذابی رها کنند؛ اما این محیطها بیشتر شبیه به گرافیک بازیهای ویدئوییاند و آنقدرها به زندگی واقعی و جهانِ پیرامون ما شباهت ندارند؛ کمااینکه عمده استفاده از این گجتها در تجربه بهتر گیمهای تعاملی و تماشای فیلمها و سریالهای متناسبسازیشده است. برخی از بازیهای ویدئویی مانند Fortnite دارای ویژگیهای «متاورس» هستند و کاربران میتوانند شخصیتهای دیجیتالی قابلتنظیم را در آنها هدایت؛ یا حین انجام بازی، با سایر گیمرها چت کنند؛ اما همچنان برای انجام کامل بازی، باید از واسطه یا دستگاههای رایانشیِ معمول مانند رایانه شخصی، گوشی هوشمند و کنسول استفاده کنند. اوایل دهه 2000، استارتآپ Linden Lab نوعی بازی آنلاین پویا و پایدارِ قابلدسترس ازطریق رایانه را تحتعنوان Lab Second Life منتشر کرد که طی آن، کاربران میتوانستند در یک جهان فانتزی و مجازی، خانه دیجیتالی بسازند، بازی کنند، مراوده و حتی دادوستد داشته باشند. این تجربه نوظهور، با ابداع و رواج اسمارتفونها جاذبه خود را از دست دادند. «زاکربرگ» میگوید که «متاورس»، نسل تکاملیافته و بعدی شبکههای اجتماعیست که این امکان را میدهد تا نمایههای کاربر جابهجا شده و افراد اجازه داشته باشند فقط نظرات و عکسها را ارسال کنند؛ برای اینمنظور نیز باید از هدستهای واقعیت مجازی یا عینکهای واقعیت افزوده استفاده شود که قلمرویِ دیجیتال را بر جهان فیزیکی استوار میسازد. او توضیح میدهد: «وقتی بهاینشکل با دوستانتان بازی میکنید، احساس خواهید کرد در دنیایی متفاوتی با هم هستید؛ نهفقط در رایانهتان. هنگامیکه مثلاً در یک جلسه در متاورس هستید، احساس میکنید دقیقاً در یک اتاق قرار دارید و انگار با هم تماس چشمی برقرار میکنید؛ حس مشترکی از فضا دارید؛ و اینطور نیست که انگار دارید فقط به شبکهای از چهرهها بر روی یک صفحه نمایشی نگاه میکنید». او شرح میدهد که «متاورس»، کاربران را قادر میسازد فضایی دیجیتال را طراحی کرده و در دفاتر کار واقعیِ خود، بهنمایش بگذارند؛ یا مخاطبان موسیقی را بدون نیاز به حضور فیزیکی، به اجرای کنسرت با حسوحال واقعیِ یک سالن اجرا ببرد. البته جنبههای سرگرمکننده در ظاهر امر نیز رعایت شدهاند؛ مثلاً کاربر میتواند از چند آواتار دیجیتالی برای نمایش خود استفاده کند: یک آواتار کاملاً جدی برای فعالیتهای حرفهای، یک آواتار کارتونی برای زمان معاشرت با دوستان و آشنایان؛ و یک آواتار فانتزی (مثلاً یک ربات) هنگام انجام بازیهای ویدئویی. یکیدیگر از ابزار «متاورس»، وجود سامانههای نوین اقتصادی برپایه ارزهای دیجیتال و رمزارزهای NFT (رمز غیرقابلمعاوضه یا رمزکلید یکتا) بوده که امکان میدهد کاربران به خریدوفروش کالا و خدمات در فضای مجازی بپردازند. «زاکربرگ» مدعیست که «متاورس» نحوه تعامل افراد با گوشیهای هوشمند یا عینکهای واقعیت افزوده را نیز تغییر میدهد؛ بهاینشکلکه افراد میتوانند از حرکات دست بهجای ادای کلمات (البته محدود) برای اجرای دستورات خود استفاده کنند؛ یا تنها با فکرکردن به چیزها، شاهد وقوع آنها شوند. البته نباید از نظر دور داشت که اینها هنوز رنگ واقعیت بهخود نگرفتهاند و درحدِ ایده مطرح شدهاند؛ که در خوشبینانهترین حالت، اگر نگوییم دههها، سالها برای تحققشان زمان نیاز است. خودِ «زاکربرگ» هم هنوز به زمان رسمیِ شروع کسبدرآمد از این اتفاقات، اشارهای نکرده و تنها میگوید: «طی یکدههآینده، تعداد کاربران متاورس به یکمیلیاردنفر خواهد رسید و این سامانه، صدهامیلیارددلار تجارت آنلاین را میزبانی؛ و از مشاغل شاید صدهامیلیونها خالق کسبوکار و توسعهدهنده حمایت خواهد کرد». اگرچه «زاکربرگ» درمورد آینده درآمدزاییِ حاصل از تبلیغات آنلاین فیسبوک در «متاورس» چیزی نگفته؛ اما احتمالاً، این شرکت قادر خواهد بود میلیاردهادلار ازطریقِ نمایش فعالیت متنوع کاربرانش در «متاورس» (طبق نوع کارشان در دنیای مجازی) بهشکل آگهی، پولسازی کند. آنچه مسلم است؛ «متاورس» قصد دارد به زندگی دوم مردم جهان که در فضای مجازی میگذرد و اینروزها دیگر آن جاذبه اولیه را ندارد، چاشنیِ مضاعفی از «هیجان» بیفزاید.
مصطفی رفعت