آخرین خبرها
خبرهای پربیننده
هنر، به «زیباترین شکل ممکن» انسان را به دنیای دیگری می‌برد
کد خبر: 291854 | تاریخ مخابره: ۱۴۰۱ دوشنبه ۶ تير - 12:28

گفت‌وگو با بازیگران نمایش «رومئو و ژولیت» به‌کارگردانی شهروز دل‌افکار (بخش دوم)

هنر، به «زیباترین شکل ممکن» انسان را به دنیای دیگری می‌برد

نمایش «رومئو و ژولیت»، به‌کارگردانی شهروز دل‌افکار؛ به اجرای خود ادامه می‌دهد. روز گذشته اولین‌ بخش از گفت‌وگوها با بازیگران این نمایش ارائه شد و امروز، میزبان بخش دوم این گفت‌وگوهاییم. گفتنی‌‌ست؛ این اثر تا 20 تیرماه، هر‌شب از ساعت 19: 30 در سالن استاد جعفر والی تالار محراب تهران به‌مدت 80 دقیقه روی صحنه است.

آموختن و آموختن؛ تنها دستاورد من از «رومئو و ژولیت»
حدیثه محموداف بابیان‌اینکه ازطریق یکی از دوستان دانشگاهی به این اثر اضافه شده و احساس خوبی دراین‌یک‌سال تمرین نسبت به اثر داشته، گفت: «همه‌چیز دراین‌گروه خوب پیش رفت و شهروز دل‌افکار تئاتر را به‌صورت تئوری و عملی برای هنرجویان خویش تشریح کرد و مسائل بسیاری را به ما آموخت؛ گویی یک خانواده دراین‌روزها، برای رسیدن به یک هدف مشترک درحال‌تلاش است». وی که تابه‌امروز در دو اجرای نمایشنامه‌خوانی به‌عنوان نقش‌خوان حضور داشته است، بااشاره‌به‌اینکه گروه تولید این اثر برای به‌ثمرنشستن آن، روزها تلاش کرده تا اثری مطلوب را به‌روی صحنه ببرد، افزود: «نمی‌توان گفت کدام‌یک از اشکال نمایش نسبت به دیگر اشکال آن سخت‌تر است؛ زیرا معتقدم دست‌زدن به هر هنری سخت است و هر هنری؛ چه بازیگری و چه موسیقی مختصات خاص خود را دارد». وی باابرازخرسندی‌ازاینکه همه امور دراین‌گروه بسیارخوب پیش رفته، افزود: «موزیکال‌بودن این نمایش، حال‌وهوای اثر را بهتر کرده بود و حس زنده‌تری به نمایش داده بود». وی همدلی و اتحاد موجود میان اعضای این‌گروه را از مهم‌ترین ویژگی‌های شاخص این اثر برشمرده و بابیان‌اینکه هر فرد از هر قشر و خانواده‌ای که دراین‌گروه حضور داشت، یکی از اعضای این خانواده بزرگ بوده است، گفت: «شبانه‌روز برای به‌ثمرنشستن این اثر درکناریکدیگر تلاش کردیم و جا دارد از زحمات شهروز دل‌افکار در جایگاه کارگردان این اثر تشکر کنیم». وی بااذعان‌به‌اینکه تنها آموختن و آموختن مهم‌ترین ویژگی این اثر برای او بوده است، گفت: «به‌اعتقاد من هنر در حوزه‌های مختلف تعاریف مختلفی دارد و ازنظر من، هرآنچه جنبه زیبایی‌شناسی داشته باشد، می‌توان یک محصول هنری نام بگیرد».

اثرگذاری هنر بر عواطف و احساسات، رمز ماندگاری‌ست
حمیدرضا دادار بازیگر کرمانشاهی این اثر بااشاره‌به‌اینکه از گذشته و دورادور آثار شهروز دل‌افکار را دیده، گفت: «باتوجه‌به مسائلی که از ایشان دیده و شنیده بودم، می‌دانستم در کارگردانی و بازیگری تئاتر، از کسانی‌ست که حرف اول را می‌زند و شاگردان قبلی ایشان همه به‌این‌نکته تأکید داشتند که آقای دل‌افکار برای شاگردانش دل می‌سوزاند و تمام تلاش خویش را به‌کار می‌گیرد تا شاگردانش را به اوج برساند». وی بااشاره‌به‌اینکه نتوانسته به نمایش «اتول‌سورن» بپیوندد، گفت: «از 13 یا 14‌سالگی علاقه‌مند بودم سراغ هنر بازیگری بروم؛ اما به‌دلیل محدودیت‌های زندگی در کرمانشاه به این آرزو دست نیافته بودم. خانواده‌ام به‌خاطر سن کمم اجازه نمی‌دادند برای شرکت در کلاس‌های بازیگری به تهران بیایم و با بازیگری آشنا شوم». وی که بازیگری را از سال 1398 آغاز کرده؛ بابیان‌اینکه برای تعریف هنر اگر به گذشته تابه‌امروز رجوع کنیم، می‌بینیم هر‌کس تعریف خاص خویش را دارد، افزود: «امروز تعاریف از هنر محدود به شخص است؛ اما به‌اعتقاد من دست‌زدن به خلقی که بتواند بر عواطف و احساسات انسان‌ها تأثیر بگذارد، می‌تواند نام هنر داشته باشد، حال می‌خواهد خلق سفال باشد یا یک شخصیت در تئاتر یا یک‌قطعه موسیقی». وی که تیرماه 1399 در نمایش «اتفاق» در تماشاخانه استاد مشایخی تهران به‌روی صحنه رفته بود، باتأکیدبراینکه هنرمند، قدرت «تأثیرگذاری» بر عواطف را دارد، گفت: «اثرگذاری هنر بر عواطف و احساسات، مهم‌ترین رمز ماندگاری و جاودانگی‌ست».

هنر به‌ زیباترین شکل، انسان را به دنیای دیگری می‌برد
نیکا ملک‌مطیعی که دراین‌‌نمایش در نقش «خانم پاپولت» به‌روی صحنه رفته؛ بااشاره‌به‌اینکه در کانون سینماگران جوان، کلاس‌های بداهه را نزد شهروز دل‌افکار گذرانده است، گفت: «من از همان‌زمان پس از گذراندن چهار یا پنج‌ماه از دوره کارگاه، نهایتاً وارد دوره نمایشنامه شدم و در یک‌سال‌اخیر، اتفاقات خوب و پرباری در حوزه هنر برایم رقم خورد؛ زیرا هم ازنظر بازی پیشرفت‌های بسیاری داشتم و هم کارکردن در یک‌گروه بزرگ، نکات مختلف و بزرگی را به انسان آموزش می‌دهد». وی که از دوسال‌پیش بازیگری را در کانون سینماگران جوان آغاز کرده؛ بااشاره‌به‌اینکه نمایش موزیکال، به‌ویژه برای مخاطب نمایش جذاب‌تری‌ست، افزود: «علاوه‌بر همه مسائلی که لازم است یک بازیگر در نمایش رعایت کند، باید دانش موسیقی داشته باشد تا در یک اثر موزیکال به ایفای نقش بپردازد و با تسلط بر سلفژ و موسیقی بتواند با اثر همراه شود». وی که تابه‌امروز در یک نمایش و یک فیلم کوتاه بازی کرده است، وجود نگاه متفاوت به نمایشنامه اصلی را از مهم‌ترین ویژگی‌های شاخص این اثر برشمرده که آن‌را برای مخاطب جذاب کرده است و افزود: «کارگردانی نیز از دیگر ویژگی‌های شاخص این نمایشنامه است؛ زیرا معتقدم کارکردن با گروهی تااین‌اندازه بزرگ، اصلاً کار راحتی نیست». وی بااذعان‌به‌اینکه آموختن دراین‌اثر، از قسمت‌های جذابی‌ست که برای بازیگر حس خوبی ایجاد می‌کند، گفت: «هنر هرآن‌چیزی‌ست‌که می‌تواند انسان‌ها را به زیباترین شکل ممکن از دنیای اطراف خویش بیرون بکشد و به دنیایی دیگر ببرد و زمانی‌که او به دنیای خویش برمی‌گردد، دیگر آن انسان قبلی نیست و چیزی به او اضافه شده است».

موسیقی نمایش موزیکال؛ تکمیل‌کننده محتوای نمایش
محمدحسین بیات؛ نوازنده نمایش «رومئو و ژولیت» بااشاره‌به‌اینکه اولین‌بار است به‌عنوان یک نوازنده با یک ‌گروه موسیقی همراه شده، گفت: «تجربه جالبی برایم بود و کاری بود که تابه‌امروز در رزومه خویش نداشتم». وی که تحصیلاتش را در حوزه موسیقی در هنرستان موسیقی پسران تهران ادامه می‌دهد، بااشاره‌به‌اینکه اعضای این‌گروه برای یافتن نوازندگان ترومپت و ویولن به هنرستان موسیقی پسران تهران آمده‌اند و او داوطلب حضور دراین‌اثر شده و با کارگردان اثر صحبت کرد، افزود: «این‌گروه، یک‌گروه صمیمی‌ست و به‌یقین می‌توان گفت بیشتر از یک‌گروه تئاتر، برای من بسان یک خانواده بوده و این محیط صمیمی بیشتر به یک خانواده شبیه بود تا یک‌گروه تولید نمایش». وی که در کنسرت‌های مختلف به‌عنوان نوازنده به‌روی صحنه رفته؛ بااذعان‌به‌اینکه گروه موسیقی این اثر درخلال تمرین‌ها و در مدت کوتاهی شکل گرفته و سامان یافته است، افزود: «به‌نظرم تفاوت اصلی نمایش موزیکال با دیگر ژانرهای نمایشی دراین‌است‌که حجم بسیاری از احساسی که قرار است به مخاطب منتقل شود، توسط موسیقی اتفاق می‌افتد و باید گفت؛ موسیقی در آثار نمایشی موزیکال نقطه مثبت و عطف کار است». وی بااشاره‌به‌اینکه سختی‌های بسیار جهت ایجاد ارتباط میان گروه موسیقی و گروه بازیگران در یک نمایش موزیکال وجود دارد، گفت: «موسیقی در آثار موزیکال باید بسیاردقیق برای اثر نوشته و دقیق هم اجرا شود. موسیقی نمایش باید به‌گونه‌ای باشد که آنچه را تصویر به مخاطب ارائه می‌کند، تکمیل کند و درجهت کار باشد».

شسته‌شدن سختی‌های تولید نمایش از روح گروه؛ توسط انرژی مخاطب
سمانه رستمی بابیان‌اینکه با وجود حس‌وحال خوب کار در فضای نمایش امروز، نمی‌توان گفت هیچ‌ دشواری پیش‌روی بازیگران وجود ندارد، گفت: «باوجوداینکه یک‌سال برای این اثر تمرین کردیم؛ اما هنوزهم سختی‌هایی در روند کار وجود دارد و ازسویی‌، انرژی بسیارخوب مخاطبان که به گروه منتقل می‌شود، تمام خستگی گروه را می‌شوید و از بین می‌برد». وی که چندسال است در حوزه ساخت آثار مستند با گروه‌های مختلف همراه شده، بااشاره‌به‌اینکه دراین‌اثر انرژی، انگیزه و اعتمادبه‌نفس بالایی توسط کارگردان به اعضای مختلف گروه منتقل شده است، افزود: «با انرژی موجود دراین‌گروه از کنار تمام سختی‌های کار رد می‌شویم و این‌امر موجب می‌شود که سراسر کار برایمان به لذتی بزرگ مبدل شود». وی که چندین برنامه تلویزیونی را نیز در پشت‌صحنه همراهی کرده است، بابیان‌اینکه موزیکال‌کردن یک اثر، به‌یقین سختی‌هایی را نسبت به دیگر آثار نمایشی که صفرتاصد اثر را تولید می‌کنند، دارد، افزود: «این سختی هم پیش‌روی گروه تولید و هم پیش‌روی بازیگر قرار داد و نمی‌توان گفت چه گروهی بیشتر متحمل سختی‌ها می‌شوند؛ زیرا هرکسی به‌نوعی درگیر این سختی‌ست». وی که بازیگری در یک سریال را در کارنامه هنری خویش دارد، بااشاره‌به‌اینکه هماهنگ‌شدن بازیگر با نوازنده و خواننده در اجرای زنده بسیار برای بازیگر دشوار است، گفت: «در صحنه‌هایی از کار، حرکات باید مطابق با موزیک انجام شود و این هماهنگی، به‌نظرم بیشترین سختی اجرای یک اثر موزیکال است؛ اما از ویژگی‌های جالب و جذاب این اثر باید به کمدی‌شدن رومئو و ژولیت دراین‌اثر اشاره کرد».

کمدی‌کردن یک کار تراژدی؛ موضوعی جذاب برای مخاطب
امیرحسین ریحانی؛ بازیگر این نمایش، باابرازخرسندی‌از حضور دراین‌اثر و بابیان‌اینکه این‌گروه بهترین گروه تئاتری دنیاست، گفت: «همه افراد این‌گروه به‌اندازه یک خانواده درکناریکدیگر هستند و این‌امر موجب می‌شود من لحظه‌به‌لحظه از آنان بیاموزم». وی که تحصیلاتش را درترم سوم رشته بازیگری در دانشگاه آزاد تهران مرکز ادامه می‌دهد، بااشاره‌به‌اینکه افراد مختلفی از همه طیف‌ها دراین‌گروه حضور دارند و نمی‌توان آن‌را یک‌گروه آماتور دانست، افزود: «تمام اعضای گروه در‌حال‌کمک به یکدیگر هستند و همه معتقدند دراین‌گروه، همه یکسان بوده و کسی خود را نسبت به دیگری بالاتر نمی‌داند». وی که برای اولین‌بار با حضور دراین‌اثر به‌روی صحنه رفته؛ بااذعان‌به‌اینکه دست‌زدن به تولید نمایش‌های موزیکال می‌تواند حس بازیگر را روی صحنه افزایش دهد، افزود: «وقتی بازیگر با موسیقی به اجرای اثر می‌پردازد، حسی که مخاطب از بازیگر می‌گیرد، به‌واسطه حضور موسیقی در اثر بیشتر می‌شود». وی بااذعان‌به‌اینکه وجود موسیقی در نمایش، می‌تواند اثر را زیباتر در ذهن مخاطب جلوه دهد، افزود: «به‌نظرم موسیقی در هر اثر هنری لازم است؛ به‌شرط‌اینکه در جای درست زده و نواخته شود». وی با‌اشاره‌به‌اینکه کمدی‌کردن یک کار تراژدی، برای مخاطب می‌تواند موضوعی جذاب به‌نظر برسد، گفت: «بازتولید یک اثر تراژدی در قالب یک نمایش کمدی موزیکال، می‌تواند به مخاطب این حس را القا کند که نگاه یک کارگردان به یک موضوع تاچه‌اندازه می‌تواند با نگاه دیگر کارگردانان متفاوت باشد».

درک نوازنده از حس خوب قطعه موسیقی برای انتقال به مخاطب
عرشیا شاکرحسینی؛ از نوازندگان گروه موسیقی این نمایش، بابیان‌اینکه در یک اثر موزیکال، بیننده می‌تواند حس صحنه را به‌وسیله موسیقی دریافت کند و این، اجرای اثر را هم برای نوازنده و هم برای بازیگر سخت‌تر می‌کند، گفت: «اینکه بازیگر و نوازنده بتوانند روی صحنه نمایش با یکدیگر ارتباط خوبی داشته باشند، نکته مهمی‌ست و باید نوازنده و بازیگر به‌گونه‌ای اجرا را پیش ببرند که نوازنده روی دیالوگ بازیگر یا بازیگر روی نواختن نوازنده نروند». وی که تحصیلاتش را در هنرستان موسیقی پسران ادامه می‌دهد، بااشاره‌به‌اینکه درمواردی‌که سکوت بر صحنه نمایش حکم‌فرما می‌شود، گروه موسیقی باید خلأهای موجود را پر کند، افزود: «نمی‌توان گروه‌های نمایش عادی و نمایش‌های موزیکال را باهم مقایسه کرد؛ اما جاذبه نمایش‌های موزیکال ازنظر من به‌واسطه اینکه مخاطب هم با موسیقی و هم با نمایش درگیر است، برایش جذاب‌تر است». وی که در گروه‌های مختلفی حضور داشته و در «رومئو و ژولیت» برای اولین‌بار به‌روی صحنه تئاتر رفته؛ بااذعان‌به‌اینکه «هنرمند» تنها به یدک‌کشیدن اسم نوازنده یا بازیگر نیست؛ بلکه فرد باید بتواند نمایش را به‌خوبی درک کند، افزود: «اگر فرد در گروه یک نوازنده است، باید به‌خوبی حس خوب قطعه موسیقی را برای انتقال به مخاطب درک کند و تنها دست به نواختن بیهوده نت‌ها نزند و اگر بازیگر است، تنها خود را در قالب دیالوگ‌ها و حرکت‌ها محصور نکند».وی بابیان‌اینکه فهم درست از اثری که اجرا می‌شود، مهم‌ترین رسالت هنرمند است، گفت: «ضربه‌ای که هنر از کرونا خورد، چندین‌برابر حرفه‌های دیگر بود؛ زیرا نمایش به حضور مستقیم مخاطب؛ یعنی مردم نیاز دارد و این ایام مردم را در خانه محصور کرده بود. خوشبختانه در روزهایی هستیم که این بیماری از جامعه درحال‌رخت‌بربستن است».

قدرت قلم نویسنده مرا جذب «رومئو و ژولیت» کرد
ماهان زارعی؛ از بازیگران نمایش بااشاره‌به‌اینکه تاکنون تجربه حضور در هیچ نمایشی را نداشته، گفت: «ازطریق صفحه فضای مجازی آقای شهروز دل‌افکار، با ورکشاپ ایده تا اجرای ایشان آشنا شدم و احساس کردم باید این‌فرصت را غنیمت شمرد». وی بااشاره‌به‌اینکه کارگردان اثر، انسانی درجه‌یک، مهربان و دلسوز است، افزود: «فرصت حضور در‌این‌اجرا برایم خوشحال‌کننده بود و اگر بخواهم درباره حال‌وهوای حضور دراین‌نمایش بگویم، باید اعتراف کنم اعضای این‌گروه مانند خانواده‌ام هستند و همه درکنارهم از به‌روی‌صحنه‌بردن یک اثر لذت می‌بریم». وی که اولین‌روزهای اجرای یک اثر نمایشی بر روی صحنه را در کارنامه هنری خود به‌ثبت می‌رساند، افزود: «قدرت قلم و نوع بینش آقای باقر سروش نسبت به این اثر، مهم‌ترین ویژگی بود که توانست مرا به‌سمت این اثر بکشاند و جذب کند».

من همیشه صفرکیلومترم
میلاد دوران که برای اولین‌بار در یک نمایش به‌روی صحنه می‌رود، بابیان‌اینکه اگر قرار باشد 10سال‌بعد نیز راجع به فعالیت حرفه‌ای‌اش در جایی سخن بگوید، خود را صفرکیلومتر می‌خواند، گفت: «معتقدم تا ابد دانش‌آموز هنر هستم و هیچ‌وقت قرار نیست اتفاق خاصی بیفتد؛ زیرا ما باید همواره یاد بگیریم که روبه‌جلو حرکت کنیم». وی بااشاره‌به‌اینکه همواره درحال‌آموختن است و دانشش را نزد اساتید مختلف به‌روزرسانی می‌کند، افزود: «باید بگویم خدا مرا دوست داشت که دراین‌مرحله از زندگی‌ام با شهروز دل‌افکار آشنا شوم تا بتوانم فعالیت حرفه‌ای‌ام را دراین‌زمینه آغاز کنم». وی، ملاقات ابتدایی با شهروز دل‌افکار را به‌صورت اتفاقی و توسط یکی از اساتید بازیگری خویش دانسته و بااذعان‌به‌اینکه کارکردن با چنین فردی همواره یک موهبت است، افزود: «معتقدم آقای دل‌افکار پیش از استاد‌بودن و کار‌یاددادن به هنرجو، به او عشق و معرفت را می‌آموزد». وی بااشاره‌به‌اینکه دراین‌گروه آموخته است که صحنه تئاتر چه‌اندازه برکت دارد و چه‌اندازه محترم است، گفت: «باید اذعان داشت در شرایط کنونی، تولید یک اثر نمایشی که بتواند حال مخاطب را خوب کند، دشوار است و اگر قرار باشد موسیقی را دخیل کنیم، این‌روند سخت‌تر خواهد بود». وی بااشاره‌به‌اینکه یک بازیگر باید بازی طبق متنی روان و خوب را ارائه کند، گفت: «متن یک نمایش باید حال‌خوب‌کن باشد و اگر قرار است موسیقی به‌عنوان یک عنصر اصلی وارد جریان تئاتر شود، نباید حوصله مخاطب را سر ببرد».

«منش نیک»؛ موجب ماندگاری یک هنرمند
مریم حسنلو بااشاره‌به‌اینکه در نقش راهبه به‌روی صحنه می‌رود، گفت: «توافق حاصل شد تا در کنار کارگردان دلسوز و کاربلد این نمایش، اولین‌ تجربه هنری من رقم بخورد». وی بااشاره‌به‌اینکه بودن در کنار تیمی پرتلاش و صمیمی موجب خوشحالی اوست، افزود: «درباره تفاوت‌های نمایش موزیکال و دیگر ژانرهای نمایشی، باید گفت که تلفیق موسیقی و نمایش در‌این‌اجرا، علاوه‌بر خلق اثری زیبا در فضایی متفاوت، موجب پویایی صحنه و ایجاد انرژی در بازیگران شده است». وی بااشاره‌به‌اینکه هنر را آفرینش زیبایی می‌داند، افزود: «هنرمند کسی‌ست که این زیبایی را کشف و از آن رونمایی می‌کند و باید منش نیک را مهم‌ترین عامل ماندگاری هنرمند در تاریخ برشمرد».
عکس: مینا قانع

امین کردبچه چنگی

 

ارسال دیدگاه شما

بالای صفحه