کد خبر:
291506
| تاریخ مخابره:
۱۴۰۰ سه شنبه ۲۴ اسفند -
07:51
سخن مدیرمسئول
عیدی که حالوهوای عید ندارد
علیاکبر بهبهانی
اندکاندک عید دارد سرک میکشد. بعد از دوسال که عید بهواسطه ویروس کووید-19 در کشور حالوهوای چندهزارساله گذشته را نداشت؛ اما از دوماهپیش که کووید حتی در لباس اومیکرون، نفسهای عمیق گذشته را نمیتواند بزند و از شمار کشتهها و مبتلایان بهنحوبارزی کاسته شده، بازهم خیابانهای تهران بوی عید نمیدهد. قالیشویی، شستن منازل، زدودن غبارهای ناشی از هوای آلوده بر روی شیشه پنجرههای منازل همچنان کمفروغتر از گذشته در جریان است که میتوان نتیجه گرفت؛ مردم دلودماغ گذشته را ندارند. شاید مهمترین عامل برای عدماستقبال مردم از نوروز، وضع نامساعد مالی باشد؛ زیرا وقتی یککیلو پسته نهچندانمرغوب و درجهیک، کیلویی 400هزارتومان است، یک حقوقبگیر کارگر و حتی یک کارمند اداره قادر نیست آجیل شب عید را هم خریداری کند. به خیابانهای تهران بهخصوص جمهوری، ولیعصر، فروشگاههای پوشاک و لباس که مراجعه شود، خیلی کم میتوان خریداری را مشاهده کرد و چنین است که جشنهای نوروز که یادگار کهندیاران و ایرانیان باستان است و همیشه در مواقع جنگ نیز رونق بازار را بههمراه داشت، رنگ و بویی ندارد. گرانی هزینه زندگی، درآمد کم و افزایش ساعتی قیمت اقلام غذایی، نفس مردم را بریده است و باید گفت که دریغ از نوروز که به علل اشارهشده، چون گذشته نیست. ایرانیان باستان دهها مراسم و سنن داشتهاند که بهصورت عرف درآمده است و بهنظر نمیرسد این اعیاد از فکر و آداب مردم ایران اسلامی خارج شود. در بطن عید یا بهبهانه عید، بسیاری از سنتها نهفته است که ازجمله محاسن یادگاران گذشته است. زدودن کینهها، صلح و آشتی، صلهرحم، تازهشدن دیدارها و نشستن پشت سفره هفتسین را باید عاداتی دانست که با پوست و خون مردم عجین شده و در سرشت آنان قرار دارد؛ آداب و سننی که هرگز از یادها نخواهد رفت. وقتی به گذشته فکر میکنیم بهخاطر میآوریم که از هفته اول اسفندماه، خیابانهای تهران پررفتوآمد و مغازههای کیف و کفش در شب عید، بیش از تمام سال فروش میکردند و بهطورکلی یک نوسازی عمده در فکر و جسم و ایده همه مردم متجلی میشد. دیدوبازدید هم یکی از پدیدههای مبارک و فرخنده آن است. شاید شادباش و گرامیشمردن عید نوروز بهخصوص فرصت مناسب و درخور اهمیتی بود؛ بهویژه برای حقوقبگیران که در گذشته قشر متوسط جامعه بهشمار میآمدند و هماکنون جزو اقشار آسیبپذیر و کمبضاعت جامعه ما هستند. درحالیکه این قشر متوسط، مصرفکننده عمده پوشاک، خوراک، سفر، تفریح و نوسازی بودند که رونق بازار به این طبقه بستگی زیادی داشت؛ ولی اینروزها بازار بزرگ تهران و بازاریان اغلب در کنج فروشگاه نشسته و با افکار خود در فکر گذشته درخشان خود هستند که یادآوری آنروزها و کسادی اینروزها بر غم و غصه آنان میافزاید. بههرروی نمیتوان تمامی اینها را بهپای تحریمها نوشت؛ اما آنچه مسلم است، با حذف طبقه متوسط که همیشه مصرفکننده بودند و تقسیم جمعیت از حیث توانایی خرید، مردم کشور ما به دودسته تقسیم میشوند؛ دسته دارا که شمار آنان شاید 10 تا 20درصد مردم کشور را تشکیل میدهد و بقیه مردم که باید آنها را اقشار ضعیف جامعه بهحساب آورد که زندگی آنان زیر خط فقر یا در نزدیکی خط فقر است و سختی معیشت و افزایش تورم و قیمتها، آنقدر بر آنان فشار آورده است که علیرغم میل باطنی قادر به توازن دخلوخرج نیستند.